محیط زیست کردستان، میدان زورآزمایی فعالان زیست محیطی ونهادهای قدرت است
- Arena Website
- Nov 2
- 6 min read

گزارش از: ژیار دستباز
در دو دهەی اخیر، کردستان با بحرانهای پیچیده و درهمتنیدەی زیستمحیطی، از آتشسوزیهای مشکوک جنگلهای بلوط تا سدسازیهای بیرویه و نظامیسازی مناطق طبیعی مواجه بوده است. ضعف نهادهای مسئول، نبود آموزش زیستمحیطی و بیتوجهی به اصول توسعەی پایدار، موجب تشدید تخریب اکوسیستم، مهاجرت روستاییان و بروز پیامدهای اجتماعی گسترده شده است. در چنین شرایطی، جامعه مدنی کردستان با وجود سرکوب و خسارات انسانی، نقش اصلی در حفاظت از محیط زیست ایفاکردە است.
در دو دهۀ اخیر، محیط زیست کردستان، بهویژه جنگلهای بلوط آن، بارها شاهد آتشسوزیهای گسترده و در برخی موارد مشکوک بوده است. همزمان با بروز این حوادث، فعالیتهای داوطلبانەی جوانان در عرصەی حفاظت از محیط زیست در این منطقه گسترش یافته و در مواردی با جانباختن داوطلبان همراه بوده است. نمونەی اخیر این رویدادها، فداکاری سه جوان فعال زیستمحیطی سنندجی در مردادماه سال جاری است که در جریان عملیات اطفای حریق کوه آبیدر جان خود را از دست دادند.
این رویداد تنها فاجعه در این زمینه نبود، در تیرماه ١٣٩٩ نیز سه فعال زیست محیطی و از اعضای انجمن زیست محیطی ژیوای در پاوه هم هنگام مقابله با آتش سوزیهای منطقه مره خیل جان باختند.
در تیر سال ٩٧ هم در تراژدی دیگری در مریوان چهار فعال زیست محیطی، ازجمله شریف باجور شخصیت شناخته شده مدنی و زیست محیطی کردستان واز بنیاگذاران انجمن سبز چیا مریوان، در مقابله با آتش سوزی جنگلهای اطراف مریوان جانشان را از دست دادند.
این حوادث ناگوار بازتابهای گستردهای در سطح کردستان داشتهاند. برگزاری مراسم تشییع جنازەی باشکوه این افراد خود گواهی بر عمق تأثر و توجه افکار عمومی نسبت به این رویدادهاست.
با این حال، پرسشی اساسی ذهن جامعه را به خود مشغول ساخته است: علت بروز این مشکلات و حوادث ناگوار چیست و نهادهای مسئول در قبال آن چه وظیفهای بر عهده دارند؟
در این گزارش، از طریق گفتوگو با فعالان زیستمحیطی، تلاش شده است تا دلایل بروز فاجعههای زیستمحیطی و چالشهای پیشروی فعالان این حوزه در کردستان مورد بررسی قرار گیرد.
یکی از اعضای انجمن زیستمحیطی ژیوای پاوە که دارای پانزده سال سابقەی فعالیت در عرصۀ محیط زیست است، در گفتوگو با آرنا نیوز با اشاره به مشکلات پیشروی این انجمن و فعالان زیستمحیطی کردستان اظهار میدارد:
فعالیت زیستمحیطی به دلیل مشکلات متعدد در کردستان امری بس دشوار است. از یک سو، نگاه امنیتی مسئولان به فعالان و انجمنهای محیط زیستی موجب شده است که این افراد بارها با اتهامات امنیتی مواجه و بازداشت شوند، و از سوی دیگر، فقدان آموزشهای کافی در نظام آموزشی سبب شده است که فرهنگ زیستمحیطی در جامعه نهادینه نشود. این امر خود موجب پرهزینه شدن فعالیتهای زیستمحیطی میگردد.
وی در ادامه، با اشاره به سایر مشکلات انجمنها و فعالان محیط زیستی افزود: ما علاوه بر پدیدەی آتشسوزی و تخریب منابع طبیعی، با مسالەی غارت سیستماتیک و تصاحب جنگلها و مراتع طبیعی از سوی برخی افراد نزدیک به نهادهای قدرت روبهرو هستیم.
