پیشدرآمد طوفان: هفت نشانهای که از جنگی نزدیک خبر میدهند
- Arena Website
- Oct 2
- 6 min read

امیرخنجی
در روزهای اخیر مجموعهای از خبرها منتشر شده است که اگر بهتنهایی دیده شوند شاید چندان غیر عادی به نظر نرسند؛ اما وقتی در کنار هم قرار میگیرند، حال و هوایی از بحران و حتی جنگ را تداعی میکنند. تصویری که از این پازل ساخته میشود نشان میدهد آمریکا صحنه را برای تحولات تازه میبندد، متحدان منطقهای در حالت آمادهباش قرار دارند، ایران خود را برای شرایط فوقالعاده آماده میکند و بازارهای مالی نیز بیقرار و نگران، واکنشهای پیشدستانه از خود نشان میدهند.
با این حال باید یادآور شد که آنچه در این نوشته میآید تنها تحلیلی محتمل و نه پیشبینی قطعی است. تجربه نشان داده چنین نشانههایی میتوانند به درگیری نظامی منجر شوند، اما همانقدر ممکن است به شکل دیگری از بحران یا تحول سیاسی–اقتصادی بیانجامند.
نکته اصلی این است که نمیتوان از کنار آنها بیاعتنا گذشت؛ چراکه در عرصه سیاست، هیچ نشانهای بیدلیل پدیدار نمیشود و اغلب خبر از رخدادی بزرگتر در راه دارد.
جلسه ترامپ با فرماندهان نظامی
نشست اخیر ترامپ با ژنرالهای ارتش در واشنگتن چیزی فراتر از یک جلسه عادی بود. چنین نشستهایی معمولاً زمانی برگزار میشوند که سناریوهای عملیاتی بهطور جدی روی میز قرار گرفته باشند و تصمیمگیران بخواهند آخرین هماهنگیها را انجام دهند.
ترامپ در گذشته هم نشان داده است که در لحظات فشار داخلی، چه در آستانه انتخابات و چه هنگام بحرانهای سیاسی، تمایل دارد با برجستهکردن تنش خارجی خود را در موقعیت رهبر مقتدر معرفی کند.
از نگاه او، تهدید جنگ یا حتی نمایش آمادگی برای آن، ابزار مهمی برای بسیج افکار عمومی و ایجاد اهرم فشار در داخل و خارج است.
به همین دلیل، برگزاری چنین جلسهای را نمیتوان صرفاً به حساب هماهنگیهای معمول گذاشت. این نشست حامل پیامی است و آن اینکه کاخ سفید در حال بررسی گزینههایی فراتر از بازدارندگی سنتی است.
چه این گزینهها در نهایت به اقدام نظامی منجر شوند و چه صرفاً بهعنوان نمایش قدرت باقی بمانند، در هر حال نشانهای روشن از ورود واشنگتن به مرحلهای تازه از بازی پرخطر در خاورمیانهاند.
العدید، قلب تپنده آمادهسازی
پایگاه هوایی العدید در قطر سالهاست که مهمترین پایگاه آمریکا در خلیج و به نوعی «قلب تپنده» حضور نظامی واشنگتن در منطقه به شمار میرود. این پایگاه نه تنها محل استقرار سربازان و تجهیزات پیشرفته است، بلکه مرکز فرماندهی بسیاری از عملیاتهای هوایی آمریکا در خاورمیانه نیز میباشد.
در روزهای اخیر خبرهایی منتشر شده است که نشان میدهد فعالیت در العدید شدت گرفته است. وبسایت نورنیوز، نزدیک به علی شمخانی دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی ایران، گزارش داده است که اعزام چندین هواپیمای سوخترسان و جنگنده آمریکایی به خلیج میتواند حامل پیام سیاسی و «احتمال حمله دوباره به ایران» باشد.
بر اساس گزارشها، بیش از ده فروند هواپیمای سوخترسان KC-135 نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا ابتدا به بریتانیا منتقل شدهاند و سپس بخشی از آنها به پایگاه العدید در قطر اعزام شدهاند.
نورنیوز یادآوری کرده است که پیش از حمله بمبافکنهای آمریکایی به تأسیسات هستهای ایران نیز، واشنگتن اقدام مشابهی در اعزام سوخترسانها انجام داده بود.
همین مقایسه برای تحلیلگران نشانهای است که ایالات متحده همچنان گزینه نظامی را بهعنوان بخشی از فشار همهجانبه بر تهران روی میز نگه داشته است.
