حمله ۷ اکتبر و پیامدهای دو ساله آن: نگاه ویژهنامه النهار
- Arena Website
- 1 hour ago
- 3 min read

دو سال پس از حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳ به اسرائیل توسط حماس، روزنامه لبنانی النهار ویژهنامهای منتشر کرد تا این عملیات و پیامدهای آن را از منظر کارشناسان و نویسندگان عرب مورد بررسی قرار دهد.
این ویژهنامه مجموعهای از مقالات را در بر میگیرد که هر کدام از زاویهای متفاوت، تحول تاکتیکی حماس، پیامدهای اقتصادی و سیاسی جنگ، آینده این گروه و طرحهای بینالمللی را تحلیل میکنند.
در مقاله «دو سال پس از سیل: جزئیات حملهای که چهره منطقه را تغییر داد» گاندی المهتار به بررسی تحول تاکتیکی حماس و پیچیدگی عملیات ۷ اکتبر پرداخته است.
او تأکید میکند که این حمله برخلاف عملیاتهای پیشین حماس که عمدتاً شامل شلیک موشک، کمینهای پراکنده و بمبگذاریهای انتحاری بود، ترکیبی هماهنگ از حملات زمینی، هوایی و دریایی و رگبار عظیم موشکی را در پیش گرفت که نیازمند ماهها برنامهریزی دقیق و پنهانکاری استراتژیک بود.
بر اساس تحقیقات وی، در این حملە حدود ۳۰۰۰ جنگجو به گروههای کوچک تقسیم شدند و با استفاده از موتورسیکلت، وانت، گلایدر و بولدوزر، از حصارهای غزه عبور کردند و به اهدافی شامل کیبوتصها، پایگاههای نظامی و حتی یک جشنواره موسیقی حمله کردند.
المهتار اشاره میکند که عملیات با استقلال تاکتیکی کامل از حامیان منطقهای، مانند ایران و حزبالله، و حفظ عنصر غافلگیری انجام شد و این امر به موفقیت عملیاتی و آشکار شدن نقاط ضعف سیستم امنیتی اسرائیل انجامید.
تحلیلهای اسرائیلی و دانشگاهی نیز نشان میدهد که این حمله نتیجه خطای اطلاعاتی نبوده و اجرای کمپین فریب حماس، برداشت اسرائیل از آمادگی و محدودیتهای عملیاتی خود را دچار خطا کرده بود.
محمد حسین ابوحسن در مقاله «حماس و لحظه حقیقت: سرنوشت یک جنبش و آینده منطقه» به وضعیت سیاسی و آینده حماس پس از حمله پرداخته است. او مینویسد که پس از جنگ فرسایشی و فشارهای سیاسی و نظامی اسرائیل، حماس اکنون در موقعیتی بیسابقه و شکننده قرار دارد و میان حفظ کنترل نوار غزه و تهدید حذف یا خلع سلاح گرفتار شده است.
ابوحسن بحران هویت و رهبری حماس را تحلیل میکند و اشاره دارد که پس از ترور یحیی سینوار، رهبری جنبش در اختیار شورای پنج نفرهای به ریاست محمد درویش قرار گرفته است، اما اختلاف میان شاخه نظامی و بدنه ایدئولوژیک اخوانالمسلمین، انسجام داخلی گروه را تهدید میکند.
او همچنین فشارهای منطقهای و بینالمللی، کاهش حمایت ایران و حزبالله و محدود شدن پشتیبانی خارجی را از عوامل تیره شدن چشمانداز بقای حماس میداند، اما بر این نکته تأکید دارد که این گروه ممکن است با بازتعریف استراتژیهای خود، بخشی از حضور اجتماعی و سیاسی در غزه را حفظ کند و حتی در روند سیاسی فلسطین فعال شود.
پیامدهای اقتصادی جنگ نیز در مقاله عبدالرحمن ایاس با عنوان «جنگ غزه و پیامدهای اقتصادی منطقهای و جهانی» مورد توجه قرار گرفته است.

او گزارش میدهد که اقتصاد فلسطین در سال ۲۰۲۴ حدود ۲۷ درصد کوچک شده و در نوار غزه انقباض اقتصادی ۸۳ درصدی رخ داده است. بازسازی غزه و کرانه باختری بیش از ۵۳ میلیارد دلار برآورد میشود و قیمت مواد غذایی بین ۳۰۰ تا ۴۵۰ درصد افزایش یافته است.
اقتصاد اسرائیل نیز با هزینههای نظامی سنگین، کاهش سرمایهگذاری و کند شدن رشد اقتصادی مواجه شده و بخش فناوری آن تحت تأثیر کاهش اعتماد و مهاجرت نیروی متخصص قرار گرفته است.
کشورهای منطقه نیز آسیبهای جدی دیدهاند؛ مصر با کاهش عبور کشتیها از کانال سوئز و افت درآمدهای کانال مواجه شده، لبنان خسارات مستقیم مرزی، کاهش اشتغال و تعطیلی بخشهایی از کشاورزی و آموزش را تجربه کرده و اردن با کاهش شدید گردشگری و نرخ اشغال هتلها روبهرو شده است.
از منظر جهانی، حملات به کشتیها در دریای سرخ و تغییر مسیرهای کشتیرانی، باعث افزایش هزینههای حملونقل و بیمه تا ۳۰۰ درصد و طولانی شدن زمان حمل کالا شده و اختلال در زنجیره تأمین انرژی و غلات، فشار اقتصادی بر اروپا و جهان را تشدید کرده است.
عبداللطیف المناوی در مقاله «طرح ترامپ، بلر و آینده غزه» به بررسی ابتکار آتشبس دونالد ترامپ و نقش تونی بلر در خاورمیانه پرداخته است.
او توضیح میدهد که این طرح بر تشکیل یک دولت انتقالی تکنوکرات تحت نظارت بینالمللی استوار است و هدف آن بازگرداندن تدریجی تشکیلات خودگردان و در نهایت تأسیس کشور فلسطین است.
المناوی بر اهمیت مشارکت واقعی فلسطینیان، شفافیت در مدیریت بودجه، حمایت کشورهای عربی و تمرکز بر بهبود زندگی روزمره مردم تأکید میکند و میگوید موفقیت طرح به توانایی مدیریت مرحله انتقالی و اعتمادسازی در میان فلسطینیان بستگی دارد.
در مجموع النهار نشان میدهد که حمله ۷ اکتبر حماس نه تنها تحول تاکتیکی و استراتژیک در عرصه نظامی ایجاد کرده، بلکه پیامدهای سیاسی و اقتصادی گستردهای برای فلسطین، کشورهای منطقه و سطح جهانی داشته است. مقالات منتشر شده هر یک از زاویهای متفاوت، نقش تاکتیکهای نظامی، فشارهای سیاسی و اقتصادی و ابتکارات بینالمللی را در شکلدهی به مسیر آینده فلسطین و نوار غزه تحلیل میکنند و تصویری جامع از چالشها و تحولات دو سال اخیر ارائه میدهند