دروزیها کلیددار دروازه اول کریدور داوود هستند
- Arena Website
- May 1
- 8 min read

امیر خنجی
اگر چە اسرائیل هیچگاه بصورت رسمی اعلام نکرده است کە درصدد اجرای طرح گذرگاە داوود بودە است اما تحلیگران و نویسندگان بسیاری بر این باورند کە اسرائیل درصدد پیگیری این طرح برآمدە است. فارغ از نظرات مختلف در این بارە، می توان اذعان داشت اگر ایجاد کریدور داوود زمانی صرفا یک طرح بلندپروازنه و دور از دسترس بنظر میرسید، اکنون در بحبوحه تحولات خاورمیانه و جهان دیگر دور از ذهن نیست.
کریدور داوود از منظر سیاسی و اقتصادی و حتی ایدئولوژیک برای اسرائیل بسیار جذاب و مهم است. در حال حاضر اسرائیل در بخشهایی از این جغرافیای این طرح، حداقل بر اساس منفعت مشترک، برخی از بازیگران منطقە را با منافع خود همسو میببیند. جنوب سوریه و مناطق دروزینشین آن به عنوان دروازه ابتدایی این کریدور بسته است. برای باز شدن این دروازه اسرائیل با چه مشکلاتی مواجه است و چه راهحلهایی در پیشرو دارد؟
در این یادداشت تلاش می شود پس از معرفی این کریدور و شرح اهمیت آن برای اسرائیل به این سوالات پاسخ دادە شود، زیرا شناخت این جغرافیا و دیدگاههای حول آن میتواند دیگاه جامعی از اهمیت این کریدور و چگونگی تعامل آن با سیاست در آنومی خاورمیانه ارائه دهد.
کریدور داوود؛ بلندیهای جولان تا فرات
جغرافیای کریدور داوود یک منطقه استراتژیک است که از ارتفاعات جولان از طریق جنوب سوریه تا مرزهای شرقی و شمال شرقی آن در عراق واقلیم کردستان امتداد دارد. این گذرگاه از درعا، السویدا، التنف (مثلث مرزی عراق، سوریه و اردن)، ابوکمال (منطقه مرزی عراق و سوریه) و دیرالزور عبور میکند. سپس با عبور از یک شهر استراتژیک بنام ربیعه در نقطه مشترک عراق و شمال شرقی سوریه به اقلیم کردستان عراق میرسد. بخشهایی از این مسیر را مانند ربیعه و اقلیم کردستان عراق و مسیرهایی از رودخانه دجله را میتوان بخش فرعی یا سایه نامید.
کریدور داوود؛ وعده الهی
کریدور داوود علاوه بر نام نمادین داوود پیامبر، محقق کردن آموزههای تلمودی و وعدههای کتاب مقدس است. زبور بر داوود نازل شد و او بود که به مقام پادشاهی رسید و بر اورشلیم حاکم شد. داوود سرآغازی بر وعده الهی؛ «اين زمين را از نهر مصر تا به نهر عظيم، يعنی نهر فرات، به نسل تو بخشيدهام» بوده است.
همین وعده است که بنظر بسیاری از مخالفان اسرائیل، موضوع «اسرائیل بزرگ» را در انظار جامعه ذینفوذ مذهبی یهودی اسرائیل شکلبندی کردە و زمینههای نهایی اقدام به انجام طرح کریدور داوود را بوجود خواهد آورد. هرچند در اینجا نباید تمام دلایل را به این موضوع تقلیل داد، بلکە باید فاکتورهای دیگر مانند تهدیدات منطقهای علیه دولت اسرائیل را نیز مد نظر قرار داد.
رسیدن به این کریدور از منظر ایدئولوژیک برای دولت و جناحهای راست در اسرائیل بسیار مهم است. با وعده اجرا و حتی اجرای آن میتوانند برای مدتها هستههای سخت ایدئولوژیک جامعه را همراه دولت کنند. با این کار علاوه بر تسلط بر بخشی از جامعه که مخالف جنگ و موافق صلح با فلسطین و همچنین منتقدین راست رادیکال اسرائیل هستند، فرصتی برای چانهزنی با غرب در خصوص مسئله فلسطین، ایران و دیگر دشمنان یا رقیبای خارجی خود بدست خواهند آورد.
