خلع سلاح حزب کارگران کُردستان آغاز یک کارزار نوین، نە پایان یک جنگ است
- Arena Website
- Jul 17
- 4 min read

عمار گلی
خاموشی سلاحها در کوهستانهای کُردستان، بدون پاسخگویی به مطالبات بنیادی، بیش از آنکه نشانه صلحی پایدار باشد، یادآور تکرار یک چرخه فرساینده است. خلع سلاح نمادین یکجانبه، در غیاب تضمینهای حقوقی، بازسازی نهادهای دموکراتیک و رفع تبعیض سیستماتیک، نه صلح، که تعلیقی موقت در منطق جنگ است. در نظامی که حذف سیاسی، سرکوب هویت و بهرهبرداری ابزاری از مذاکرات صلح رایج است، هر توافقی که بر پایه اعتماد بنا نشده باشد، در نهایت بر ویرانههای بیاعتمادی فرو خواهد ریخت.
در منطقهای کوهستانی در نزدیکی سلیمانیه، در اقلیم کُردستان، شعلههایی روشن شد که شاید آغازی بر پایان یکی از طولانیترین درگیریهای خاورمیانه باشد. حزب کارگران کُردستان (پ.ک.ک) سازمانی که بیش از چهار دهه با دولت ترکیه در جنگی خونبار بود، سلاحهایش را نه برای جنگی دیگر، که برای صلح بە صورت نمادین در آتش انداخت.
این رویداد اگرچه لحظهای تاریخی برای ترکیه و منطقه می تواند باشد، اما فرایند نامشخص و غیرشفافی که در بستر این مذاکرات پیش می رود بخش بزرگی از جامعه کُردستان را نسبت به نبود حسن نیت در جانب دولت ترکیه نگران کرده است.
از همین رو این پرسش در افواە عمومی مطرح شدە است که آیا این آتش واقعاً آغازی برای صلح است یا صرفاً بخشی از بازی بزرگتری است که بازیگر اصلی آن رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، هدایتش میکند؟
مراسم خلع سلاح پ.ک.ک، نه یک آیین گسترده که یک نمایش حسابشده و دقیق در غار مشهور جاسنه در نزدیکی شهر دوکان در اقلیم کردستان بود.
این مراسم با حضور محدود شدەی خبرنگاران، مقامهای دولتی عراق، ترکیه و اعضای حزب برابری و دمکراسی خلقها (DEM) برگزار شد و در آن ۳۰ عضو یونیفرمپوش پ.ک.ک، اعم از زن و مرد، با چهرههایی جدی و مسمم، سلاحهای خود را درون یک مخزن بزرگ فلزی انداخته و به آتش کشیدند.
بسه خوزات، رئیس مشترک کنفدرالیسم جوامع کُردستان پیشقراول نیروهای حزب کارگران کُردستان بود و در ابتدای مراسم خطاب به افکار عمومی گفت:
سلاحها را داوطلبانه کنار میگذاریم؛ برای صلح، نه بە دلیل ضعف. این پیام اگرچه قوی بود، اما در ترکیهای که سالها با هر نشانهای از هویت کُردی سر ستیز داشته، هنوز با تردید به آن نگریسته میشود.
مجله اشپیگل آلمان در گزارشی تحلیلی از این رویداد، آن را آغاز نوعی کارزار سیاسی مینامد نه پایان یک جنگ؛ کارزاری که شاید منجر به پایان خشونت شود اما الزاماً سرآغاز عدالت نخواهد بود.
وقتی فقط یک طرف عقب مینشیند
به گفته بسیاری از تحلیلگران روند صلح در ترکیه بر خلاف الگوهای مشابه در جهان، از جمله فرآیند صلح در کلمبیا، با امتیازدهی یکطرفه آغاز شده است.
در حالی که در نمونه کلمبیا دولت و مخالفان در یک روند طولانی گامبهگام به هم نزدیک میشدند، در ترکیه اما گویا حزب کارگران کُردستان بدون دریافت تضمینی روشن از آنکارا، راه خلع سلاح را برگزیده است.
خاستگاه روند کنونی صلح به اکتبر ۲۰۲۴ بازمیگردد، زمانی که دولت باغچلی، متحد اردوغان، برای نخستین بار در صحن علنی پارلمان با نمایندگان کُرد دست داد و خواستار پایان یافتن این نزاع نیم قرنی شد.
