top of page
Asset 240.png

آخرین خبرها

بیشتر بخوانید

حسن نصرالله در صحنه آخر: چگونه رشته ارتباط با تهران گسست

  • Writer: Arena Website
    Arena Website
  • Oct 22
  • 4 min read
حسن نصرالله و علی خامنه‌ای

 

 

گزارشی از مقاله‌ تحقیقی روزنامه الشرق الاوسط

 

 روزنامه‌ الشرق الاوسط در تحقیقی مفصل که بر پایه‌ گفت‌وگو با چهره‌های لبنانی و عراقی نزدیک به حزب‌الله انجام داده است، به روایت آخرین ماه‌های زندگی حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان، و چگونگی قطع ارتباط او با تهران پرداخته است.


این گزارش بر پایه مصاحبه‌هایی با شخصیت‌های لبنانی و عراقی انجام شده است که در سال ۲۰۲۴ با رهبری حزب‌الله در تماس بودند. این مصاحبه‌ها شامل رهبران سابق، روحانیون و اعضای نهادهای امنیتی می‌شود و شکاف‌های صحنه آخر پیش از ترور نصرالله، بین ژانویه و سپتامبر ۲۰۲۴، را روشن می‌کند.

در این مدت، حدود ۳ هزار ۷۶۸ نفر کشته و بیش از ۱۵ هزار نفر زخمی شدند و حزب‌الله تقریباً ۲ هزار و ۵۰۰ نفر از نیروهای خود، از جمله نخبه‌های جهادی و رهبران نظامی، را از دست داد.

 حسن نصرالله، دبیرکل سابق حزب‌الله، در ماه‌های آخر پیش از ترور خود بر این باور بود که جنگ پشتیبانی تا پایان تحت چارچوب «قواعد درگیری» باقی خواهد ماند و ایران هرگز چهار دهه «مقاومت اسلامی» در لبنان را آسان از دست نخواهد داد.


اما محاسبات نادرست و از دست دادن فرماندهان میدانی کلیدی، حزب‌الله را از اتخاذ تصمیمات قاطع درباره جنگی که از سپتامبر ۲۰۲۴ به یک جنگ خونین و همه‌جانبه تبدیل شده بود، بازداشت.

 

 جنگ در چارچوب قواعد درگیری

 

یکی از شخصیت‌های لبنانی نزدیک به فرماندهان حزب‌الله می‌گوید که در هفته‌های نخست جنگ، اعتقاد غالب این بود که جنگ به درگیری محدود و تحت «قواعد درگیری» باقی خواهد ماند.

جلسات اولیه نشان می‌داد که نصرالله بیشتر بر درگیری‌های محدود در مزارع شبعا تمرکز داشت که عملیات کلاسیک با پهپادهای بمب‌گذاری‌شده و موشک‌های محلی در آن منطقە انجام می‌شد.

وضعیت ذهنی حزب‌الله تا حدودی در چارچوب «معادله بازدارندگی» پس از جنگ ۲۰۰۶ باقی مانده بود. نصرالله بارها به ایران به عنوان عامل حفظ انسجام و حمایت مالی و تسلیحاتی حزب‌الله ارجاع داده بود و انتظار داشت تهران بتواند تعادل درگیری‌ها را حفظ کند و آتش‌بس بدون تلفات گسترده برقرار شود.

 

سه چشم: تأثیر فرماندهان از دست رفته


یک روحانی شیعه نزدیک به ضاحیه جنوبی بیروت می‌گوید نقطه عطفی در تأخیر حزب‌الله در درک سرعت جنگ همه‌جانبه رخ داد.


نصرالله چندین فرمانده میدانی کلیدی را از دست داد که معادلات میدان را تغییر دادند و موجب شد او در محاصره اطلاعات گمراه‌کننده قرار گیرد. این سه فرمانده کلیدی عبارت بودند از: وسام الطویل (۸ ژانویه ۲۰۲۴)، فرمانده نیروهای الرضوان، طالب عبدالله (ابو طالب) (۱۱ ژوئن ۲۰۲۴)، مسئول عملیات در منطقه مرکزی جنوب لبنان و ابراهیم عقیل (۲۰ سپتامبر ۲۰۲۴)، فرمانده شورای نظامی.

 قتل این فرماندهان باعث شد نصرالله چشم‌های خود برای نظارت میدانی را از دست بدهد. حتی پس از آن، حزب‌الله همچنان در چارچوب قواعد درگیری عمل می‌کرد و جنگ همه‌جانبه را رد می‌کرد.

