چرا اروپا ماشه را کشید و آینده چه خواهد شد؟
- Arena Website
- Sep 3
- 4 min read

امیر خنجی
فعالسازی مکانیزم ماشە از سوی تروئیکای اروپایی پیش از «روز خاتمه»، تلاشی برای حفظ اهرم فشار و واداشتن ایران به مذاکره است. این اقدام حقوقیـسیاسی یا به توافقی محدود و بازگشت بازرسیها منجر میشود، یا با احیای تحریمهای شورای امنیت، خطر تقابل منطقهای، تضعیف رژیم عدم اشاعه و رویارویی نظامی را افزایش میدهد.
فعالسازی سازوکار اسنپبک از سوی فرانسه، بریتانیا و آلمان در ۲۸ اوت، نقطه عطفی در پرونده هستهای ایران بە شمار می رود که هم به لحاظ زمانی و هم به لحاظ سیاسی حائز اهمیت ویژهای است. زمانبندی این اقدام درست چند هفته مانده به «روز خاتمه» صورت گرفت که طبق قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت میتوانست پایان رسمی تمامی محدودیتهای شورای امنیت علیه ایران باشد و پرونده هستهای ایران را از دستور کار بینالمللی خارج کند.
با این حال، سه کشور اروپایی تصمیم گرفتند اجازه ندهند این پرونده بسته شود. آنها ماشه را کشیدند تا نشان دهند هنوز ابزار فشار چندجانبهای برای مدیریت بحران در اختیار دارند.
اروپاییها البته این تصمیم را در خلأ نگرفتند. سه عامل اصلی در پسِ اتخاذ چنین تصمیمی قرار داشت. نخست، مجموعهای از اقدامات ایران از سال ۲۰۱۹ به این سو که عملاً توافق هستهای را به حالت نیمهجان سوق دادە و تهران را به آستانه ظرفیت تسلیحاتی خود نزدیکتر کرد.
دوم، حملات آمریکا و اسرائیل در خرداد و تابستان سال جاری که نهتنها برخی از تأسیسات هستهای ایران را هدف گرفت، بلکه تهران را وادار به تعلیق همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی کرد. این اقدام، که نقض آشکار تعهدات پادمانی ایران تلقی میشود، به معنای تیرهتر شدن چشمانداز نظارت بینالمللی بر برنامه هستهای بود.
سومین عامل، بیمیلی آشکار روسیه و چین برای همراهی با غرب در محکوم کردن اقدامات ایران بود. این وضعیت برای اروپاییها هشداردهنده بود زیرا اگر اسنپبک پیش از ۱۸ اکتبر فعال نمیشد، ابزار چندجانبهای برای اعمال فشار باقی نمیماند و تنها در صورت ساخت آشکار بمب میشد انتظار تحریمهای جدید داشت.
سازوکار اسنپبک که در قطعنامه ۲۲۳۱ تعبیه شدە بود، دقیقاً برای اخذ تصمیم در چنین لحظهای طراحی شده بود. این مکانیزم به هر یک از اعضای برجام که عضو سازمان ملل هم باشند اجازه میدهد با اعلام «عدم پایبندی اساسی ایران»، تمامی تحریمهای قبلی شورای امنیت را بدون امکان وتو بازگردانند.
آمریکا پس از خروج از برجام در سال ۲۰۱۸ این حق را از دست داد، اما سه کشور اروپایی هنوز قادر به استفاده از آن بودند. فعالسازی اسنپبک در عمل یک شمارش معکوس ۳۰ روزه را آغاز میکند. یا توافقی حاصل میشود که روند را متوقف کند، یا همه تحریمهای سازمان ملل به شکل پیشین برمیگردند.
اروپاییها بهخوبی میدانند که بازگشت این تحریمها تأثیر اقتصادی لحظهای بر ایران نخواهد داشت، زیرا تحریمهای یکجانبه آمریکا پیشاپیش بیشتر مجاری تجارت خارجی ایران را مسدود کرده است. اما اهمیت این اقدام در جای دیگری است.
