بازداشت نرگس محمدی و سپیدە قلیان، نگرانیها از تعمیق شکاف در میان مخالفان ایران را افزایش میدهد
- Arena Website
- 16 minutes ago
- 5 min read

توران نیکزاد
بازداشت نرگس محمدی و سپیده قلیان در جریان مراسم هفتم درگذشت خسرو علیکردی، وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر، بار دیگر نگاهها را متوجه نحوه برخورد نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران با تجمعات مدنی و همزمان، تنشهای درونی میان مخالفان حکومت کرده است. این مراسم روز جمعه ۲۱ آذر ۱۴۰۴ در مشهد برگزار شد و به گفته شاهدان، پس از پایان بخش رسمی، به تجمعی اعتراضی تبدیل شد که با ورود نیروهای امنیتی و بازداشت شرکتکنندگان به خشونت کشیده شد.
خسرو علیکردی از وکلای شناختهشده در مشهد بود که پروندههای مرتبط با زندانیان سیاسی، معترضان و خانوادههای دادخواه را پیگیری میکرد.
پس از مرگ ناگهانی و مشکوک او، مقامهای رسمی علت را سکته قلبی اعلام کردند. با این حال، گزارشهایی درباره ضبط دوربینهای مداربسته دفتر کار او و تحویل ناقص تصاویر، تردیدهایی را در میان خانواده، همکاران و برخی نهادهای حقوق بشری ایجاد کرد و درخواستها برای تحقیق مستقل را افزایش داد.
در چنین فضایی، مراسم هفتم علیکردی برای بسیاری از فعالان مدنی فقط یک آیین سوگواری نبود، بلکه به فرصتی برای تأکید دوباره بر مطالبه شفافیت و پاسخگویی تبدیل شد.
تبدیل مراسم سوگواری به صحنه بازداشت
به گفته شاهدان عینی، در روز مراسم، از ساعات پیش از شروع برنامه، اطراف محل برگزاری با حضور نیروهای امنیتی و لباسشخصی تحت کنترل قرار داشت.
با این وجود، شمار قابل توجهی از شهروندان و فعالان مدنی در اطراف محل جمع شدند. پس از پایان مراسم، بخشهایی از جمعیت در بیرون محل باقی ماندند و شعارهایی در اعتراض به وضعیت موجود سر داده شد. در این میان نرگس محمدی و سپیده قلیان نیز در میان حاضران دیده شدند.
دقایقی بعد، نیروهای امنیتی وارد عمل شدند و برخورد با جمعیت آغاز شد. بازداشتها بهسرعت انجام شد و شاهدان میگویند این برخورد با ضربوشتم همراه بوده است.
به گفته شاهدان عینی کە با آرنانیوز صحبت کردهاند و نیز بنا به ویدیوهای منتشرشده، در جریان تجمع پس از مراسم یادبود، شعارهای مختلفی از سوی حاضران سر داده شد، برخی شعارهای مرتبط با جنبش «ژن، ژیان، آزادی»، و همچنین برخی نیز شعارهای سلطنتطلبانه سر دادند.
با این حال، گزارشها نشان میدهد برخورد نیروهای امنیتی بهطور یکسان با همه گروهها صورت نگرفته است.
شاهدان میگویند افرادی که شعارهای «زن، زندگی، آزادی» یا شعارهای انتقادی مستقیم علیه جمهوری اسلامی سر میدادند، در اولویت بازداشت قرار گرفتند، در حالی که کسانی که شعارهای سلطنتطلبانه سر میدادند، در اغلب موارد بدون برخورد جدی از محل دور شدند یا اساسا بازداشت نشدند.
برخی فعالان حقوق بشر این الگوی برخورد را معنادار توصیف کردهاند و میگویند این شیوه، پیشتر نیز در موارد مشابه مشاهده شده است که به گفته آنها میتواند به دو هدف همزمان خدمت کند. سرکوب جریانهای فعال و ریشهدار مدنی و اعتراضی، و در عین حال دامنزدن به شکاف و بیاعتمادی میان گروههای مختلف مخالف حکومت.
هرچند مقامات رسمی تاکنون توضیحی درباره تفاوت در نحوه برخورد با شعاردهندگان ارائه نکردهاند، این موضوع در شبکههای اجتماعی و میان ناظران به یکی از محورهای اصلی بحث درباره آنچه در مشهد رخ داد تبدیل شده است.
از سوی دیگر، در میان بازداشتشدگان نام نرگس محمدی، برنده جایزه نوبل صلح، و سپیده قلیان، فعال مدنی، مطرح شد.
بنیاد نرگس محمدی اعلام کرده است که این فعال حقوق بشر در جریان بازداشت با ضربات باتوم به ناحیه سر و گردن مورد ضربوشتم قرار گرفته و شدت آسیب به حدی بوده که دو بار به اورژانس منتقل شده است.
به گفته این بنیاد، نرگس محمدی در تماس کوتاهی با خانوادهاش همچنین از تهدید در جریان ضربوشتم سخن گفته و از تیم وکلای خود خواسته است علیه نهاد بازداشتکننده و شیوه بازداشت شکایت رسمی ثبت کنند. آرنا نیوز ضمن اشارە بە گزارش خبرگزاری رویترز، این خبر را تائید کرد.