این تحرکات وقتی در کنار اعطای بالاترین سطح تضمینهای امنیتی به قطر قرار میگیرد، معنای روشنتری پیدا میکند. واشنگتن در حال آمادهسازی جبههای امن برای عملیات احتمالی است و میخواهد به دوحه اطمینان بدهد که در صورت واکنش تهران، قطر زیر چتر کامل دفاعی آمریکا قرار دارد.
به زبان ساده، اگر جرقهای زده شود، العدید نخستین نقطهای خواهد بود که موتور عملیات از آن روشن میشود.
دیپلماسی در سایه جنگ
تعطیلی فعالیتهای سفارت آمریکا در بغداد و کنسولگری هولیر (اربیل) در ظاهر به بحران بودجه در واشنگتن نسبت داده شد. به دنبال شکست کنگره در تمدید مهلت بودجه، بسیاری از نهادهای فدرال آمریکا تعطیل شدند و بخشی از این تعطیلیها شامل نمایندگیهای دیپلماتیک نیز شد.
در گزارشهای رسمی تأکید شده که این وقفه موقت تأثیری بر روند صدور روادید نخواهد داشت. اما در عرف دیپلماسی، بستهشدن یک سفارتخانه هرگز بیاهمیت نیست و همواره بهعنوان زنگ خطر تلقی میشود.
بهویژه در شرایطی که عراق به دلیل حضور و نفوذ گروههای نزدیک به جمهوری اسلامی ایران یکی از آسیبپذیرترین نقاط برای منافع آمریکا به شمار میرود.
بسیاری از تحلیلگران منطقهای بر این باورند که همزمانی این تعطیلی با افزایش تحرکات نظامی آمریکا در خلیج ، معنایی فراتر از یک بحران بودجه دارد.
از این منظر، بستهشدن سفارت دو پیام روشن دارد. نخست، ایالات متحده نمیخواهد در صورت وقوع درگیری یا حملات نیابتی، با تلفات دیپلماتیک و تبعات سنگین سیاسی روبهرو شود. دوم، کاخ سفید با این اقدام دست فرماندهان نظامیاش را باز میگذارد تا بدون نگرانی از سرنوشت دیپلماتها، سناریوهای عملیاتی را پیش ببرند.
به بیان دیگر، حتی اگر علت فوری تعطیلی سفارت در ظاهر مالی باشد، نتیجه عملی آن شبیه همان چیزی است که در آستانه بحرانها دیدهایم؛ دیپلماسی کنار میرود و میدان بیش از پیش به نظامیان سپرده میشود.
آمادهباش در ایران
انتشار خبرهای مربوط به آمادهباش نیروهای نظامی و امنیتی در ایران را میتوان از دو زاویه نگاه کرد. از یکسو، این وضعیت میتواند واکنشی طبیعی به تحرکات اخیر آمریکا و متحدانش باشد که احتمالاً در تهران بهعنوان نشانهای از نزدیکشدن به یک درگیری تفسیر شدهاند.
از سوی دیگر، نمیتوان نادیده گرفت که جمهوری اسلامی ایران در بزنگاههای حساس بارها از سایه جنگ برای مدیریت جامعه و ایجاد انسجام داخلی بهره گرفته است؛ یعنی تهدید خارجی بهعنوان ابزاری برای کنترل افکار عمومی و بستن صفوف داخلی استفاده میشود.
تفاوت این بار در آن است که تهدید فقط یک ابزار تبلیغاتی نیست، بلکه نشانههای عینی بیرونی هم آن را تقویت میکنند. وقتی اعزام جنگندهها و سوخترسانهای آمریکایی به منطقه با بستن سفارتها و تضمینهای امنیتی به قطر همزمان میشود، طبیعی است که فضای تهران نیز رنگ و بوی اضطرار بگیرد.
به همین دلیل، حتی اگر بخشهایی از این آمادهباش با هدف ترسآفرینی داخلی مدیریت شده باشد، نمیتوان از واقعیت بزرگتر چشم پوشید. طرف مقابل نیز علناً خود را برای سناریوی برخورد آماده میکند و این بار سایه جنگ بیش از همیشه سنگینتر بر سر منطقه افتاده است.
دلار در قفس بحران
پرش ناگهانی دلار تا مرز ۱۱۷ هزار تومان را نمیتوان صرفاً یک نوسان معمولی بازار دانست. بازار ارز همیشه پیشتر از تحولات سیاسی حرکت میکند و بهنوعی دماسنج بحران است.
