تکاپوی گرگهای خاکستری در میانە انحلال حزب کارگران کردستان
- Arena Website
- 2 days ago
- 4 min read
Updated: 1 day ago

در یک تحول تاریخی، حزب کارگران کُردستان (پکک) روز ۱۲ مه ۲۰۲۵ (۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴) با صدور بیانیهای رسمی اعلام کرد که به فعالیتهای نظامی خود پایان دادە و ساختار سازمانیاش را منحل میکند. این اقدام، که از سوی بسیاری بهعنوان گامی بزرگ در مسیر صلح تعبیر شده است، همچنان با موانعی جدی روبهرو است. شاید یکی از مهمترین این موانع، نقش بازدارنده جریانهای ملیگرای افراطی مانند «گرگهای خاکستری» باشد؛ جریانی که بارها در گذشته مسیر گفتوگو و آشتی را در ترکیه سد کرده است.
در بیانیهای رسمی که در همان تاریخ منتشر شد، پکک اعلام کرد پس از دههها درگیری مسلحانه با دولت ترکیه، مبارزه نظامی را وانهادە و ساختار تشکیلاتی خود را با چنین نامی منحل میسازد. این تحول، امیدهایی تازه برای بازگشت به میز مذاکره و تلاش برای ادغام اجتماعی کُردها در ساختار سیاسی ترکیه ایجاد کرده است.
با این حال، بە نظر می رسد مسیر پیش رو بسیار دشوار و پر از چالش خواهد بود. تجربههای پیشین نشان میدهد حتی در دوران آتشبس نیز فشار نیروهای داخلی افراطگرا مانع از پیشرفت گفتوگوهای سیاسی شدهاند. در این میان، جریان موسوم به گرگهای خاکستری که بازوی جوانان حزب حرکت ملی (MHP) محسوب میشود، میتواند یکی از اصلیترین بازیگران در کارزار ضدصلح به شمار میرود.
حزب کارگران کُردستان از زمان تأسیس در دهه ۱۹۷۰، نقش محوری در مقاومت مسلحانه کُرد، مبارزە علیه سیاستهای آسیمیلاسیون دولت ترکیه ایفا کرده و همواره خواهان احقاق حقوق سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کُردها بوده است.
این حزب طی حداقل چهار دهه، مسیرهای مختلفی را از مبارزه چریکی تا مذاکره و بازگشت به نبرد مسلحانه تجربه کرده است. اکنون، با اعلام رسمی پایان مبارزه نظامی و انحلال ساختار سازمانیاش، پکک عملاً از استراتژی مسلحانه عبور کرده و راه گفتوگو را در پیش گرفته است.
چنین تصمیمی میتواند زمینهساز آغاز فرآیندی سیاسی و اجتماعی باشد که هدف آن، ادغام کُردها در نظام سیاسی ترکیه و به رسمیت شناختن حقوق سیاسی٠فرهنگی و زبانی آنها است. اما این مسیر، بهویژه در فضای پرتنش کنونی ترکیه، به آسانی قابل پیمایش نیست. گذشته و حال، موانع حقوقی و امنیتی، و از همه مهمتر نیروهای سیاسی و اجتماعی که بر افکار عمومی و روند تصمیمسازیها اثرگذارند، در تعیین سرنوشت این فرآیند نقشی تعیینکننده دارند.

گرگهای خاکستری: ساختار، نفوذ و ایدئولوژی
گرگهای خاکستری که در دهه ۱۹۷۰ بهعنوان شاخه جوانان حزب حرکت ملی شکل گرفتند، رفتهرفته به یکی از قدرتمندترین نیروهای ملیگرای افراطی در ترکیه تبدیل شدند. ایدئولوژی این گروه بر پایه پانترکیسم، ضدیت با کمونیسم و دشمنی با اقلیتهای اتنیکی و مذهبی از جمله کُردها، علویها و ارمنیها بنا شده است.
آنها بارها به دلیل دخالت در خشونتهای سیاسی، ترورها و اقدامات غیرقانونی در داخل و خارج ترکیه مورد انتقاد شدید داخلی و بینالمللی قرار گرفتهاند.
با وجود نداشتن جایگاه رسمی در ساختار دولت، گرگهای خاکستری از طریق نفوذ در حزب حرکت ملی (که در حال حاضر شریک ائتلافی حزب عدالت و توسعه، آ.ک.پ، محسوب میشود) توانستهاند به بخشهایی از دستگاههای حکومتی مانند پلیس، قوه قضائیه، شهرداریها و حتی دانشگاهها راه پیدا کنند. علاوه بر آن، این گروه حضوری فعال در شبکههای اجتماعی، رسانهها و فضای خیابانی دارد و از طریق بسیج اجتماعی، تهدید مخالفان و ترویج گفتمانهای نفرتپراکن، بهویژه علیه کُردها، بر افکار عمومی تأثیرگذار است.

