top of page
Asset 240.png

آخرین خبرها

بیشتر بخوانید

سیاست خارجی ترامپ: انزوای پرهزینه یا بازتعریف قدرت جهانی؟

  • Writer: Arena Website
    Arena Website
  • Jul 24
  • 2 min read

ree

در دوره دوم ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ، ایالات متحده به جای تقویت اتحادهای دیرینه خود، به سوی تضعیف، تحقیر و حتی تهدید آنها حرکت کرده است؛ رویکردی که نه‌تنها نظم جهانی پس از ۱۹۴۵ را به چالش می‌کشد، بلکه واشنگتن را با خطر انزوای پرهزینه و بی‌سابقه‌ای روبه‌رو می‌کند.



ایالات متحده در دهه‌های گذشته بخش بزرگی از قدرت و نفوذ جهانی خود را بر پایه شبکه‌ای گسترده از اتحادهای استراتژیک در اروپا، آسیا و خاورمیانه بنا کرده بود. اما با بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید، فصل تازه‌ای آغاز شده که در آن اعتماد متحدان دیرینه به رهبری واشنگتن به‌طور چشمگیری تضعیف شده است.


در مقاله‌ای با عنوان «بازسازی دوباره آمریکا در انزوا» که در نشریه Foreign Affairs منتشر شد، مارگارت مک‌میلان با بررسی تاریخی اتحادهای بین‌المللی هشدار می‌دهد که خروج تدریجی ایالات متحده آمریکا از این چارچوب‌های همکاری، می‌تواند موقعیتی خطرناک و انزوایی پرهزینه برای این کشور به همراه داشته باشد.

به باور مک‌میلان، ترامپ دیپلماسی را نه در قالب تداوم روابط و تعهدات پایدار، بلکه همچون یک معامله تجاری می‌بیند. همین نگاه باعث شده تا او با تحقیر رهبران دموکراتیک، تمجید از حاکمان مستبد، تهدید به اعمال تعرفه‌های اقتصادی و تضعیف تعهدات امنیتی آمریکا، بنیان‌های سنتی سیاست خارجی این کشور را دچار دگرگونی کند.

پیامد این سیاست‌ها، رشد بی‌اعتمادی در میان متحدانی است که اکنون به فکر راه‌های جایگزین برای تأمین امنیت خود افتاده‌اند.


به‌گونه‌ای که ژاپن، لهستان و کره‌جنوبی بحث ساخت یا خرید سلاح هسته‌ای را مطرح کرده‌اند و در همین راستا، بریتانیا و فرانسه نیز به‌تازگی توافقی را برای بازدارندگی مستقل اروپایی به امضا رسانده‌اند.


از نظر تاریخی، اتحادهای نظامی و سیاسی یکی از مهم‌ترین ابزارهای حفظ نظم جهانی بوده‌اند. ایالات متحده نیز پس از ۱۹۴۵ با تکیه بر همین اتحادها توانست در مقابل بلوک شرق بایستد و نقش رهبری جهانی را حفظ کند. اما امروز، همان سازوکارهایی که برای آمریکا قدرت و اعتبار آفریدند، در اثر بی‌اعتمادی و بی‌ثباتی ایجادشده توسط کاخ سفید در حال فرسایش‌اند.

تحلیل تاریخی نویسنده، مارگارت مک‌میلان، نشان می‌دهد که روابط موفق میان کشورها اغلب بر پایه احترام، ثبات، اعتماد متقابل و حتی روابط شخصی میان رهبران شکل می‌گیرند.

اتحاد بریتانیا و آمریکا در جنگ جهانی دوم، نمونه‌ای از چنین پیوندی است. در مقابل، شکست در حفظ اتحادها، مانند فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی با چین در دهه ۱۹۶۰ یا اختلافات پس از پایان جنگ جهانی اول، همواره به بی‌ثباتی و ظهور قدرت‌های جایگزین انجامیده است.

سیاست ترامپ در اولویت دادن به «معامله» به‌جای «اتحاد پایدار»، در حالی که چین و روسیه در پی گسترش نفوذ خود هستند، آمریکا را با تهدیدی استراتژیک روبه‌رو کرده است.

کشورهایی مانند اسلواکی و صربستان به مسکو نزدیک‌تر شده‌اند؛ دیگران مانند کانادا و اروپا در پی استقلال اقتصادی و امنیتی خود برآمده‌اند.


آمریکای ترامپ، با بی‌اعتنایی به نظم پس از ۱۹۴۵، نه تنها متحدانش را از خود دور می‌کند، بلکه اعتماد جهانی به رهبری‌اش را تضعیف می‌نماید.


بە باور نویسندە این یادداشت، اگر این مسیر ادامه یابد، ایالات متحده ممکن است خود را در انزوایی پرهزینه، مشابه آنچه امپراتوری بریتانیا در قرن بیستم تجربه کرد بیابد. اما با این تفاوت کە این بار ایالات متحدە آمریکا در جهانی به‌مراتب خطرناک‌تر و پیچیده‌تر این تجربە را از سر خواهد گذراند.

bottom of page