از منظر حقوقی و سیاسی، اجرای اسنپبک به معنای پایان رسمی برجام تلقی گشتە و پرونده ایران در سازمان ملل به وضعیت سالهای پیش از ۲۰۱۵ بازمیگردد.
چنین تحولی نهتنها دیپلماسی چندجانبه را از میان میبرد، بلکه فضای تقابل را بازتولید میکند. بنابراین هدف اروپا از این اقدام بیشتر رویەای مبنی بر حفظ اهرم فشار و ایجاد فوریت برای بازگشت به میز مذاکره و از ین رو سیاسی تلقی می شود.
اما پرسش اصلی این است که آینده چه خواهد شد؟ پاسخ را باید در دو مسیر محتمل جستوجو کرد که هر یک پیامدهای ژئوپلیتیک گستردهای به همراه خواهد داشت.
در بهترین حالت، فعالسازی اسنپبک بهمثابه یک ضربالاجل عمل میکند که طرفهای درگیر در منازعە را ناچار به حرکت در مسیر توافق میکند.
اروپا و آمریکا میتوانند با ایران به یک تفاهم موقت دست یابند که نه لزوماً بر بازگشت کامل به برجام، بلکه توافقی محدودتر برای بازگرداندن بخشی از شفافیت هستهای و کاستن از نگرانیهای فوری جامعه بینالمللی را در نظر می گیرد.
در این چارچوب، ایران میتواند دسترسی دوباره بازرسان آژانس به تأسیسات هستهای را بپذیرد و وضعیت ذخایر اورانیوم غنیشده خود را روشن کند.
در مقابل، اجرای کامل اسنپبک برای شش ماه به تعویق میافتد و تهران اطمینانهایی درباره امنیت تأسیساتش و نیز به رسمیت شناختن حق برخورداری از فناوری صلحآمیز تحت NPT را دریافت میکند. چنین سناریویی زمان ارزشمندی را را در اختیار طرفین قرار میده.
از یک سو، هم اروپا میتواند از فروپاشی کامل رژیم عدم اشاعه جلوگیری کند، و از سوی دیگر، هم ایران فرصتی مییابد تا هزینههای بینالمللی خود را کاهش دهد و هم آمریکا میتواند از ورود به یک رویارویی پرهزینه نظامی فاصله بگیرد.
با این حال، در بدترین حالت، اسنپبک نه به دیپلماسی بلکه به تقابل بیشتر دامن میزند. ایران ممکن است تصمیم بگیرد در واکنش به بازگشت تحریمها از معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای خارج شود که به معنای عبور از یکی از اصلیترین خطوط قرمز جامعه جهانی است.
حتی اگر تهران از خروج رسمی پرهیز کند، خطر آن وجود دارد که مسیر پنهانی برای دستیابی به توان تسلیحاتی را در پیش گیرد. چنین روندی به سرعت تنشهای منطقهای را شعلهور خواهد کرد.
اسرائیل و ایالات متحده در چنین شرایطی بعید است دست روی دست گذاشتە و واکنش نظامی میتواند محتملترین پیامد این رویکرد باشد.
بازگشت کامل تحریمهای شورای امنیت نیز عملاً هرگونه امکان برای احیای دیپلماسی را نابود خواهد کرد و پیامد مهمتر آن، تضعیف جدی رژیم جهانی منع اشاعه است، زیرا اگر یکی از اعضای NPT به این نتیجه برسد که عضویت هیچ تضمینی برای برخورداری از حقوق هستهای صلحآمیز فراهم نمیآورد، اعتماد سایر کشورها به این نظام حقوقی نیز متزلزل خواهد شد.
میان این دو سناریوی متضاد، طیفی از نتایج ممکن قرار دارد. اما وجه مشترک همه آنها این است که لحظه کنونی بیش از هر زمان دیگری به تصمیمهای کوتاهمدت گره خورده است.











