همزمان با احتمال دستیابی بە توافق با ایران، نتانیاهو درصدد حملە بە ایران است
- Arena Website
- May 28
- 4 min read

منابع مطلع در دولت ایالات متحده اعلام کردهاند که در حالی که واشنگتن در مسیر برقراری توافقی تازه با ایران درباره برنامه هستهای گام برمیدارد، نخستوزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، سرگرم بررسی گزینههای نظامی برای ضربه زدن به تأسیسات غنیسازی ایران است—گزینهای که میتواند روند مذاکرات را به کلی نابود کند.
بنابر گزارش منتشر شدە در نیویورک تایمز اختلاف نظر عمیق درباره راهکار مطلوب برای جلوگیری از دستیابی ایران به توانایی تولید تسلیحات هستهای، زمینهساز گفتوگویی پرتنش میان نتانیاهو و دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، شده است.
این تنشها به دنبال خود مجموعهای از دیدارها و رایزنیهای فشرده میان مقامهای ارشد دو کشور را نیز به همراه داشته است.
ترامپ در سخنانی در روز یکشنبه ابراز امیدواری کردە بود که ظرف روزهای آینده، توافقی مقدماتی درباره مهار برنامه هستهای ایران حاصل شود، هرچند وی مشخص نکرد که این پیشرفت تا چه حد عملی یا صرفاً نمادین خواهد بود.
با این حال، منابع آگاه تأکید کردهاند که در خوشبینانهترین سناریو، تنها اعلامیهای شامل اصول اولیه همکاری و نه امضای یک توافق جامع و نهایی ممکن است صادر شود.
اگرچە بسیاری از مفاد مذاکراتی فعلاً محرمانه باقی ماندهاند، اما گفته میشود مباحثی چون امکان تداوم غنیسازی اورانیوم توسط ایران حتی در سطح محدود و همچنین نحوه مدیریت و کاهش ذخایر اورانیوم با غنای بالا از جمله موضوعات کلیدی در گفتوگوها هستند.
بر پایه گزارشهایی که در ماه آوریل منتشر شد، ارتش اسرائیل برخی تمرینات و تدارکات عملیاتی را برای سناریوی احتمالی حمله به مراکز هستهای ایران انجام داده بود؛ هرچند اجرای آن، بنا به ملاحظات واشنگتن، متوقف شد. با این حال، نتانیاهو ظاهراً همچنان بر راهحل نظامی پافشاری میکند، حتی اگر آمریکا از این اقدام حمایت نکند.
طبق این گزارش، اسرائیل در مذاکرات مستقیم میان ایران و آمریکا نقش رسمی ندارد، اما از حاشیه، تلاش دارد روند این گفتوگوها را به سمتی هدایت کند که اهداف امنیتی تلآویو تأمین شود.
اختلاف دیدگاه اصلی میان دو طرف به ارزیابیهای متضاد درباره «فرصت» یا «تهدید» بودن شرایط فعلی ایران بازمیگردد؛ نتانیاهو این شرایط را فرصتی زودگذر برای اقدام میداند، اما ترامپ آن را بهترین زمان برای توافق قلمداد میکند.
اسرائیل از این نکتە نگران است که ترامپ در تلاش برای ساختن میراثی شخصی در قالب توافقی جدید، ممکن است بیش از حد به ایران امتیاز دادە و به این کشور اجازه دهد ساختار غنیسازی خود را، هرچند محدود، حفظ کند.
ماه گذشته، نخستوزیر اسرائیل با صراحت اعلام کرده بود که هرگونه توافق واقعی باید منجر به برچیدن کامل زیرساختهای گسترده و پنهانی برنامه هستهای ایران، بهویژه در تأسیسات عمیق نطنز و فردو، شود.
گزارش نیویورک تایمز بر اساس گفتوگو با مقامات مطلع از روند گفتوگوهای چندجانبه تهیه شده و اشاره میکند که در هفتههای اخیر دیدارهایی میان مقامات اسرائیلی و آمریکایی، از جمله دیدار ران درمر، وزیر امور راهبردی اسرائیل، و دیوید بارنئا، رئیس موساد، با استیو ویتکاف، فرستاده ویژه آمریکا، صورت گرفته است.
