top of page
Asset 240.png

آخرین خبرها

بیشتر بخوانید

آیا تام باراک، گرترود بلِ قرن بیست‌و‌یکم است؟

  • Writer: Arena Website
    Arena Website
  • Jul 28
  • 5 min read

ree


با پایان جنگ جهانی اول و فروپاشی امپراتوری عثمانی، گرترود بل، باستان‌شناس، نویسنده و دیپلمات بریتانیایی، نقش مهمی را در شکل‌گیری عراق مدرن و انتخاب فیصل به پادشاهی این کشور ایفا کرد. صد سال بعد، یک تاجر املاک با لبخندی محافظه‌کارانه، که می‌کوشد به اقتضای شرایط انعطاف‌پذیر باشد و در دفاع از خود، منش پراگماتیکش را برجسته کند، در پی احیای دولتی متمرکز در سوریه از مسیر همکاری با یک جهادیست سابق است. بل با تحمیل دیدگاه خود بر دولت بریتانیا، بذر جنگ‌های خونین را در عراق کاشت و اکنون به نظر می‌رسد تام باراک نیز مسیری مشابه را در پیش گرفته است.


با چهره‌ای اصلاح‌شده و قامتی بلند، شاید در نگاه اول شبیه یول براینر، بازیگر سرشناس سینما به نظر برسد، اما از هیچ‌گونه شکوهی برخوردار نیست. با این حال، با قاطعیت یک کابوی بی‌رحم سخن می‌گوید:

لبنان می‌تواند به سوریه ملحق شود و دولت دمشق با اسرائیل پشت میز مذاکره بنشیند

وقتی دونالد ترامپ او را به‌عنوان نماینده ویژه در امور سوریه و سفیر آمریکا در ترکیه منصوب کرد، چنین گفت:

با هدف تحقق رؤیای رئیس‌جمهور ترامپ برای آینده‌ای توسعه‌یافته در خاورمیانه و دستیابی به ثبات در سوریه، به این سمت منصوب شده‌ام. دو وظیفه دارم: اول، تقویت روابط تجاری با کشورهای عربی خلیج‌ به‌عنوان یک تاجر املاک، دوم، تضمین نقش مجدد آمریکا در بازسازی تاریخی سرزمین شام، شامل سوریه، فلسطین، لبنان و اردن.

این نگاه، در راستای سیاست‌های ترامپ نسبت به سوریه است. از منظر او، پاک‌سازی نهایی در سرزمین‌های لبنان و سوریه، که سال‌ها درگیر جنگ داخلی بوده‌اند، از جمله خلع سلاح کامل حزب‌الله لبنان به‌عنوان نیرویی متضاد، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر تلقی می‌شود.


توماس جوزف باراک جونیور (متولد ۲۸ آوریل ۱۹۴۷)، سرمایه‌گذار آمریکایی در حوزه املاک و بنیان‌گذار شرکت سرمایه‌گذاری Colony Capital است. او از خانواده‌ای مهاجر از شهر زحله لبنان برخاسته؛ پدرش بقال و مادرش منشی بود. با افتخار می‌گوید: پسر یک بقال بودن مایه مباهات من است.


پدربزرگ و مادربزرگ باراک، از مسیحیان لبنانی بودند که در سال ۱۹۰۰ از زحله به ایالات متحده مهاجرت کردند. او در کالور سیتی کالیفرنیا رشد یافت.


در سال ۱۹۶۹، مدرک لیسانس هنر را از دانشگاه کالیفرنیای جنوبی (USC) دریافت کرد، سپس در دانشکده حقوق گولد همین دانشگاه تحصیلات خود ادامه داد و در سال ۱۹۷۲ مدرک دکترای حقوق خود را از دانشگاه سن‌دیگو گرفت.


در دوران ریاست‌جمهوری نیکسون، فعالیت حرفه‌ای‌اش را آغاز کرد و در سال ۱۹۷۲ به عربستان سعودی اعزام شد. او به‌سرعت به شریک ورزشی یکی از شاهزادگان سعودی بدل شد و بعدها به‌عنوان معاون در وزارت کشور آمریکا، مشاور سرمایه‌گذاری شاهزادگان سعودی و حتی مذاکره‌کننده در گفت‌وگوهای دیپلماتیک بین عربستان و هائیتی ایفای نقش کرد.

