سفر فیدان به ایران در راستای ارتقای هماهنگیهای امنیتی و اقتصادی است
- Arena Website
- 6 days ago
- 5 min read

هاکان فیدان وزیر امور خارجە ترکیە در میانه تنشهای منطقهای وارد تهران شد تا مسیر همکاریهای امنیتی و اقتصادی را تقویت کند، اما وزن اطلاعاتی او باعث شد محور اصلی سفر، امنیتیسازی دوباره مسئله کرد باشد. تمرکز دو طرف بر خلع سلاح گروههای مسلح، بدون ارائه هیچ مسیر سیاسی، نشان میدهد روایت دولتمحور بر تحلیلهای هویتی غلبه یافته و خطر بازتولید چرخههای تنش را افزایش میدهد.
روز یکشنبه، ۳۰ نوامبر ۲۰۲۵ (۹ آذر ۱۴۰۴)، هاکان فیدان، وزیر امور خارجه ترکیه، در سفری رسمی وارد تهران شد. این سفر با هدف تقویت همکاریهای دوجانبه، امنیتی و اقتصادی و مدیریت چالشهای منطقهای انجام شد.
وزیر خارجه ترکیه در این سفر، علاوه بر دیدار و گفتوگو با عباس عراقچی (وزیر امور خارجه)، مسعود پزشکیان (رئیس جمهور)، محمدباقر قالیباف (رئیس مجلس) و علی لاریجانی (دبیر شورای عالی امنیت ملی) نیز دیدار و رایزنی کرد.
این دیدارهای گسترده در سطوح اجرایی، قانونگذاری و امنیتی-سیاسی، نشاندهنده اراده دو کشور برای ارتقای روابط به چارچوب شورای عالی همکاری و دستیابی به هدف تجارت ۳۰ میلیارد دلاری است.
محورهای اصلی مذاکرات شامل مسائل انرژی، امنیت مرزی، مقابله با تروریسم، تحولات قفقاز و بحران غزه بوده است.
تقویت موتور محرکه اقتصاد و امنیت
در این سفر، محور گفتوگوهای دوجانبه میان هاکان فیدان و عباس عراقچی بر تسریع در اجرای توافقات گذشته، فراهمسازی مقدمات نهمین نشست شورای عالی همکاری و ارتقاء حجم تجارت تا سقف هدفگذاریشده ۳۰ میلیارد دلاری متمرکز بود.
دو طرف بر ضرورت رفع موانع تجاری، توسعه توافقات ترجیحی، تسهیل امور گمرکی و تقویت سرمایهگذاری متقابل تأکید کردند.
همکاریهای انرژی بهویژه تمدید قرارداد تأمین گاز ایران برای ترکیه و توسعه همکاری در حوزه برق، از محورهای کلیدی مذاکرات بود.
همچنین بر تسریع در اتصال خطوط ریلی، فعالسازی گذرگاههای مرزی، روانسازی لجستیک و گشایش سرکنسولگری ایران در شهر وان ترکیه تأکید شد که نشاندهنده توجه جدی دو کشور به نوسازی زیرساختهای ارتباطی و تقویت حضور کنسولی است.
بعد امنیتی و مبارزه با تروریسم
دیدار فیدان با علی لاریجانی و تمرکز بر هماهنگیهای امنیتی، ماهیت امنیتی این سفر را برجسته کردە است.
دو کشور بر تعهد مشترک برای مبارزه قاطع با انواع تروریسم و گروههای تهدیدکننده امنیت مرزها تأکید کردند. ایران در اقدامی مهم، موضع شفاف خود را در حمایت از روند خلع سلاح و انحلال کامل گروههای مسلح مستقر در مرزهای مشترک، بهویژه پ.ک.ک، اعلام کرد که این موضوع برای آنکارا اهمیت راهبردی دارد.
در خصوص سوریه نیز بر حفظ تمامیت ارضی و حاکمیت ملی این کشور، ضرورت همکاریهای اطلاعاتی و مقابله با نفوذ بازیگران متخاصم تأکید شد.
سابقه فیدان در رأس دستگاه اطلاعاتی ترکیه، وزن امنیتی این سفر را افزایش داد و آن را به سطح هماهنگیهای عملیاتی و بازتعریف ترتیبات امنیتی در مرزها و سوریه رساند.
بعد منطقهای و بینالمللی: اجماع در برابر بحران
مواضع ایران و ترکیه در قبال پروندههای بحرانی منطقهای و بینالمللی در بیانیه مشترک بهروشنی انعکاس یافت.
دو کشور حملات اسرائیل به غزه، لبنان و سوریه را بهطور قاطع محکوم کرده و بر توقف فوری کشتار جمعی، تسهیل کمکرسانی و کمک به بازسازی غزه تأکید نمودند.
در حوزه هستهای، ترکیه بار دیگر بر حمایت از حل و فصل دیپلماتیک، مخالفت با تحریمهای اعمالشده علیه ایران و آمادگی خود برای کمک به رفع تحریمهای ناعادلانه تأکید کرد.
همچنین دو طرف درباره آخرین تحولات قفقاز جنوبی، روند صلح منطقه و چالش مهاجرتهای نامنظم از مبادی مشترک، بهویژه از سمت افغانستان، رایزنی کردند که نشاندهنده گستره نگاه منطقهای و بینالمللی در این سفر است.
بازتاب رسانهای و تحلیلهای منطقهای
بازتاب سفر فیدان در رسانههای منطقهای بسیار گسترده بود و تحلیلگران چند محور را به عنوان خطوط اصلی تفسیر این سفر برجسته کردند.
