تضاد رویکرد ترامپ و نتانیاهو در قبال ایران: پیروزی موقت، بنبست استراتژیک
- Arena Website
- Jul 9
- 3 min read

خبرگزاری رویترز گزراش می دهد که ترامپ و نتانیاهو با وجود نمایش وحدت علیه ایران، بر سر رویکرد اختلاف دارند: ترامپ به دنبال توافقی دیپلماتیک برای توقف برنامه هستهای است، در حالیکه نتانیاهو خواهان فشار حداکثری و حتی تغییر رژیم در تهران است. این شکاف، بنبستی شکننده ایجاد کرده که چشمانداز روشنی برای آینده ندارد.
خبرگزاری رویترز به نقل از یک دیپلمات آگاه نوشت در حالیکه دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، و بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، در دیدار اخیر خود پیروزمندانه از «موفقیت عملیات علیه زیرساختهای هستهای ایران» سخن گفتند، اما شکافهای عمیق در استراتژیهای آنان درباره آینده ایران آشکارتر از همیشه است.
هر دو رهبر حملات هوایی ماه ژوئن را که گفته میشود برنامه هستهای ایران را به عقب رانده است را یک دستاورد مهم عنوان کردند.
با این حال، ارزیابیهای اطلاعاتی نشان میدهد که ایران همچنان ظرفیت فنی و ذخایر مخفی اورانیوم غنیشده را حفظ کرده است؛ مسئلهای که نگرانیها درباره دوام این «پیروزی» را افزایش داده و آن را بیشتر موقتی و تاکتیکی جلوه میدهد تا استراتژیک.
اختلاف در هدفگذاری: دیپلماسی یا فشار حداکثری؟
ترامپ تأکید دارد که اولویت او بازگشت به دیپلماسی، با هدف محدود و مشخص جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای است. او حتی اعلام آمادگی کرده است که در صورت پیشرفت در مذاکرات، تحریمها را لغو کند.
این در حالی است که نتانیاهو خواهان اتخاذ رویکردی بە مراتب سختگیرانهتر و اعمال فشارهای چندجانبه و در صورت لزوم، تضعیف ساختار حاکم در تهران برای وادار کردن جمهوری اسلامی به دست کشیدن کامل از غنیسازی اورانیوم است، حتی برای مصارف غیرنظامی.
به گفتهی رویترز نتانیاهو از احیای مذاکرات هستهای میان واشنگتن و تهران که قرار است در نروژ برگزار شود ناراضی بودە و آن را اقدامی میداند که ممکن است به جمهوری اسلامی شریان حیاتی سیاسی و اقتصادی ببخشد.
او خواهان «مدل لیبی» برای ایران است؛ بهاین معنا که تهران باید تأسیسات هستهای و موشکی خود را کاملاً برچیند و بهطور کامل از برنامه غنیسازی کنار برود.
تغییر رژیم یا بازدارندگی هوشمند؟
در حالیکه محافل امنیتی اسرائیل آشکارا از تغییر رژیم در ایران سخن میگویند، ترامپ تمایل چندانی به ورود به یک درگیری پرهزینه و بیپایان ندارد.
او عملیات ۲۲ ژوئن را یک اقدام نمادین و یکباره توصیف کرده است. ترامپ به دنبال توافقی است که بتواند آن را بهعنوان یک موفقیت دیپلماتیک بزرگ در کارنامهاش ثبت کند، حتی اگر این توافق به معنای بازگشت روابط اقتصادی با ایران باشد.
در مقابل، نتانیاهو چنین امتیازاتی را برای تهران غیرقابل قبول میداند و بر راهبرد «بازدارندگی پایدار» از طریق حملات دورهای تأکید میکند. او معتقد است که فرصت برای اعمال فشار حداکثری بر ایران زودگذر است و هرگونه تعلل میتواند به بازسازی زیرساختها و تجدید قوا در تهران بینجامد.
بنبستی بدون چشمانداز روشن
در نبود یک نیروی زمینی قابل اعتماد یا اپوزیسیونی مؤثر در داخل ایران، گزینه تغییر رژیم بیش از پیش دشوار بهنظر میرسد.
مقامات غربی میگویند ایالات متحده شاید از حملات اسرائیل پشتیبانی تسلیحاتی کند، اما استراتژی اصلی واشنگتن همچنان بر فشار اقتصادی و اهرمهای دیپلماتیک متمرکز است.
این شرایط، وضعیتی شکننده و بدون پایان مشخص را رقم زده است. به نظر میرسد ایران نیز با آگاهی از این شکافها، در تلاش است با طولانی کردن مذاکرات و اجتناب از امتیازدهی اساسی، زمان بخرد.
در مجموع، اگرچه بە نظر می رسد ترامپ و نتانیاهو در ظاهر پیروزی نظامی بر ایران را جشن میگیرند، اما شکافهای عمیق میان رویکردهای آنان، آینده تعامل با ایران را با ابهام و نااطمینانی روبهرو کرده است.