شمار این افراد روزبهروز در حال افزایش است. علاوه بر این، ویلاسازی در این مناطق نهتنها منجر به تخریب پوشش گیاهی شده، بلکه آلودگی آبهای زیرزمینی را نیز به دنبال داشته است.
این فعال زیستمحیطی، یکی دیگر و شاید بزرگترین معضل زیستمحیطی در منطەی هورامان و پاوه را که انجمن ژیوا با آن مواجه است، نظامیسازی مناطق جنگلی به دلیل وجود پایگاههای متعدد نهادهای نظامی در این مناطق میداند. وی در این خصوص اظهار داشت:
در زمان وقوع آتشسوزیهایی که عمدتاً در فصل گرم سال اتفاق میافتند، نهتنها نهادهای نظامی با برگزاری مانور در مناطق جنگلی خود از عوامل بروز این آتشسوزیها محسوب میشوند، بلکه فعالان زیستمحیطی نیز به دلیل حضور و محدودیتهای امنیتی، قادر به ورود و مشارکت در عملیات اطفای حریق در این مناطق نیستند.
وی در ادامه، با اشاره به بیتوجهی مسئولان نسبت به مقولۀ محیط زیست و فقدان اقدامات ملموس از سوی نهادهای ذیربط در مقابله با بحرانهای زیستمحیطی، میافزاید. در واقع، عملکرد نامطلوب و در مواردی فاجعهبار نهادهای دولتی سبب شدە است که انجمنهای زیستمحیطی شکل گیرند و مردم بهصورت داوطلبانه برای حفاظت از محیط زیست خود وارد عمل شوند.
بە نظر این فعال زیست محیطی، در غیاب این انجمنها و فعالان، رخدادی کوچک همچون یک آتشسوزی میتواند به بحرانی گسترده و غیرقابلکنترل تبدیل شود.
افزون بر این، نهادهای مسئول نه بودجەی کافی در اختیار دارند، نه نیروی انسانی لازم و نه ارادەی جدی برای مقابله با این بحرانها.
از سوی دیگر، هیچ قانون شفاف و بازدارندهای برای پیشگیری از تخریبهای زیستمحیطی وجود ندارد و متخلفان، در صورت پیگیری قضایی، معمولاً با جریمههای نقدی اندک مواجه شده و پروندههای آنان بدون پیامد بازدارنده بسته میشود.
مشکلات سدسازی در کردستان، از فاجعه زیست محیطی تا پیامدهای اجتماعی
طی سالیان گذشته، روند سدسازیهای متعدد و بیرویهای در کردستان آغاز شده و تعداد آنها به ۱۸ سد رسیده است. این سدها علاوه بر ایجاد تغییرات گسترده زیستمحیطی و برانگیختن نگرانیهای فراوان در میان فعالان محیط زیست، از منظر اقتصادی و اجتماعی نیز موجب بروز مشکلات متعددی شدهاند.
یکی از فعالان زیستمحیطی منطقه هورامان و از اعضای انجمن سبز چیا-ی مریوان دربارەی سدسازیهای متعدد و فاقد مطالعات کارشناسی در کردستان به آرنا نیوز میگوید:
یکی از بزرگترین مشکلات کنونی محیط زیست کردستان همین سدسازیهاست که سبب تغییر اکوسیستم منطقه، از جمله هورامان، شده است. زیرا با احداث سدهایی مانند سد داریان، طبیعت رشتهکوههای شاهو و کوسالان از یکدیگر جدا شده و اکوسیستم آنها محدودتر گشته است.
از نگاە این فعال زیست محیطی، در نتیجه این سدسازی، حیوانات کوهی که پیشتر از کوهستانهای کوسالان و مریوان تا نزدیکی دشت زهاو در کرماشان در حرکت و فعالیت بودند، با آبگیری این سدها ناچار به زندگی در محدودهای کوچکتر شدهاند.
