آمریکا به راهبردی تازه در قبال ایران نیاز دارد تا طرح ترامپ دربارە غزە پایدار بماند
- Arena Website
- Oct 15
- 3 min read

ایجاد آتشبس در غزه میان اسرائیل و حماس از سوی دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحدە آمریکا دستاوردی قابل توجه بەشمار می رود، اما بدون رویکردی دیپلماتیکتر در قبال ایران، خطر آن وجود دارد که این صلح شکننده دوام نیاورد.
تحلیل اخیری کە از سوی اندیشکده بریتانیایی چتمهاوس انتشار یافتە است بر این باور است کە دولت ترامپ با اجرای مرحله نخست از طرح بیست مادهای خود، توانستە است آتشبس اولیه میان اسرائیل و حماس را برقرار و توافقی برای آزادی گروگانها حاصل کند.
اما چالشهای اصلی این طرح، آینده حکمرانی در غزه، مسئله خلع سلاح حماس و مسیر تشکیل کشور فلسطین همچنان پابرجا هستند. در عین حال، بنبست روابط واشنگتن و تهران بهعنوان عاملی تعیینکننده، میتواند بر کل روند صلح سایه اندازد.
از زمان پایان جنگ دوازده روزه میان ایران و اسرائیل، بنبست میان ایران و ایالات متحده تشدید شده است. تصمیم سه کشور اروپایی، فرانسه، آلمان و بریتانیا، برای بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل در سپتامبر نیز انزوای تهران را عمیقتر نمودە است. ترامپ با اذعان به این خطر، هفته گذشته اعلام داشت:
آنها قرار بود ظرف یک ماه به سلاح هستهای برسند، و ممکن است دوباره این روند را آغاز کنند، اما امیدوارم چنین نکنند، چون در آن صورت ما نیز باید وارد عمل شویم.
او همچنین از تهران برای حضور در نشست شرمالشیخ درباره غزه نیز دعوت کردە بود کە از سوی مقامات ایرانی رد شد.
به گفته تحلیلگران، ایران در حال حاضر با محدودیتهای شدید سیاسی و اقتصادی مواجه است. حملات اسرائیل و آمریکا در جنگ ژوئن به برنامه هستهای تهران خسارات فراوانی وارد کرد، در حالیکه اعمال مجدد تحریمها از سوی تروئیکای اروپایی، از جمله مسدودسازی داراییها و ممنوعیت تجارت انرژی، اقتصاد این کشور را بیش از پیش تحت فشار قرار داده است.
از سوی دیگر، جمهوری اسلامی ایران از زمان بازگشت تحریمهای حداکثری آمریکا در سال ۲۰۱۹ با تورم بالا و سقوط ارزش ریال مواجه است، اکنون با نارضایتی اجتماعی گسترده روبهروست.
اگرچه پس از خیزش ژن، ژیان آزادی (زن، زندگی، آزادی) در سال ۲۰۲۲ موج مشابهی شکل نگرفته است، اما منابع داخلی از کاهش شدید سرمایهگذاری خارجی و بحران اشتغال خبر میدهند.
در سطح منطقهای نیز شبکه نفوذ ایران موسوم به محور مقاومت تضعیف شده است. حماس پس از جنگ غزه به آتشبس تن داده، حزبالله لبنان تلفات سنگینی متحمل گشتە و شبهنظامیان عراقی زیر فشار دولت بغداد قرار گرفتهاند. تنها حوثیها در یمن همچنان حملات پراکنده پهپادی علیه اسرائیل انجام میدهند.
در ادامە این گزارش آمدە است کە دولت ترامپ تاکنون سیاست خود در قبال ایران را به همان عملیات نظامی ژوئن و تداوم تحریمها محدود کرده است.
اما کارشناسان هشدار میدهند که بدون یک ابتکار دیپلماتیک روشن، ممکن است ایران به نقش سنتی خود در برهم زدن معادلات منطقه، از جمله از سرگیری فعالیتهای هستهای و حمایت از گروههای نیابتی بازگردد.
در اروپا نیز تصمیم تروئیکای اروپایی برای فعالسازی مکانیسم بازگشت تحریمها نتیجه معکوس بەهمراە داشته است. این اقدام بیاعتمادی میان تهران و پایتختهای اروپایی را افزایش داده و عملاً این سه کشور را بدون راهبرد منسجم برای گفتوگو با ایران باقی گذاشته است.
در واشنگتن نیز اجماع روشنی درباره هدف نهایی سیاست در قبال تهران وجود ندارد. به گفته تحلیلگران، دولت ترامپ هنوز مشخص نکرده است که آیا به دنبال تغییر رژیم، مهار هستهای، یا ادغام دوباره ایران در نظم منطقهای است؛ و هر یک از این اهداف به ابزار متفاوتی نیاز دارد.
به باور ناظران، واشنگتن باید بازدارندگی نظامی خود را با چارچوبی دیپلماتیک همراه کند که در آن برای برنامه هستهای ایران محدودیتهایی تعریف شده و در صورت پایبندی تهران، زمینه کاهش تحریمها و گشایش اقتصادی فراهم شود.
همکاری نزدیکتر با اتحادیه اروپا و بریتانیا نیز میتواند فشار تحریمها را با مشوقهای اقتصادی ترکیب کند. علاوه بر این، مشارکت عربستان سعودی در این روند برای تضمین ثبات منطقهای و ایفای نقش میانجی اهمیت دارد.
کارشناسان هشدار میدهند که بدون مسیر دیپلماتیک روشن، محور مقاومت میتواند خود را بازسازی کند و برنامه هستهای ایران بار دیگر احیا شود. مهار تهران بدون تعامل دیپلماتیک تنها راهحلی موقت است، نه راهبردی پایدار.
از نظر ترامپ، آتشبس در غزه گامی مهم به شمار میرود، اما چالش بزرگتر پیش روست: تعیین آینده حکمرانی در غزه، پیشبرد تشکیل کشور فلسطین و تضمین امنیت اسرائیل، اما تا زمانی که چالش ایران حلوفصل نشود، هر صلحی شکننده باقی خواهد ماند.
بە باور تحلیلگران اندیشکدە چتم هاوس، ترامپ نشان داده است که قادر است انرژی سیاسی خود را برای پیشبرد توافقات متمرکز کند و اکنون، او باید همین اراده را صرف طراحی چارچوبی منطقهای کند که در آن ایران جایگاه مشخصی در نظمی باثباتتر بیابد، یا دستکم مانع شود که تهران روند دیپلماسی خاورمیانه را در مرحله بعدی برهم بزند.