در بحران اقتصادی ۲۰۰۸، املاک بی‌ارزش را به قیمت پایین خرید و پس از بازسازی، گران فروخت. در سال ۲۰۱۰، با خرید بدهی ۷۰ میلیون دلاری داماد ترامپ، جرد کوشنر، او را از ورشکستگی نجات داد.

با این حال، رفتار بی‌رحمانه‌اش با مستأجران در طول رکود بزرگ، انتقادهای زیادی برانگیخت. با دارایی‌ای در حدود ۱.۱ میلیارد دلار، در سال ۲۰۱۱ در فهرست ثروتمندترین‌های جهان قرار گرفت.


در انتخابات سال ۲۰۱۶، از حامیان اصلی ترامپ بود و ۲۳ میلیون دلار برای کمپین انتخاباتی او جمع‌آوری کرد. او همچنین زمینه انتخاب پاول مانافورت را به‌عنوان مدیر کمپین ترامپ فراهم کرد. در دوران ریاست‌جمهوری ترامپ، نقش واسطه اصلی میان او و شاهزادگان عرب ایفا می‌کرد.

گفته می‌شود در طول کارزار انتخاباتی، دوره انتقال قدرت و مراسم تحلیف، باراک با برخی از اعضای خانواده حاکم امارات متحده عربی، از جمله رشید المالک، دوست و همکار تجاری‌اش، و یوسف العتیبه، سفیر امارات در آمریکا، در تماس بوده است.

طبق گزارش نیویورک تایمز در ژوئیه ۲۰۱۹، باراک همچنین با المالک ایمیل‌هایی رد و بدل کرده و پیش‌نویس سخنرانی ترامپ درباره سیاست انرژی را برای تأیید «زبان طرفداری از کشورهای منطقه خلیج» با او به اشتراک گذاشته است.


طبق ایمیل‌ها، المالک «پیش‌نویس را بین مقامات اماراتی و سعودی توزیع می‌کرد» تا تأیید بیشتری دریافت کند و پس از آن، باراک زبان پیشنهادی مالک را در پیش‌نویس ارسالی به پاول مانافورت، رئیس وقت ستاد انتخاباتی ترامپ، گنجاند.

در سال ۲۰۲۱، به دلیل لابی‌گری غیرقانونی به نفع امارات متحده عربی و دروغ‌گویی به پلیس بازداشت شد، اما با قرار وثیقه آزاد گردید و در سال ۲۰۲۲ از تمام اتهامات تبرئه شد.

در دسامبر ۲۰۲۴، باراک توسط دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، برای تصدی سمت سفیر آمریکا در ترکیه معرفی شد.

در سال ۲۰۲۵، به‌عنوان سفیر ایالات متحده در ترکیه و سپس نماینده ویژه در امور سوریه منصوب شد. در جریان بحران جنوب سوریه، میان اسرائیل و سوریه آتش‌بس برقرار کرد و با حمایت ترکیه و اردن، ایده هویت واحد سوری را مطرح نمود.

در ماه‌های اخیر، سخنان تحریک‌آمیز او در مورد آینده خاورمیانه – به‌ویژه انتقادات صریحش از توافق سایکس-پیکو و دفاع از احمد الشرع (ابومحمد جولانی، فرمانده پیشین جهادی و رهبر دولت خودخوانده در ادلب) – شوک‌آور بوده است. باراک حتی جولانی را با جورج واشنگتن مقایسه کرده بود.


از سوی دیگر، او نیروهای سوریه دموکراتیک (SDF) را که از زمان تهاجمات ستیزه‌جویان اسلام‌گرای داعش، جزو شرکای نیروهای ائتلاف در سوریه بوده‌اند، به‌شدت مورد انتقاد قرار داد. همچنین در سفر به لبنان هشدار داد که در صورت تعلل، این کشور به سرنوشت «ولایت شام» دچار خواهد شد. حتی اردن را نیز بخشی از «سوریه بزرگ» خواند.

اگرچه باراک سپس کوشید این اظهارات را تعدیل کند، اما سخنانش نشانه‌ای از یک طرح تجدیدنظر در مرزبندی‌های خاورمیانه ارزیابی می‌شود؛ طرحی که شاید در چهارچوب نوعی «نئو‌عثمانی‌گری» با همکاری ترکیه و اسرائیل قابل تحلیل باشد.

