سرطان، سکوت و سقوط؛ چگونه مخفیکاری بیماری بایدن راه را برای بازگشت ترامپ هموار کرد؟
- Arena Website
- May 20
- 4 min read

در عصری که شایعات سیاسی گاه از واقعیت پیشی میگیرند، خبر تایید ابتلای جو بایدن، رئیسجمهور سابق آمریکا، به سرطان پیشرفته پروستات، همچون بمبی خبری رسانهها و شبکههای اجتماعی را در نوردید.
برای سالها، زمزمههایی درباره وضعیت ذهنی و جسمی بایدن، از سستی در سخن گفتن گرفته تا فراموشیهای علنی، در فضاهای مجازی، محافل سیاسی و حتی بر زبان دونالد ترامپ، رقیب دیرینهاش، جریان داشت. او را «جو خوابآلود» مینامیدند و هر گاف گفتاریاش سوژهای برای حملهی رسانهای میشد. اما آنچه در ۱۶ مه ۲۰۲۵ (۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴) افشا شد، بُعدی تازه به همه آن شایعات داد: بایدن به نوعی پیشرفته از سرطان پروستات مبتلاست که به استخوانهایش سرایت کرده — بیماریای که درمان قطعی ندارد، اما با داروهای هورمونی ممکن است بتوانند از روند پیشرفت آن بکاهند.
بایدن همان روز در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «سرطان همه ما را تحت تأثیر قرار میدهد. من و جیل از محبت شما سپاسگزاریم». اما این پیام خطاب به افکار عمومی و تلاش برای خرید ترحم، آغاز موجی از پرسشها و تردیدها بود:
چطور چنین بیماری شدیدی تا این مرحله تشخیص داده نشده بود؟ آنهم بیماری قدرتمندترین فرد جهان که تحت شدیدترین مراقبتهای پزشکی و امنیتی قرار دارد! بهنظر می رسد باید سوال را به گونه دیگری مطرح کرد، چه کسی از این حقیقت خبر داشت و آن را پنهان کرد؟ و چرا هیچکس آن را با مردم یا حتی بدنه حزب دموکرات در میان نگذاشت؟
راز بیماری محصور در میان دیوارهای کاخ سفید
افشاگری درباره وضعیت سلامت بایدن، دروازهای گشود به درون ساختاری بهشدت بسته و کنترلشده در دولت او — ساختاری که نویسندگان کتاب تازهمنتشرشده «تکبر/هیبریس: زوال، پنهانکاری و تصمیم سرنوشتساز جو بایدن»، اثر مشترک جیک تپر (مجری CNN) و الکس تامپسون (خبرنگار Axios)، با جزئیات تکاندهنده آن را روایت کردهاند.
به نوشته این دو خبرنگار، پنهانکاری درباره بیماری بایدن صرفاً یک تصمیم شخصی یا خانوادگی نبوده است، بلکه حاصل استراتژیای دقیق از سوی حلقهای بسته از مشاوران نزدیک او، از جمله همسرش جیل بایدن، بوده — گروهی که در کتاب با نام «پولیتبورو» (با اشارهای طعنهآمیز به ساختارهای قدرت شوروی سابق) معرفی میشود. این افراد چنان به کنترل اطلاعات، ارتباطات و حتی حضور فیزیکی بایدن در جلسات می پردازند که بنا بر گزارش نیویورکتایمز، حتی «تا سال آخر دوره ریاستجمهوریاش، برخی وزرای کابینه نیز بهندرت او را حضوری ملاقات میکردند.»
شکوهی که به تدریج فروریخت
به گفته نویسندگان کتاب «هیبریس» سقوط تدریجی بایدن از سال ۲۰۱۵ آغاز میشود؛ همان زمانی که پسرش بو بایدن بر اثر ابتلا به تومور مغزی درگذشت. این واقعه، به باور نویسندگان، نقطه عطفی در تغییر شخصیت و تمرکز ذهنی جو بایدن بود. یکی از مقامهای ارشد دولتی به تپر و تامپسون میگوید: «قبل از مرگ بو، او صد برابر روشنتر فکر میکرد.»