درباره سپیده قلیان نیز گزارشهایی منتشر شده است که نشان میدهد او در میان بازداشتشدگان این مراسم بودە است. خانوادهها و نزدیکان برخی بازداشتشدگان گفتهاند تا ساعتها یا روزهای بعد از حادثه، از محل دقیق نگهداری و وضعیت حقوقی آنان اطلاع روشنی در دست نبوده است.
دادستان مشهد بازداشتها را تأیید کرد و مدعی شد که برخی افراد با اظهارات تحریکآمیز موجب شعار دادن و برهم زدن نظم عمومی شدهاند.
مقامهای قضایی همچنین گفتهاند بازداشتشدگان در بازداشتگاه قانونی و با رعایت حقوق شهروندی تحت نظر هستند و تحقیقات ادامه دارد. این روایت رسمی اما از سوی نهادهای حقوق بشری و شاهدان عینی با تردید روبهرو شده است.
بازداشت نرگس محمدی، به دلیل جایگاه بینالمللی او، واکنشهای گستردهای در خارج از ایران برانگیخت. کمیته نوبل بازداشت او را «خشونتآمیز» توصیف کرده و خواستار آزادی فوری، روشن شدن محل نگهداری و تضمین امنیت و سلامت او شده است.
اتحادیه اروپا نیز خواستار آزادی او و دیگر بازداشتشدگان شده و شماری از سازمانهای حقوق بشری و صنفی از جمله گزارشگران بدون مرز بازداشتهای مرتبط با این مراسم را محکوم کردهاند.
اختلاف در میان مخالفان؛ هشدار یک روزنامهنگار
در کنار روایت سرکوب و بازداشت، موضوع دیگری نیز همزمان برجسته شده است: تنش و اختلاف در میان گروههای مخالف حکومت در فضای مراسم و پس از آن.
ویدیوهای منتشرشده از مشهد نشان میدهد که شعارهای متضاد و در مواردی تحریکآمیز، فضای تجمع را ملتهب کرده و تمرکز را از اصل ماجرا، یعنی مرگ مشکوک یک وکیل دادگستری و برخورد امنیتی با سوگواران، به سمت درگیریهای لفظی میان حاضران برده است.
مهدی نخل احمدی، روزنامهنگار، در گفتگویی با آرنانیوز، این وضعیت را یک هشدار جدی توصیف کرده و معتقد است آنچه در مشهد رخ داد، میتواند به سود جمهوری اسلامی ایران تمام شود. او میگوید:
به نظر من آنچه که در مشهد در روز هفتم جانباختن مرحوم علی کردی اتفاق افتاد، یک هشدار بود و شاید اغراق نیست اگر بگوییم یک شکست برای کل مخالفین و اپوزیسیون جمهوری اسلامی و یک برگ برنده برای جمهوری اسلامی بود.
به گفته نخل احمدی، وجود اختلاف نظر میان مخالفان امری طبیعی است، اما نحوه بروز و مدیریت این اختلافها حائز اهمیت تعیینکنندەای می باشد.
او تأکید میکند که پس از چهار دهه، در برخی موارد شاهد بازتولید همان الگوهای ارعاب و سرکوب در میان خود اپوزیسیون هستیم؛ الگویی که جمهوری اسلامی سالها برای حذف مخالفان به کار گرفته است.
این روزنامهنگار همچنین به سابقه نفوذ جمهوری اسلامی در میان گروههای مختلف مخالف اشاره میکند و میگوید:
حکومت از ابزارهای گوناگون، از جمله شبکههای سایبری و ایجاد شکافهای مصنوعی، برای مشغول کردن اپوزیسیون به خود استفاده کرده است. مسئولیت اصلی در این میان متوجه جریانهای مخالف است که نباید وارد این بازی شوند و باید اختلافها را به شکلی کمهزینهتر و محترمانهتر مدیریت کنند.
نخل احمدی تأکید میکند که اولویت اپوزیسیون در شرایط کنونی نباید خنثی کردن یکدیگر باشد. به گفته او، وظیفه اپوزیسیون الان این نیست که یکدیگر را خنثی نمایند، بلکە وظیفه اصلی عبور از جمهوری اسلامی بە عنوان نظامی است کە مانع اصلی و مخربترین عامل در مسیر آینده ایران بە شمار می رود.
در روزهای پس از مراسم، برخی فعالان حقوق بشر و نزدیکان بازداشتشدگان تلاش کردهاند با طرح نام و وضعیت آنان، توجه افکار عمومی را به بازداشتها جلب کنند.
در این راستا گزارش شده است که در تهران تراکتهایی با نام و تصویر برخی بازداشتشدگان در سطح شهر نصب و پخش شده است، اقدامی که هدف آن فشار برای آزادی بازداشتشدگان و جلوگیری از فراموشی آنان عنوان شده است.
بازداشتهای مشهد، از یک سو بار دیگر محدودیت شدید حکومت نسبت به تجمعهای مدنی و حتی آیینهای سوگواری را برجسته کرده و از سوی دیگر بحث درباره فرسایش درونی و شکاف در میان مخالفان حکومت را دوباره به متن گفتوگوها آورده است.
برای بسیاری از ناظران، آنچه در مشهد رخ داد، هم یک پرونده حقوق بشری است و هم یک نشانه سیاسی کە سرنوشت اعتراضات مدنی، علاوه بر فشار امنیتی، به نحوه مدیریت اختلافها در درون جامعه معترض نیز گره خورده است.
.