در این میان، روابط نزدیک باراک با عربستان و علاقه‌اش به سرمایه‌گذاری‌های نفتی، موجب نگرانی برخی محافل اسرائیلی شده است. برخی تحلیل‌گران معتقدند لابی یهودی در تلاش است تا با فشار بر استیو ویتکاف، نماینده دیگر ترامپ، نفوذ باراک را محدود کند.


گرترود بل و توماس باراک، اگرچه از نظر زمان و جغرافیا از یکدیگر جدا هستند، اما با وجود تمایز در شخصیت سیاسی‌شان، هر دو را می‌توان در کاشتن بذرهای تنش در خاورمیانه مورد بررسی قرار داد.


ree

شخصیت سیاسی بل با عمل‌گرایی امپریالیستیِ آرمان‌گرایانه، هوش فرهنگی عمیق و اعتمادبه‌نفس نخبه‌محورش وجە تمایز می یابد.


در مقابل، باراک ــ سرمایه‌گذار آمریکایی در حوزه املاک و مستغلات ــ نمادی از نفوذ معاملاتی است که با دلالی قدرت در پشت صحنه و وابستگی‌های شخصی نزدیکش با چهره‌های کلیدی، به‌ویژه دونالد ترامپ، تعریف می‌شود.

شخصیت سیاسی بل را می‌توان از دریچه «امپریالیسم سازنده» به‌خوبی درک کرد. او جامعه‌ای عربی را تصور می‌کرد که منافع بریتانیا را با حکومت بومی در عراق متعادل می‌ساخت. درک ظریف او از پویایی‌های قبیله‌ای و فرهنگ اسلامی به او امکان می‌داد تا در عرصه‌های پیچیده سیاسی با مهارت حرکت کند. نوشته‌هایش نشان‌دهنده اعتقاد به برتری اخلاقی مأموریت تمدن‌سازانه بریتانیاست ــ که البته با احترامی کم‌سابقه به آداب و رسوم محلی تعدیل می‌شود.

در مقابل، شخصیت سیاسی باراک با فرصت‌طلبی استراتژیک شکل گرفته است. او، به‌عنوان مذاکره‌کننده‌ای ماهر و محرم اسرار نخبگان جهانی، در حوزه‌ای از نفوذ بدون قدرت انتخابی پیشرفت کرده است.


تام باراک نماینده ویژگی‌های رهبری معامله‌محور است که بر اهداف کوتاه‌مدت، منافع اقتصادی و شبکه‌هایی مبتنی بر وفاداری تمرکز دارد.

در حالی که بل از جایگاهی با اقتدار اخلاقی و فرهنگیِ تفهیم یافتە عمل می‌کرد، نفوذ باراک از ارتباطات شخصی و تیزبینی مالی او ناشی می‌شود. قدرت بل نهادی بود و به دستگاه امپراتوری بریتانیا گره خورده بود؛ در حالی که قدرت باراک غیررسمی است و در سرمایه و کاریزما ریشه دارد.

با این حال، هر دو شخصیت از طریق نزدیکی به تصمیم‌گیرندگان و توانایی انطباق با چشم‌اندازهای سیاسی متغیر، ظرفیتی واقعی برای تأثیرگذاری بر ژئوپلیتیک داشته‌اند.


در نهایت، بل و باراک نمایندگان دو شکل متفاوت از قدرت نرم‌اند: بل از طریق غوطه‌وری فرهنگی و بینش تاریخی؛ و باراک از طریق نفوذ شخصی و دیپلماسی تجاری. شخصیت سیاسی آن‌ها نشان می‌دهد که چگونه می‌توان نفوذ را هم از مجاری ساختاری رسمی و هم از طریق شبکه‌های نامرئیِ اعتماد و دسترسی اعمال کرد.


در شرایط پیچیده کنونی خاورمیانه ــ به‌ویژه سوریه ــ به نظر می‌رسد با گذشت یک قرن از مأموریت گرترود بل، بار دیگر مدار شکل‌گیری مرزها و روابط، همان تسلسل گذشته را تکرار می‌کند. اما این‌بار، آینده سیاسی منطقه نه با دیپلمات‌های سنتی، بلکه با املاک‌فروشان و بازیگران عرصه‌های خاکستری رقم خواهد خورد.

bottom of page