در واقع، آبگیری این سدها موجب حذف بخشی از این اکوسیستم زیبا شده است. از سوی دیگر، گونههای گیاهی و چشمههای طبیعی نیز از بین رفتهاند.
از سوی دیگر، چند ماهی است که کمپینی از سوی فعالان زیستمحیطی سنندج برای مقابله با استفاده از آب سد «ژاوه» بهعنوان منبع آب شرب این شهر تشکیل شده است. یکی از اعضای این کمپین که از فعالان باسابقه زیستمحیطی در کردستان است، در گفتوگو با آرنا نیوز اظهار میدارد:
سد ژاوە در ابتدا برای تامین مصارف کشاورزی دشتهای قروه و دهگلان احداث شد، اما مطالعات انجامشده نشان میدهد که آب آن به حدی ناسالم است که نهتنها برای آشامیدن غیرقابل استفاده است، بلکه برای مصارف کشاورزی نیز خطرناک محسوب میشود. دلیل مخالفت فعالان زیستمحیطی نیز دقیقاً همین مسئله است.
وی همچنین با اشاره به پیامدهای سدسازی در کردستان میگوید:
بر اساس آمارها، سدهای کردستان ظرفیت ذخیره سه میلیارد مترمکعب آب را دارند. این در حالی است که تنها ده درصد از این منابع در بخش شرب و کشاورزی استان مورد استفاده قرار میگیرد و مابقی آن توسط مافیای آب، که خارج از استان شکل گرفته است، مورد بهرهبرداری قرار میگیرد.
حقآبەی قانونی استان حتی برای بخش کشاورزی نیز پرداخت نمیشود و در حال حاضر تنها ۱۲ درصد از زمینهای کشاورزی کردستان آبی است که این رقم با میانگین کشوری ۴۰ درصد تفاوت معناداری دارد. همچنین، احداث این سدها با ایجاد تغییر در اقلیم و رطوبت کاذب، به دگرگونی اکوسیستم و شوری خاک در دشتهای شرقی استان منجر شده است.
در واقع میتوان گفت این سدها جز فجایع زیستمحیطی و اجتماعی، سودی برای کردستان به همراه نداشتهاند.
یکی از پژوهشگران اجتماعی نیز دربارۀ پیامدهای سدسازی گسترده و بدون برنامه در کردستان به آرنا نیوز میگوید:
در دو دهۀ گذشته شاهد گسترش سدسازی در کردستان بودهایم که در نتیجۀ آن، بسیاری از روستاها تخلیه شده و ساکنان این مناطق، در قبال دریافت خسارات اندک، ناچار به مهاجرت به حاشیه شهرها شدهاند.
این وضعیت علاوه بر ایجاد کمبود در تولیدات دامی سنتی و لبنیات، به دلیل فقدان مهارت این افراد در مشاغل دیگر، زمینهساز بروز آسیبهای اجتماعی متعددی نظیر بیکاری، اعتیاد، مشاغل کاذب و دستفروشی شده است.
از نگاە این پژوهشگر اجتماعی، این سدسازیها نهتنها زمینه اشتغال را فراهم نکردهاند، بلکه نیروی مولد و فعال جامعه را نیز به سوی بزههای اجتماعی یا در بهترین حالت به مشاغل غیرمولد سوق دادهاند.
آنچه در حال حاضر در محیط زیست کردستان جریان دارد، صرفاً محدود به آتشسوزیهای فصلی نیست؛ بلکه از یکسو شاهد غارت و تخریب گستردۀ جنگلها و منابع طبیعی توسط افراد سودجو و نزدیک به نهادهای قدرت هستیم، و از سوی دیگر، وجود سدهای متعدد که پیامد آنها افزایش بیکاری و دگرگونی اکوسیستم منطقه است.
در مقابل، جامعۀ مدنی و فعالان زیستمحیطی کردستان قرار دارند که در مواردی توانستهاند حاکمیت را وادار به عقبنشینی کنند، هرچند این تلاشها با تلفات و خسارات جبرانناپذیری همراه بوده است؛ از جمله جانباختن سرمایههای ارزشمند اجتماعی یا بازداشت و سرکوب آنان توسط نهادهای قدرت.