در جریان رقابتهای انتخاباتی ۲۰۲۰، نشانههایی از افت ذهنی بایدن منجمله فراموشی نامها، قطع رشته کلام، جملات نامفهوم و خستگی زودهنگام تقریبا بر همه عیان شده بود.
اما همهگیری کرونا فرصتی نادر را در اختیار او گذاشت، به گونهای که بدون نیاز به حضور در شهرهای مختلف توانست با همراهی و همکاری مشاوران نزدیکش کمپیناش را از راه دور، از زیرزمین خانهاش و بدون فشار خاصی مدیریت کند و به پیش ببرد. پیروزی او در برابر ترامپ این توهم را در تیم مشاورانش تقویت کرد که تنها بایدن میتواند مانع بازگشت ترامپ شود، حتی اگر سلامت کامل نداشته باشد.
در سال ۲۰۲۳، برخلاف وعده اولیهاش مبنی بر ریاستجمهوری یکدورهای، بایدن تصمیم گرفت برای دور دوم کاندیدا شود. تیمش، مطابق روایت کتاب، برنامههای روزانه او را به حداقل رساند، سخنرانیها را کوتاه و موجز کرده و جلسات را با اسکریپتهایی شبیه نمایشنامه مدیریت کردند. روزهای کاری او اغلب تا حوالی ۴:۳۰ عصر، پس از نهاری سبک، پایان مییافت. گاه حتی بحث استفاده از صندلی چرخدار نیز مطرح میشده که بهدلیل نگرانی از تأثیر روانی آن بر وجه او نزد افکار عمومی، به تعویق و پس از انتخابات ۲۰۲۴ موکول میشده است.
سکوتی که هزینهساز شد
آنچه در کتاب «هیبریس» برجسته میشود، نهفقط بیماری بایدن، بلکه تصمیم آگاهانه اطرافیان او برای پنهان نگهداشتن آن است — تصمیمی که آثار آن، هم در عرصه داخلی و هم در سیاست جهانی، به سرعت نمایان شد.
در مناظره سرنوشتساز ژوئن ۲۰۲۴ با ترامپ، بایدن بهوضوح گیج، پراکندهگو و ناتوان از پاسخگویی مؤثر ظاهر شد؛ صحنهای که میلیونها آمریکایی آن را بهصورت زنده دیدند و به گفته فرانک لونتز، استراتژیست شناختهشده، «اعتماد عمومی را به حزب دموکرات و حتی به صداقت ساختار حکمرانی تضعیف کرد».
در سطح بینالمللی نیز، رهبری ایالات متحده آمریکا در بحبوحه جنگ اوکراین و همچنین کارزار جنگی دولت نتانیاهو در غزه، بیش از پیش با چالش مواجه شد. آکسیوس در گزارشی به نقل از یک مقام ارشد آمریکایی نوشت: «نتانیاهو میدانست بایدن در موقعیت ضعف است و از این فرصت برای پیشبرد سیاستهای خود استفاده کرد»
تپر و تامپسون، با ارجاعی آشکار به مفهوم تراژدی یونانی، پنهانکاری اطراف بایدن را با «تکبر/هیبریس» — همان غرور مفرط قهرمانان تراژدی که به سقوط آنها میانجامد — مقایسه میکنند.
بایدن، که شاید نیت خیر داشت و بهدنبال بازداشتن ترامپ از بازگشت به قدرت بود، در نهایت به ابزاری تبدیل شد برای پیروزی ترامپ؛ وضعی که هزینهاش فراتر از شکست انتخاباتی بود: آسیب به اعتماد عمومی، تضعیف جایگاه جهانی آمریکا، و نمایشی از بیاعتمادی پشت دیوارهای کاخ سفید.