سناریوهایی برای آینده ایران: فروپاشی، گذار تدریجی یا خطر تجزیه؟
- Arena Website
- Jun 19
- 3 min read

در گزارشی منتشر شدە در روزنامه گاردین، سناریوهای گوناگونی برای تغییر رژیم در ایران از فروپاشی ناگهانی گرفته تا گذار تدریجی تحت هدایت نهادهای مدنی بررسی شده است.
روزنامە گاردین امروز با یادداشتی سناریوهای آتی برای آیند ایران، متعاقب تغییر رژیم را مورد بررسی قرار دادە است. این بحث در نشست اخیر گروه جی- هفت در کانادا نیز مطرح و میان رهبران غربی اختلافنظرهایی در اینباره شکل گرفت.
امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، ضمن هشدار درباره پیامدهای خطرناک تغییر رژیم بدون برنامه، تجربههای عراق و لیبی را یادآور شد و گفت: «آیا کسی فکر میکند کاری که در سال ۲۰۰۳ در عراق انجام شد ایده خوبی بود؟» در مقابل، فریدریش مرتز، صدراعظم آلمان، از موضعی صریحتر از این ایدە دفاع کرد و گفت:
ما با یک رژیم تروریستی چه از نظر داخلی و چه از نظر خارجی سر و کار داریم. اگر این رژیم به پایان برسد، خوب است.
گاردین در ادامه به فقدان اپوزیسیون ساختاریافته در ایران اشاره میکند. به نوشته این روزنامه، احزاب مخالف امکان فعالیت رسمی ندارند و بسیاری از چهرههای منتقد یا در تبعیدند، یا در زندان، یا به کلی از عرصه عمومی حذف شدهاند.
در همین راستا، گرچه جنبشهایی چون «زن، زندگی، آزادی» توانستهاند فضای فرهنگی و سیاسی را دگرگون کنند، اما فاقد رهبری و سازماندهی مشخص برای تبدیل جنبش به آلترناتیو ساختاری هستند.
به نوشته گاردین، ساختار اجتماعی ایران نیز یکی از عوامل تعیینکننده در سرنوشت تغییر رژیم است. ایران کشوری با تنوع اتنیکی گسترده است: آذریها، کردها، بلوچها، عربها و سایر اقلیتها در سراسر کشور پراکندهاند و همین مسأله احتمال تجزیه در صورت فقدان مرکزیت سیاسی را افزایش میدهد.
برخی تحلیلگران اسرائیلی پیشنهاد دادهاند که ایران آینده باید به فدراسیون اتنیکی تبدیل شود، ایدهای که در داخل و خارج ایران واکنشهای متفاوتی برانگیخته است.
با توجە بە این نقطە نظرات، گاردین سه سناریوی اصلی برای تغییر رژیم در ایران مطرح میکند:
نخست، فروپاشی ناگهانی و بدون طرح جایگزین که در آن ممکن است ساختارهای حکومتی از هم بپاشند و کشور وارد فاز هرجومرج شود. دوم، کودتای درونسیستمی از سوی بخشی از نیروهای نظامی یا امنیتی که ممکن است در برابر فساد و ناکارآمدی حکومت ایستادگی کنند. سوم، گذار تدریجی از طریق نهادهای مدنی یا چهرههایی که بتوانند پروژهای برای اصلاح ساختارها و قانون اساسی ارائه دهند.
در این زمینه، چهرههایی مانند رضا پهلوی و برخی از اصلاح طلبان داخل نیز مورد توجه قرار گرفتهاند. رضا پهلوی در خارج از کشور فعالیت دارد و به گفته خودش، آماده بەدست گرفتن رهبری در دوران گذار است. با این حال، گاردین اشاره میکند که اظهارات اخیر او در حمایت از جنگ و فاصلهاش از واقعیتهای اجتماعی ایران، برخی را نسبت به نقش بالقوهاش به شدت مردد کرده است.

در داخل کشور، مصطفی تاجزاده، که در زندان به سر میبرد، پیشنهاد تشکیل مجلس مؤسسان را داده و تأکید کرده است که اصلاح قانون اساسی میتواند راهی مسالمتآمیز برای تغییر ساختار سیاسی باشد. او همچنین هشدار داده که هرگونه تغییر از مسیر خشونت، به جنگ داخلی یا مداخله خارجی خواهد انجامید.
به نوشتهی این روزنامه، یکی از نهادهای قدرتمند و بالقوه برای ایفای نقش در آینده ایران، نهاد صنفی معلمان است که طی سالهای اخیر در اعتراضات و مطالبات مدنی نقش فعالی داشته است. به باور نویسندگان این گزارش، در فقدان احزاب سیاسی، اینگونه نهادها میتوانند زیرساختی برای سازماندهی سیاسی آینده ایران فراهم کنند.
در پایان، گاردین با اشاره به تجربه کشورهای دیگری چون عراق و لیبی، تأکید میکند که خطرات تغییر رژیم بدون طرح مشخص، بیش از منافع آن خواهد بود. اگرچه فشارهای داخلی و خارجی بر جمهوری اسلامی افزایش یافتهاند، اما آینده ایران نهتنها به سقوط رژیم بلکه به آنچه پس از آن خواهد آمد وابسته است.