نخست، همزمانی تقریبی حضور فیدان و سعود بن محمدالساطی در تهران برجسته شد و بسیاری از تحلیلگران آن را یک اقدام هماهنگ و دارای پیام منطقهای ارزیابی کردند که نشاندهنده شکلگیری کانال جدیدی برای هماهنگی سهجانبه میان ایران، ترکیه و عربستان در مدیریت بحرانهای منطقهای، بهویژه در سوریه و غزه است.
دوم، تحلیلگران تأکید کردند که نزدیکی مواضع ایران و ترکیه در برابر اقدامات رژیم صهیونیستی میتواند اهرم فشار مؤثری علیه تشدید تنشها و سیاستهای بیثباتکننده تلآویو باشد.
سوم، با توجه به پیشینه امنیتی فیدان، رسانهها این سفر را فراتر از پروتکل دیپلماتیک و دارای ماهیت امنیتی سطح بالا دانستند.
چهارم، رسانههای ترکیهای بر جنبه اقتصادی سفر متمرکز بودند و تأمین انرژی پایدار از ایران و توسعه تجارت را عناصر کلیدی این سفر برای آنکارا توصیف کردند.
مجموعه این بازتابها نشان داد که سفر فیدان صرفاً یک سفر دوجانبه نبود، بلکه حامل پیامهای کلان در سطح منطقهای بود.
غلبه دوباره روایت دولتمحور بر مسئله کرد
محور امنیتی دیدار فیدان با لاریجانی نشان میدهد که روایت دولتمحور در مواجهه با مسئله کرد بر تمامی ابعاد دیگر غلبه یافته است.
تأکید بر خلع سلاح و انحلال کامل گروههای مسلح، بدون ارائه هیچ مسیر جایگزین سیاسی یا حقوقی، تکرار همان رویکردی است که در دهههای گذشته بارها آزموده و شکست خورده است. این روایت، مسئلهای سیاسی و تاریخی را صرفاً به سطح «تهدید» تقلیل میدهد و پیچیدگی اجتماعی و هویتی آن را نادیده میگیرد.
در این نگاه، برچسب «تروریسم» ابزار اصلی شکلدهی به سیاست است؛ ابزاری که در روابط تهران–آنکارا بیش از آنکه کارکرد توصیفی داشته باشد، کارکرد سیاسی دارد.
حذف ریشههای اجتماعی و تاریخیِ شکلگیری نیروهای کرد، و تقلیل تمام وضعیت به «امنیت مرزی»، چشمانداز هرگونه حل پایدار را تیره میکند.
زمانی که از انحلال کامل سخن گفته میشود، اما نه از گفتوگوی فراگیر، نه از ادغام سیاسی، نه از سازوکار حقوقی و نه از ضمانتهای انسانی، معنایش این است که سیاست دوباره به نفع امنیت کنار گذاشته شده است.
سابقۀ اطلاعاتی فیدان در ترکیه به این سفر وزنی کاملاً امنیتی بخشیده است، اما از نگاه یک نیروی دموکراتیک مستقل، همین وزن خطر تعمیق یک «معماری امنیتی مشترک» را افزایش میدهد؛ معماریای که نه بر سازوکارهای صلح و مشارکت سیاسی، بلکه بر هماهنگی عملیاتی علیه گروههای معترض، بهویژه احزاب کردی، استوار است.
غلبە چنین رویکردی، روابط ایران–ترکیه را به سمت امنیتیسازی بیشتر کردستان سوق میدهد، بدون آنکه هیچ توازنی میان امنیت و حقوق برقرار شود.
در روایت رسمی دو طرف، نقش بغداد، اقلیم کردستان و حتی مناطق کردنشین سوریه، صرفاً به سطح «طرفهای امنیتی» تقلیل یافته است. مردم این مناطق، با تمام تجربههای زیستهشان از تنش، عملیات مرزی، جابهجاییها و محرومیتهای مزمن، از تحلیل رسمی غایباند.
مسئله حقوقی کرد در سوریه، چه در قالب خودمدیریتی موجود و چه در چارچوب آینده قانون اساسی سوریه، بهطور کامل در سایه قرار گرفته است. این حذف، چرخۀ بحران را بازتولید میکند و امکان شکلگیری هرگونه توافق باثبات را از میان میبرد.
برآیند این همراستایی امنیتی، از نگاه ناظران مستقل، فضای گفتوگوی سیاسی را تنگتر میکند و خطر بازگشت به الگوهای تنش مزمن را افزایش میدهد.
تقویت فشار بر اقلیم کردستان، احتمال تشدید عملیاتهای مرزی، تشدید بیثباتی در شمال سوریه و افزایش خطر برخوردهای غیرقابلپیشبینی، همگی پیامدهای طبیعی معماری امنیتیای هستند که تنها منطقش «مقابله با تهدید» است، نه مواجهه با یک مسئله سیاسی پیچیده.
در نهایت، از این منظر، دیدار فیدان با مقامات ایرانی بیش از آنکه حرکتی برای مدیریت ریسکها باشد، بازتولید همان منطق آشنای امنیتیسازی مسئله کرد است. منطق امنیتیای که، بهجای حل مسئله، زمینههای نارضایتی و گسستهای تازه ایجاد میکند و بیش از آنکه ثبات بیاورد، چرخههای جدیدی از بیثباتی میسازد.