منافع سیاسی_نظامی کریدور داوود
خطر انزوا از ابتدای تاسیس اسرائیل، همواره تهدیدی جدی به شمار رفته است. در مواجهه با این تهدید، اسرائیل دکترین «اتحاد پیرامونی» برای خروج از انزوا در برابر اتحاد دول عربی را مطرح کرد.چارچوب اصلی این دکترین گسترش روابط با دولتهای مسلمان غیرعرب و اقلیتهای اتنیکی و مذهبی در کشورهای همسایه بود. ارکان نظامی، اطلاعاتی و دیپلماسی سه رکن اصلی این دکترین بە شمار می رفتند.
پیشبرد این دکترین هم بر راهبردهای غافلگیری, انتقال جنگ به داخل سرزمین دشمن و ابتکار عمل تکیه داشته است. باتوجه به این استراتژی، اسرائیل در جهت بقاء و دوام خود نیاز جدی به همکاری نظامی با یک ابرقدرت منطقه ای داشت. بنابراین جهت اجرای این راهبرد با کشورهای پیرامون مرزهایعربها مثل ترکیه، ایران و اتیوپی متحد شد. هدف نهایی آن هم در آن زمان ایجاد شکاف در دیوار عربی محاصرهکننده اسرائیل و گسترش دامنه ژئوپلیتیک آن بود. امروز نیز این دکترین با تغییرات منابع تهدیدهمچنان بیش از نیم قرن است که پیگیری میشود.
سقوط ناگهانی بشار اسد و جنگ داخلی طولانی مدت، ساختارهای دولتی و اقتدار متمرکز در این کشور را به شدت ضعیف کرده است. این خلاء قدرت با ایجاد آنومی، امکان نفوذ آزادانە و آشکارتر قدرتهای خارجی را در این کشور مهیا کردە است.
از همین رو، یک سوریه آشفته و ضعیف، همزمان دربردارندە فرصت ها و چالشهایی برای اسرائیل می باشد. فقدان یک دولت متمرکز این اختیار عمل را به اسرائیل داده است تا در برخی مناطق و موضوعات بدون ترس از پاسخ متقابل با مصونیت نسبی ورود کند. با این حال، این امر نگرانیهایی را در مورد ظهور گروهها و یا سازمان رادیکال که میتوانند امنیت اسرائیل را تهدید کنند، نیز ایجاد میکند.
بنابراین، از نقطه نظر سیاسی، ایجاد کریدور داوود میتواند به عنوان یک اقدام پیشگیرانه از سوی اسرائیل برای ایمنسازی مرزهای شمالی خود در برابر تهدیدات بالقوه ناشی از خاک سوریه تلقی شود.
در همین راستا از نظر نظامی، ایجاد این کریدور میتواند مسیر زمینی ایران به لبنان را به شدت مختل یا از بین ببرد. هرچند بخشی از این اتفاق توسط آمریکا در پایگاه نظامی التنیف انجام میشد اما در حال حاضر با سقوط اسد و تضعیف حزبالله ونیروهای نزدیک به آن در لبنان و غزه این ارتباط به کمترین حد ممکن رسیده است این موضوع کمی اهمیت خود را از دست داده است.

همچنین با تسلط بر گذرگاه داوود میتواند نسبت به نیروهای شیعی و سنی رادیکال در عراق واکنش نظامی سریعتری نشان بدهد و در صورت تنش با ترکیه میتواند از متحدان جدیدی مانند کردها که دارای تنشهای شدیدی با ترکیه هستند پشتیبانی کند.
منافع اقتصادی کریدور داوود
· کنترل بر منابع آب
کنترل بر منابع آب مانند دجله و فرات به عنوان منابع حیاتی در عراق و سوریه یکی از فاکتورهای مهم است. ترکیه با ساخت سدهای آتاتورک بر روی فرات و ایلیسو بر دجله (پروژه گاپ) میتواند به عنوان یکی از بازیگران مهم این حوزه در این منطقه از همین اهرم فشار بر دو کشور استفاده میکند. اسرائیل با کنترل یا نفوذ بر مناطق نزدیک این رودخانهها میتواند در مورد حقوق آب با کشورهای همسایه خصوصا ترکیه در شرایط بهتری وارد مذاکره شدهیا حتی وابستگیهای اقتصادی یا تهدیدهای منطقهای ایجاد کند که جایگاه آن را تقویت میکند.