 همچنین، محمد نعمه ناصر، فرمانده واحد «عزیز»، در ۳ ژوئیه و علی کرکی در ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۴ کشته شدند که همراه نصرالله بود. این سلسله ضربات انسجام فرماندهی و توان تصمیم‌گیری حزب‌الله را تضعیف کرد.


مشکل اصلی: فقدان اپراتورهای موشک

 

مصاحبه‌ها نشان می‌دهد مشکل اصلی حزب‌الله نه در رهبری، بلکه در از دست دادن نیروی ناظر بر موشک‌ها یا اپراتورهای کلیدی بود.

هر فرمانده سیستم عملیاتی خاص خود را داشت و تجربه و اسرار او با مرگش دفن می‌شد. نصرالله نتوانست جایگزین‌های مناسب برای اپراتورهای استراتژیک پیدا کند و همین عامل موجب کاهش کارآمدی عملیات شد.

 این فقدان دانش عملیاتی باعث شد اسرائیل با برتری اطلاعاتی و فنی پیشروی کند. علی محمد احمد، استاد رسانه‌های سیاسی، معتقد است که ادامه یافتن قواعد قدیمی می‌توانست به نفع حزب‌الله باشد، اما برتری اسرائیل و فقدان اپراتورها معادله را تغییر داد.

 

ترورها و انفجار دستگاه‌های ارتباطی، به‌ویژه «پیجر»، شبکه‌های اطلاعاتی حزب‌الله را فلج کرد و فرماندهان را از یکدیگر جدا ساخت. این اختلال موجب شد حزب‌الله در موقعیت‌های حیاتی قادر به تصمیم‌گیری دقیق نباشد و با اطلاعات ناقص مواجه شود.

 

نفوذ اسرائیل و کشف حفرەهای امنیتی باعث شد حزب‌الله روش‌های ارتباطی خود را مکرراً تغییر دهد. فرماندهان عراقی و لبنانی که با حزب‌الله همکاری می‌کردند، گزارش دادند که شبکه‌های ارتباطی بارها بازبینی شده‌اند تا مسیرهای نفوذ دشمن شناسایی شود.

 

 واکنش نصرالله و تصمیمات محدود

 

پس از ترور صالح العاروری و برخی فرماندهان، نصرالله تمرکز بر دفاع و بازدارندگی را انتخاب کرد، نه حمله.

در این بارە، علی امین، ناشر لبنانی، می‌گوید نصرالله معتقد بود حزب‌الله قادر به بازدارندگی اسرائیل است و از وقوع جنگ همه‌جانبه جلوگیری می‌کند، اما ارزیابی او اشتباه از آب درآمد.

واکنش حزب‌الله در این مرحله انقباض و تردید بود. فرماندهان جدید اطلاعات محدودی داشتند و بی‌نظمی و اضطراب بر عملیات سایه انداخت. حتی وعده کمک گروه‌های عراقی، مانند «کتائب سیدالشهداء» برای اعزام ۱۰۰ هزار نیرو، عملی نشد.

 

در ۲۷ سپتامبر، نصرالله در تشییع محمد سرور، فرمانده واحد پهپادها، حضور یافت و سپس به مقر مرکزی حزب‌الله رفت. حمله‌ای با بمبهای قدرتمند شدید، منجر به کشته شدن نصرالله و عباس نیلفروشان شد. این حادثه موجب شوک گسترده در میان نیروهای مقاومت و خانواده‌ها شد.

 

روحانی لبنانی می‌گوید بسیاری از افراد از محیط مقاومت سؤال می‌کردند: «چه کسی دیگری را فریب داد؟ حزب‌الله یا ایران؟ مقاومت یا ولی‌فقیه؟»

 

 تحلیل بحران و پایان جنگ

 

پژوهشگران معتقدند ذهنیت حاکم در حزب‌الله باعث شد جنگ ادامه یابد، زیرا نمی‌توانستند از درگیری تحمیلی خارج شوند. ایران و حزب‌الله درک دقیقی از سرعت و گستره حملات اسرائیل نداشتند و بسیاری از محاسبات‌شان اشتباه بود.

 حزب‌الله با از دست دادن اپراتورهای استراتژیک و فرماندهان کلیدی، دچار بحران شد. حتی زمانی که صدها موشک شلیک شد، این تنها با اپراتورهای جدید ممکن شد. اسراییل توانست قواعد قدیمی را کنار بزند و قوانین جدیدی را با زور اعمال کند.

 پس از تقریباً یک سال از توقف آتش، پایان جنگ در لبنان هنوز در هاله‌ای از ابهام است و خطوط تماس و جبهه‌های تازه شکل گرفته‌اند، همان‌طور که روحانی لبنانی توصیف کرده است.

 
 
bottom of page