موانع صلح در سایه نفوذ گرگهای خاکستری
یکی از عناصر حیاتی در هر فرآیند صلح، وجود آمادگی سیاسی و اجتماعی برای پذیرش مصالحه است. در ترکیه، چنین آمادگیای در برابر مسئله کردها با مانعی جدی مواجه است: گفتمان ملیگرایانهای که گرگهای خاکستری نمایندگی آن را بر عهده دارند. این گفتمان، هر گونه امتیازدهی به کُردها را تهدیدی برای «وحدت ملی» میبیند و با شدت با آن مقابله میکند.
این گروهها از راههایی چون تهدید فیزیکی فعالان کرد، حمله به احزاب کردی مانند HDP و همچنین ترویج تئوریهای توطئه درباره تجزیهطلبی کردها، بستر اجتماعی صلح را تخریب میکند.
از سوی دیگر، نزدیکی سیاسی میان حزب عدالت و توسعه و حزب حرکت ملی باعث شده که دولت ترکیه نسبت به فعالیتهای این گروه نهتنها بیتفاوت باشد، بلکه در بسیاری موارد موضعی همدلانه اتخاذ کند.
نتیجه این همپوشانی، کاهش فضای سیاسی برای مشارکت کردها در ساختار رسمی و افزایش سرکوب آنها بوده است. در سالهای اخیر،حتی پیشنهادهای اولیه برای گفتوگو یا تمرکززدایی نیز تحت فشار رسانهای و تهدید مستقیم از سوی گرگهای خاکستری از دستور کار سیاستگذاران خارج شده است. این شرایط نهتنها مسیر دیالوگ را مسدود میکند، بلکه میتواند واکنشهایی تند از سوی گروههای کُردی را به دنبال داشته باشد.
در این میان سؤال اساسی این است که آیا دولت ترکیه توانایی و اراده مهار این جریان افراطی را دارد یا نه؟ شواهد موجود حاکی از آن است که نهتنها چنین توانی در دولت دیده نمیشود، بلکه گاه از این جریان افراطی بهعنوان ابزاری برای حذف رقبا و مخالفان استفاده میشود.
در بسیاری از پروندههای قضایی علیه نمایندگان کُرد، حمایت مستقیم یا غیرمستقیم اعضای گرگهای خاکستری از دستگاه قضایی قابل مشاهده بوده است. این همپوشانی میان قدرت سیاسی رسمی و نیروهای افراطی، نهفقط میتواند راه مذاکره را ببندد، بلکه به شکل ساختاری تهدیدی علیه حقوق اقلیتها و فرآیند دموکراتیک محسوب میشود.
صلح زمانی پایدار خواهد بود که افراطگرایی مهار شود
اعلام انحلال پکک بهدرستی یک فرصت تاریخی برای پایان دادن به دههها درگیری است. اما استفاده از این فرصت منوط به فراهم بودن فضای سیاسی باز و امن است؛ فضایی که در آن گروههای افراطگرا نتوانند با ایجاد رعب و ترس، مسیر گفتوگو را مسدود کنند.
برای آنکه این لحظه تاریخی به نقطه عطفی واقعی تبدیل شود، دولت ترکیه باید میان منافع امنیت ملی و گفتمان ملیگرایی افراطی تمایز قائل شود. مهار گرگهای خاکستری، شفافسازی نقش آنها در خشونتهای گذشته و جلوگیری از نفوذشان در نهادهای رسمی، میتواند نخستین گام در این مسیر باشد.
در غیر این صورت، انحلال پکک بهجای پایان یک درگیری خونین، ممکن است تنها به تغییر شکل آن منجر شود: از مبارزه مسلحانه به بحرانهای اجتماعی و سیاسی جدیدی که ریشه در بیعدالتی ساختاری و استمرار خشونت دارند.