معاملهگران معمولاً آیندهای را قیمتگذاری میکنند که هنوز رخ نداده است و این بار هم به نظر میرسد جهش دلار بازتاب مستقیم پیشبینی یک بحران قریبالوقوع باشد.
البته همه این افزایش به دلیل اخبار سیاسی نیست. بخش مهمی از آن آگاهانه و در چارچوب سیاستهای داخلی مدیریت میشود.
جمهوری اسلامی ایران تجربه کرده است که اگر در لحظه وقوع بحران، بازار ارز بهطور ناگهانی منفجر شود، هزینه اجتماعی و سیاسی آن بهمراتب سنگینتر خواهد بود. از همین رو، اجازه میدهد قیمتها از پیش بالا بروند تا شوک اصلی در زمان بحران تخلیه شده باشد. این همان چیزی است که در ادبیات اقتصادی از آن به «پیشخور کردن بحران» یاد میشود.
در واقع، دلار امروز در قفسی از پیشفرضهای امنیتی و اقتصادی گرفتار است؛ از یکسو بازار آزاد در حال قیمتگذاری بر اساس احتمال جنگ و درگیری است، و از سوی دیگر دولت با مهندسی نرخها تلاش میکند فشار را مدیریت کرده و در صورت وقوع رویارویی نظامی، از انفجار آنی بازار جلوگیری کند.
نتیجه اما یکسان است؛ نشانهای روشن از اینکه تهران نیز خود را برای فشارهای بزرگتر آماده کرده و اقتصاد، پیشاپیش وارد فاز بحران شده است.
اصلاح قیمتی نفت؛ آرامش قبل از طوفان
افت اخیر قیمت نفت پس از ورود نفت اقلیم کردستان عراق به بازار جهانی را نباید صرفاً یک اقدام سیاسی علیه ایران تعبیر کرد. در تحلیل تکنیکال، چنین افتی میتواند اصلاح قیمتی تلقی شود؛ حرکتی طبیعی که پس از یک دوره افزایش، بازار برای مدتی استراحت میکند.
اما از منظر فاندامنتال ماجرا پیچیدهتر است. این کاهش را میتوان نتیجه ورود عرضه تازه به بازار و تأثیر اخبار سیاسی دانست. عرضه مازاد از سوی اقلیم کردستان توازن بازار را موقتاً تغییر داده و فشار نزولی ایجاد کرده است.
همینطور، تحولات سیاسی و امنیتی در منطقه نقش مستقیمی بر انتظارات فعالان بازار دارد و موجب میشود قیمتها کوتاهمدت پایین بیایند تا واکنشهای شدید در لحظه بحران کنترل شود.
بنابراین، افت اخیر نفت را باید همزمان در دو سطح دید. اصلاح تکنیکال که جنبه طبیعی در چرخه قیمت دارد، و تأثیر فاندامنتال اخبار و سیاست که آن را تشدید یا هدایت کرده است.
از این زاویه، کاهش فعلی بیشتر شبیه یک وقفه و آرامش پیش از حرکت بعدی بازار است؛ همان سکوتی که پیش از طوفان میآید.
پیشدرآمد طوفان
وقتی به خبرهای اخیر نگاه میکنیم، از نشستهای فوقالعاده در واشنگتن گرفته تا تجهیز پایگاههای نظامی در خلیج فارس، از اعطای تضمینهای امنیتی به قطر تا بستهشدن سفارتها، از آمادهباش در تهران تا جهش بیسابقه دلار و اصلاح قیمتی در بازار نفت، همه در کنار هم تصویری واحد میسازند و آیندهای پرمخاطره را ترسیم میکنند.
شاید در کوتاهمدت جرقه یک جنگ مستقیم زده نشود و شاید هم زده شود. هیچکس نمیتواند با قطعیت بگوید این نشانهها الزاماً به رویارویی نظامی ختم میشوند، اما هیچکس نیز نمیتواند آنها را نادیده بگیرد.
منطقه بهوضوح وارد مرحلهای تازه میشود و این مرحله یا به برخورد نظامی منتهی میشود یا به بحرانی عمیقتر در اقتصاد و امنیت ختم میشود. این خبرها رویدادهای پراکنده بهحساب نمیآیند و در کنار هم هشدار نزدیکی طوفان را تداعی میکنند.











