top of page
Asset 240.png

آخرین خبرها

بیشتر بخوانید

داستان راه‌آهن ایلام: ۱۳ سال انتظار، صفر کیلومتر پیشرفت

  • Writer: Arena Website
    Arena Website
  • 6 hours ago
  • 3 min read

ree


پروژه راه‌آهن ایلام نمونه‌ای آشکار از به‌حاشیه‌راندن کردستان در سیاست‌گذاریهای جمهوری اسلامی ایران است. با وجود گذشت بیش از ۱۳ سال از آغاز طرح و نیاز به تنها ۸۰ کیلومتر مسیر، تخصیص بودجه اندک نشان می‌دهد که ایلام در اولویت توسعه قرار ندارد. نگاه امنیتی به کردها و سلطه منافع اقتصادی مرکز موجب شده است پروژه‌های زیربنایی این مناطق نه به‌عنوان سرمایه‌گذاری راهبردی، بلکه به‌مثابه هزینه‌ای حاشیه‌ای تلقی شوند.


ایلام سال‌هاست چشم به ریل‌هایی دوخته است که قرار بود قطار توسعه را به این استان بیاورند، اما آنچه در واقعیت دیده می‌شود، زمین‌های خاک‌خورده و پروژه‌ای است که حتی پس از ۱۳ سال از آغاز، هنوز از ایستگاه اول تکان نخورده است. هر بار وعده‌ای تازه مطرح می‌شود؛ پنج سال، ده سال، اما اعداد و بودجه‌ها می‌گویند این رؤیا حتی در یک قرن آینده هم به سرانجام نمی‌رسد.


اگر حتی خوش‌بین‌ترین سناریو را در نظر بگیریم و فرض کنیم هر سال هزار میلیارد تومان بودجه برای راه‌آهن ایلام اختصاص یابد، باز هم تکمیل این پروژه به حدود سه دهه زمان نیاز دارد. اما واقعیت تلخ‌تر است: در قانون بودجه سال ۱۴۰۴ تنها ۲۵۰ میلیارد تومان برای این طرح در نظر گرفته شده است.

رقمی که اگر همین روال ادامه یابد، تکمیل آن بیش از یک قرن طول خواهد کشید. چنین اعدادی به‌روشنی نشان می‌دهند که آنچه مسئولان در سخنرانی‌هایشان وعده می‌دهند، هیچ نسبتی با شرایط واقعی ندارد.

ایلام استانی است که سال‌هاست به‌خاطر موقعیت جغرافیایی‌اش، از ظرفیت تبدیل‌شدن آن به یک مسیر مهم ترانزیتی گفته می‌شود.


اتصال ریلی می‌توانست این استان را از حاشیه به مرکز توجه اقتصادی برساند؛ هم برای جابه‌جایی کالا و مسافر، هم برای کاهش هزینه‌ها و هم برای افزایش سرمایه‌گذاری می‌توانست این امر را محقق کند. حتی تأثیر مستقیم بر معیشت مردم و کاهش نرخ بیکاری نیز قابل تصور بود. اما امروز، پس از گذشت بیش از یک دهه از آغاز پروژه، روی زمین چیزی جز چند کیلومتر زیرسازی پراکنده و نیمه‌تمام دیده نمی‌شود.

طرح اتصال ایلام به شبکه ریلی در سال ۱۳۹۱ کلید خورد و اکنون۱۳ سال از آن گذشته است. با این وجود پیشرفت پروژه تقریباً نزدیک به صفر است.

طبق اسناد موجود، تنها ۸۰ کیلومتر عملیات اجرایی لازم است تا این اتصال برقرار شود، اما همین ۸۰ کیلومتر به کوهی از وعده‌های ناتمام و مشکلات مالی گره خورده است. هر کیلومتر راه‌آهن، از مرحله زیرسازی تا بهره‌برداری، چیزی بیش از ۴۰۰ میلیارد تومان هزینه دارد.

با احتساب ارقام، برای تکمیل این مسیر، به رقمی حدود ۳۲ هزار میلیارد تومان نیاز است. این در حالی است که آنچه در بودجه به ایلام رسیده است تنها چند سطر عدد روی کاغذ بوده که حتی برای تکمیل یک‌دهم مسیر نیز کفایت نمی‌کند.


در چنین شرایطی، ادعاهایی مثل بهره‌برداری از راه‌آهن ایلام در پنج سال آینده بیشتر شبیه یک شوخی تلخ است.


وقتی در سال ۱۴۰۳ برای سه کیلومتر زیرسازی برنامه‌ریزی می‌شود و در نهایت کمتر از دو کیلومتر آن اجرا می‌شود، چگونه می‌توان انتظار داشت کل پروژه ظرف چند سال آینده تکمیل گردد؟ آن هم در حالی که حتی تخصیص همین بودجه‌های محدود هم همیشه با اما و اگر همراه است.


باید پرسید چرا ایلام همیشه در حاشیه قرار دارد. پاسخ فقط در اولویت‌های توسعه‌ای ایران خلاصه نمی‌شود که معمولاً طرح‌هایی با پیشرفت بالای ۷۰ درصد یا پروژه‌های استراتژیک ملی مثل راه‌آهن چابهار در صدر قرار می‌گیرند.

واقعیت تلخ‌تر این است که ایلام در معادلات سیاسی و اقتصادی مرکز جایگاه چندانی ندارد. از یک سو، نگاه امنیتی و حاشیه‌ای به کردستان و کُرد باعث می‌شود پروژه‌های زیربنایی بیشتر به‌عنوان هزینه اضافی تا سرمایه‌گذاری آینده‌ساز دیده شوند.

از سوی دیگر، مافیای اقتصادی و پیمانکارانی که در تهران و مراکز قدرت سودهای کلان پروژه‌های بزرگ را میان خود تقسیم می‌کنند، انگیزه‌ای برای هل دادن طرحی مثل راه‌آهن ایلام ندارند؛ چون نه بازاری گسترده برایشان ایجاد می‌کند و نه منافع آن مستقیماً به جیبشان می‌رود.


این ترکیبِ بی‌توجهی سیاسی، هویت حاشیه‌ای و منافع اقتصادی مرکز است که ایلام را سال‌ها در انتهای صف نگه داشته است.

از نگاه مردم، این پروژه بیش از آنکه امیدبخش باشد، به نماد وعده‌های توخالی و تبعیض سیستماتیک بدل شده است.

هر سال ارقام ناچیز بودجه اعلام می‌شود، مسئولان در سخنرانی‌ها از آینده‌ای روشن می‌گویند و در نهایت روی زمین همان تصویر همیشگی باقی می‌ماند. نتیجه چیزی جز بی‌اعتمادی عمومی و شکاف بیشتر بین مرکز و پیرامون نیست.


باید واقع‌بین بود؛ با این روند، حتی اگر منابع مالی چند برابر شوند، باز هم عملیاتی شدن راه‌آهن ایلام در افق نزدیک قابل انتظار نیست. هر وعده‌ای که این روزها برای مردم تکرار می‌شود، یا حاصل بی‌اطلاعی از واقعیت‌های اجرایی و مالی است یا تلاشی آگاهانه برای زنده نگه‌داشتن امید واهی در افکار عمومی.


راه‌آهن ایلام می‌توانست فرصت تاریخی برای خروج آن از انزوا باشد، اما حالا به ایستگاهی بدل شده است که قطاری در آن هرگز حرکت نمی‌کند.

 
 
bottom of page