مراسم عزاداری محرم امسال در بیت خامنهای برگزار نمیشود
- Arena Website
- 7 hours ago
- 2 min read

لغو بیسابقهی مراسم شب اول محرم در بیت علی خامنهای، آنهم بدون هیچ توضیح رسمی، نشانهای حاکی از بحران در سطوح بالای نظام است. این مراسم، نه صرفاً آیینی مذهبی، بلکه ستون نمادین مشروعیت ایدئولوژیک جمهوری اسلامی بود. عدم برگزاری آن، در بحبوحهی تنشهای امنیتی، پیامدهایی فراتر از تدابیر حفاظتی دارد کە میتواند حاکی از خلل در بازتولید انسجام درونی و شاید نشانی از بحرانی عمیقتر در ساختار قدرت باشد.
طبق اخبار منتشرشده در رسانههای داخلی ایران، مراسم شب اول محرم در بیت علی خامنهای که همواره بهعنوان یک سنت تثبیتشده در دهههای گذشته برگزار میشد، امسال برگزار نمیشود. این تصمیم، هرچند رسماً توجیه نشده است، بهاحتمال زیاد ناشی از ملاحظات امنیتی پس از حملات اخیر اسرائیل به ایران است.
با این حال، نباید اهمیت نمادین چنین عقبنشینیای را دستکم گرفت؛ چراکه این مراسم یکی از پایههای اصلی بازتولید ایدئولوژی نظام جمهوری اسلامی ایران و از ارکان هویت شیعیـسیاسی آن محسوب میشد.
مراسم محرم در بیت خامنهای تنها یک عزاداری مذهبی نبودە است، بلکه صحنهای نمادین برای نمایش همبستگی میان رهبر، بدنهی حزباللهی، و ساختارهای نظامی و امنیتی کشور بە شمار می رود.
در این مجالس، مفاهیمی چون عاشورا، شهادت، مقاومت و ولایت بههم گره میخوردند و از آنها برای بازتولید مشروعیت استفاده میشد. این مراسم نوعی سوخت ایدئولوژیک برای بدنهای فراهم میکرد که خود را مأمور حفظ و بقای نظام میدانست.
عدم برگزاری این مراسمات ممکن است در سطوح تصمیمگیر نظام، صرفاً بهعنوان ملاحظات امنیتی یا رسانهای تحلیل شوند، اما در بدنهی وفادار و بسیجشده که همواره مناسک محرم را صحنهی تجدید بیعت با ولایت میدانست، این غیبت میتواند موجب تردید، سرخوردگی و حس رهاشدگی تفسیر شود.
برای نیروهای ایدئولوژیک وابستە بە نظام، که بخش مهمی از وفاداریشان بر پایهی نمادها و مناسک شکل گرفته است، این پرسش پیش میآید که چرا در اوج ادعای پیروزی، حتی یک مجلس ساده در «بیت رهبری» برگزار نمیشود؟ آیا «رهبر»ی دیگر آنگونه که تصور میرفت در مرکز میدان نیست؟ یا آنکه شرایط از آنچه تبلیغ میشود، بحرانیتر است؟
اکنون باید دید جمهوری اسلامی ایران چگونه میخواهد از مراسمات محرم که بهطور خودجوش و مردمی در بسیاری از مناطق شیعهنشین ایران برگزار میشوند، بهرهبرداری کند.
آیا تلاش خواهد شد تا غیبت نمادین بیت با برجستهسازی هیئتهای وابسته، چهرههای جایگزین و نهادهای موازی جبران شود؟ یا این خلأ، بهتدریج به نشانهای از افول سرمایهی ایدئولوژیک و کاهش توان بازنمایی اقتدار بدل خواهد شد؟
هفتههای آینده نشان خواهد داد که نظام تا چه اندازه در بازآفرینی انسجام نمادین خود موفق خواهد بود