چند ماه بعد عبداللە اوجالان، رهبر دربند کُرد، نیز در اقدامی تاریخی و پس از دیدار با هیات موسوم به هیات صلح امرالی، از اعضای حزب کارگران کُردستان خواست تا ضمن انحلال این حزب خود را برای پایان دادن به جنگ و خاموش کردن اسلحهها حاضر کنند.
اعضا و رهبران ارشد حزب کارگران کُردستان نیز در پاسخ به فراخوان رهبر دربند خود با برگزاری دوازدهمین کنگره خود، رسما این حزب را منحل کردند.
اما در سویەی مقابل، مطالبات کُردها – از آزادی زندانیان سیاسی گرفته تا بازگشت شهرداران منتخب برکنارشده – هنوز محقق نشده است. تحلیلگران مجله اشپیگل این معادله را بهوضوح نابرابر و خطرناک توصیف میکنند.
انتقاد اصلی نویسندگان اشپیگل فقدان زیرساختهای دموکراتیک یا وجود محیطی دموکراتیک در متن نظام سیاسی ترکیه است. به عبارتی دیگر، بدون بازگشت به اصول دموکراتیک، هرگونه صلحی روی شن بنا شده و ناپایدار خواهد بود.
طی سالهای گذشته، اردوغان نه تنها رسانهها را تحت کنترل خود و حزب حاکم درآوردە است، بلکه قوه قضاییه را نیز تضعیف کرده و آن را به ابزاری در راستای خدمت به اهداف سیاسی شخص خود و حاب عدالت و توسعە درآوردە است.
شهرداران منتخب کُرد، به بهانههای امنیتی، برکنار شده و بسیاری از رهبران و فعالان سیاسی، از جمله صلاح الدین دمیرتاش و فیگن یوکسکداغ، رهبران پیشین حزب HDP، سالهاست به بهانههای واهی و با پرونده سازی زندانی شدهاند. حتی چهرههای اپوزیسیون ترک، مانند اکرم اماماوغلو، شهردار استانبول، نیز هدف پروندهسازی سیاسی قرار گرفتهاند.
در نگاه بسیاری از تحلیلگران، این روند صلح بیش از آنکه هدفی درونزا و واقعی باشد، ابزاری برای اهداف سیاسی آینده اردوغان است.
بوراک ییلدریم، کارشناس امنیتی که با اشپیگل گفتوگو کرده است بر این باور است که هدف غایی اردوغان پیروزی در انتخابات آتی است. چراکه برای شرکت مجدد در انتخابات ۲۰۲۸، رئیسجمهور ترکیه نیازمند تغییر قانون اساسی است – و بدون حمایت کُردها، این هدف دستنیافتنی به نظر میرسد.
اما مسئله اینجاست که جامعه کُردی و رهبران حزب کارگران کُردستان با تاکتیکها و برنامههای اردوغان بیگانه نیستند.
از زمان روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه تا کنون چندین بار طرفهای درگیر تا آستانه امضای پیمان صلح پیش رفتهاند. اما هر بار و به بهانهای مذاکرات به نتیجه نرسیده است.
در آخرین مورد در سال ٢٠١٥ اردوغان و بخشی از کابینه او به دلیل شکست در انتخابات و از دست دادن اکثریت مطلق در پارلمان به مذاکرات پایان داده و با همراهی حزب راست افراطی حرکت ملی یکبار دیگر بر شیپورهای جنگ دمیدند.
از همین رو شکاف بیاعتمادی در جامعه کُردستان همچنان عمیق است. اگر دولت اردوغان گامی جدی برندارد، اگر امتیازات صرفاً لفظی باقی بمانند، و اگر کُردها احساس کنند که بار دیگر ابزاری در بازی قدرت شدهاند، ممکن است این «آغاز صلح» تنها وقفهای کوتاه در نزاعی طولانیتر باشد.
تحلیلگران اشپیگل نیز یادآوری میکنند که صلح واقعی نه در کوهستان، بلکه در ساختارهای حقوقی، فرهنگی و سیاسی آنکارا شکل خواهد گرفتە و تحقق خواهد یافت.
اگر ارادهای برای بازسازی این ساختارها موجود نباشد، شعلههای خاموششده سلاح گریلاها، ممکن است فردا دوباره زبانه بکشند.