· کنترل بر خط انرژی
شهر «ربیعه» در عراق که یک دروازه مرزی برای انتقال انرژی است شاید گرهگشای بخشی از معضل تحلیل باشد. ربیعه نقطه تلاقی چندین بازیگر منطقهای و جهانی است. در حال حاضر تا شهر ربیعه خطوط انتقال نفت از اقلیم کردستان و بصره وجود دارد. از ربیعه ٣ مسیر برای انتقال انرژی میتوان ترسیم کرد. انتقال مستقیم منابع انرژی از ربیعه به ترکیه، انتقال از خط لوله M4 به حلب و سپس لاذقیه و یک مسیر در کریدور داوود به اسرائیل.
مسیر کریدور داوود علاوه بر منفعت اقتصادی و جمعآوری و انتقال بخش قابل توجهی از نفت جنوب عراق و بخش عمده اقلیم کردستان به بندر حیفا، مسیرهای ترکیه و تهدیدات دریایی از سوی بازیگرانی مانند یمنیها را هم دور میزند.
تا پیش از خروج روسیه از سوریه و تخلیه بندر لاذقیه میتوان گفت روسیه به دنبال انتقال انرژی از مسیر ام4 بود. در حال حاضر بنظر میرسد (قطعی نیست) روسیه موافق انتقال انرژی به سمت ترکیه است. آمریکا و اروپا هم تا قبل از خروج روسیه تمایل بیشتری به انتقال انرژی از ترکیه داشتند و پس از آن به جاده ام4 و در نهایت کریدور داوود به عنوان آلترناتیو نهایینگاه میکنند. هرچند هنوز دلیلی بر عدم تمایل نسبت به انتقال انرژی از ترکیه نشان ندادهاند.
هم ثبات تقریبی مسیر ترکیه که آن هم شامل دو مسیر ربیعه یا زاخو در اقلیم کردستان است و هم هزینه پایینتر ساخت خطوط انرژی در این مسیرها را میتوان مهمترین دلایل تمایل بازیگران به این مسیر عنوان کرد. بر خلاف این مسیر، یکی از مهمترین چالشهای اسرائیل در ایجاد کریدور در اینجا نمایان میشود. از یک سو هزینه ساخت خطوط انتقال در کریدور و از سوی دیگر رقابت با نفوذ ترکیه در سوریه و همچنین راضی کردن متحدان اروپایی و آمریکا برای این کار است.
کارتهای بازی ترکیه در این بخش بیشتر است. ترکیه با نفوذ در دولت انتقالی سوریە سعی دارد تا مانع خودمختاری کردها شود تا بتواند بر خط انرژی ام4 هم مسلط شود. در صورت موفق نشدن هم امکان تصرف نظامی این مسیر برای آن محتمل است. این خطوط دقیقا در همان منطق حائل پیشنهادی ترکیه به سازمان ملل است پس این گزینه هم برای ترکیه دور از دسترس نیست.
همچنین ترکیه با ورود نظامی به اقلیم کردستان سعی در تسلط بر خط انتقال انرژی در این منطقە را دارد. در واقع ترکیه به عنوان رقیب اصلی اسرائیل امکان دسترسی به سه مسیر ربیعه به ترکیه، اقلیم کردستان به ترکیه و یا ام 4 را دارد در حالیکه اسرائیل تنها مسیر کریدور داوود را خواهد داشت. ناگفته نماند که در روزهای اول سقوط اسرائیل چندبار بندر لازقیه را بمباران کرد که قطعا به دنبال کند کردن راهاندازی این مسیر بود. اما سوال این است مسیر کریدور داوود در چه صورت میتواند برای غرب در اولویت قرار بگیرد؟
بنظر میرسد اسرائیل از آمریکا یک انتظار بزرگ دارد و آن مسئله ایران است. اسرائیل صرفا در صورتی از این خواسته بزرگ میتواند بگذرد که علاوه بر تضمین امنیت، قادر بە کسب منافع اقتصادی نیز باشد؛ و چه بهتر از خطوط انرژی، که در درازمدت میتواند تاثیر بسزایی بر اقتصاد آن بگذارد. در صورت محقق نشدن یکی از این خواستهها قطعا اسرائیل در طول زمان مورد آماج کشورهای مسلمان منطقه قرار خواهد گرفت.