این دو مقام اسرائیلی همچنین به واشنگتن سفر کردند تا با مقامات ارشد اطلاعاتی آمریکا، از جمله ویلیام برنز، رئیس سیا، گفتوگو کنند. درمر سپس دیداری دیگر با ویتکاف داشت که موضوع آن مشخص نشده، اما برخی رسانهها آن را در پیوند با تلاشها برای حل مسئله گروگانها از سوی حماس میدانند.
با این حال، دفتر نخستوزیر اسرائیل گزارش نیویورک تایمز درباره «تهدید به حمله نظامی» در جریان تماس تلفنی با ترامپ را بهشدت تکذیب کرده و آن را «ساختگی» دانسته است. این دفتر تأکید کرده که هیچ برنامهای برای حمله با هدف برهمزدن مذاکرات وجود نداشته و تماس میان نتانیاهو و ترامپ نیز متشنج نبوده است.
مقامهای آمریکایی نگراناند که در صورت به بنبست رسیدن مذاکرات، اسرائیل بدون هماهنگی قبلی و خارج از چارچوبهای رایج دیپلماتیک، بهطور یکجانبه وارد اقدام نظامی شود. بر پایه ارزیابی نهادهای اطلاعاتی آمریکا، توان عملیاتی ارتش اسرائیل بهگونهای است که میتواند ظرف کمتر از هفت ساعت یک حمله محدود یا گسترده را آغاز کند؛ مهلتی چنان کوتاه که عملاً فرصت هرگونه مداخله یا بازدارندگی دیپلماتیک را از میان میبرد.
با وجود هشدارهای مکرر از سوی واشنگتن، منابع نزدیک به نخستوزیر اسرائیل تأکید دارند که اگر تهدید برنامه هستهای ایران به نقطه غیرقابل بازگشت برسد، تلآویو بدون تردید، حتی در غیاب همراهی رسمی ایالات متحده، دست به اقدام خواهد زد. آنان همچنین بر این باورند که واکنش نظامی تهران، بهناچار پای آمریکا را به درگیری باز خواهد کرد، چراکه حفظ امنیت اسرائیل همچنان یکی از خطوط قرمز واشنگتن در منطقه تلقی میشود.
بحران جاری میان اسرائیل و ایران، آنگونه که در گزارش نیویورک تایمز بازتاب یافته است، بیش از آنکه صرفاً تقابلی نظامی باشد، بازتابی از شکافهای عمیقتر در فهم استراتژیک میان واشنگتن و تلآویو است.
بنیامین نتانیاهو که همواره به دیپلماسی با ایران بدبین بوده، اکنون میکوشد با بهرهبرداری از آنچه «دوران ضعف تهران» مینامد، نقطه پایان را بر برنامه هستهای جمهوری اسلامی بگذارد—ولو به قیمت ورود به درگیری بدون حمایت کامل آمریکا.
در مقابل، دولت ترامپ تلاش دارد با استفاده از همان ضعف، امتیازاتی را از ایران بگیرد و توافقی را رقم بزند که هم از منظر فنی قابل دفاع باشد و هم از نظر سیاسی برای رئیسجمهور به عنوان دستاوردی ممتاز تلقی شود.
اما این رویکرد با چالشهای جدی مواجه است: از یک سو خواست ایران برای حفظ حق غنیسازی بهعنوان عضو معاهده NPT، و از سوی دیگر فشار اسرائیل و تندروهای کنگره برای توافقی سختگیرانه و محدودکننده.
چشمانداز پیشرو مبهم است. حتی اگر توافقی موقت بر سر اصول اولیه حاصل شود، احتمال تداوم تنش باقی خواهد ماند. از سویی ایران بهروشنی نشان داده که از خطوط قرمز خود عقبنشینی نخواهد کرد و از سوی دیگر اسرائیل نیز با اقداماتی چون حذف بخشی از پدافند هوایی ایران و تضعیف بازوهای منطقهای تهران (حماس و حزبالله)، زمینه عملیاتی کردن تهدید نظامی را فراهم کرده است.
شاید مهمترین عنصر واگرایی در سیاستهای دو کشور، در درک متفاوت آنها از مقوله زمان نهفته باشد: اسرائیل، لحظه کنونی را فرصتی گذرا برای اقدام میبیند، در حالی که واشنگتن، همین زمان را مجالی برای آزمودن راهکارهای دیپلماتیک میداند.اگر این دو محور زمانی با یکدیگر همراستا نشوند، ممکن است تصمیمگیریهای یکجانبه، منطقه را به سمت درگیری غیرقابل کنترل سوق دهد.