دروزیها؛ کلیدار دروازه اول کریدور داوود
مناطق دروزینشین در جنوب و جنوب غربی سوریه پس از سقوط بشار اسد شاهد درگیریهای تنشزایی میان دروزیها و نیروهای حکومت انتقالی سوریه به رهبری احمدالشرع بوده است. در بامداد چهارشنبه ٣٠ آوریل، نیروهای مسلح تحت امر دولت موقت سوریه بە رهبری احمدالشرع، با تسلیحات نیمهسنگین و سبک، از جمله خمپاره، به منطقه اشرفية صحنايا در حومه دمشق حمله کردند. تنشها تا کنون بە قتل ١٤نفر و دهها مصدوم منجر شدە است.
پیرو این اتفاق، اسرائیل گفته است که حمله علیه این «گروه افراطی» را در چارچوب تعهد خود برای حمایت از اقلیت دروزی انجام داده است.
در این بارە ژنرال ایال ضمیر، فرمانده ارتش اسرائیل به نیروهای اسرائیلی دستور داده است در صورت ادامه چنین حملاتی علیه اقلیت دروزی، برای حمله به اهداف دولت سوریه آماده شوند.بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل در بیانیه ای مشترک با اسرائیل کاتز، وزیر دفاع این کشور گفتند که این حمله همزمان پیامی به رژیم سوریه میفرستد مبنی بر اینکه اسرائیل برای جلوگیری از آسیب رسیدن به اقلیت دروزی، اقدام میکند.
چند ماه پیش نیز در منطقه «جرمانا» در حدود ده کیلومتری دمشق درگیریهایی میان نیروهای حکومت انتقالی دمشق و دروزیها رخ داد. در همان روزها خبرهایی از تشکیل یک سازمان بنام «سپر جرمانا» و سپس شورای نظامی السویدا در جنوب سوریه منتشر شد. این شورا هدف خود را دفاع از سرزمین خود اعلام کردند. همچنین همزمان با کشتار علویان و تهدید به قتلعام دروزیها، اسرائیل هم مانند بیانیه 30 آوریل از آنها بطور رسمی حمایت کرد.
پس از این حمایت بود که بسیاری از تحلیلگران، مواضع و اقدامات اسرائیل را در راستای طرح گذرگاه داوود مجددا مطرح کردند. هرچند اسرائیل از قبلترها و با تصرف بلندیهای جولان که ساکنان آن بیشتر دروزی هستند این پروژه را استارت زده است. با این حال باید دقت شود تصرف جولان تنها به این دلیل نبوده است و دلایل بسیاری دیگر هم وجود دارد که در حوصله این متن نیست.بنظر میرسد در صورتیکه دروزیها بتوانند مناطق خودمختار خود را مانند کردها تشکیل دهند اولین گام عملی برای گذرگاه داوود هموار میشود در غیر اینصورت باید راههایی برای روابط استراتژیک با دولت حاکم در سوریه برقرار کند. همچنین باید بتواند روابط خود با ترکیه را خطوط انتقال انرژی بهبود دهد.
در صورتیکه منطقە دروزیها بە یک منطقە خودمختار تبدیل نشود و اسرائیل تلاش مصرانه خود را برای ایجاد کریدور داوود دنبال کند، دو سناریو در رابطە با گامهای بعدی را می توان پیش بینی کرد:
نخست، منطقه مورد نظر را به بهانهای تصرف کند. در حال حاضر این کار کمی غیرمحتمل است. غرب خصوصا اروپا تمایل بسیار زیادی به ثبات در سوریه یکپارچه دارد چنانکه مشاهدە می شود با فشار و یا لابی آنها کردها هم بر سر یک میز با دولت موقت برای حل مشکلاتشان و تصاحب سهم در قدرت (فارغ از نوع خواسته و تقسیم قدرت) نشستهاند. در واقع احتمال همراهی بینالمللی برای این کار در حال حاضر مشاهده نمیشود.
دومین احتمال این است که در صورت تداوم و افزایش بیثباتی در سوریه یا تعرض سوریە به اسرائیل، میتواند این امکان و مشروعیت حتی اندک به اسرائیل برای تصاحب سرزمینها دروزی نشین دادە شود.