سید قطب، جولانی و خامنهای : بازخوانی ساختار سهمرحلهای انقلاب اسلامی در تقاطع سلفیگری و تشیع انقلابی
- Arena Website
- May 26
- 4 min read

اندیشههای سید قطب، نظریهپرداز برجستهی جریان اسلامگرایی رادیکال در جهان عرب، تأثیر عمیقی بر شکلگیری نحلههای مختلف اسلام سیاسی از دههی ۶۰ میلادی به بعد داشته است. از القاعده و داعش گرفته تا اخوانالمسلمین و حتی برخی ساختارهای ایدئولوژیک در انقلاب اسلامی ایران، همه بهنوعی با آموزههای او همنشینی یا نسبت دارند.
این یادداشت کوتاه با تمرکز بر ساختار سهمرحلهای انقلاب اسلامی در آثار قطب، به مقایسهی تأثیر این چارچوب بر دو چهرهی مهم اسلامگرای معاصر، احمد الشرع (معروف به ابومحمد جولانی) و علی خامنهای، بصورت تیتروار میپردازد.
ساختار سهمرحلهای انقلاب در اندیشهی سید قطب
سید قطب در آثار خود، بهویژه معالم فی الطریق و فی ظلال القرآن، الگویی سهمرحلهای از فرایند انقلاب اسلامی را ترسیم میکند که برگرفته از سیرهی پیامبر اسلام است. این سه فاز عبارتند از:
فاز تکوین (مرحلهی مکه): شکلگیری یک هستهی عقیدتی از مؤمنان که با آموزهی توحید خالص و رد مطلق حاکمیت بشر (حاکمیّة الله) به مبارزهی فکری و عقیدتی با جاهلیت میپردازد. این گروه، «الطلیعة المؤمنة» یا پیشاهنگ مؤمن نامیده میشود.
فاز هجرت و تجمع (مرحلهی مدینه): مهاجرت این گروه به قلمرویی آزادتر جهت ایجاد نهادهای اجتماعی و سیاسی جایگزین با جاهلیت. در این مرحله، جامعهای نمونه بر مبنای شریعت اسلامی تشکیل میشود.
فاز تمکین و جهاد (مرحلهی دولت): مرحلهی تقابل مستقیم و فروپاشی نظم جاهلی، که با جهاد نظامی و استقرار کامل حاکمیت الهی همراه است.
قطب از مفاهیمی چون «جاهلیت مدرن»، «جهاد تهاجمی» و «تکفیر نظم بشری» استفاده میکند تا این فرایند را نهتنها دینی، بلکه ضرورت تاریخی-الهی بنمایاند.
جولانی: شاگرد زرقاوی، فرمانده دولت سلفی
احمد الشرع (ابومحمد جولانی)، متولد سوریه و تربیتیافتهی حلقههای جهادی عراق پس از اشغال آمریکاییهاست. جولانی در عراق تحت تعلیم ابومصعب زرقاوی با آموزههای سید قطب آشنا شد. زرقاوی آموزهی «جاهلیت اشغالگر» را با عناصر سلفیگری و وهابیت ترکیب کرد تا نسل جدیدی از جهادیها را تربیت کند.
جولانی پس از بازگشت به سوریه، در جریان جنگ داخلی ۲۰۱۱، شاخهی القاعده در سوریه (جبههالنصره) را بنیان گذاشت. با طی مراحل قطبی، او نخست به تکوین هستهی عقیدتی جهادیها پرداخت؛ سپس، با تشکیل مناطق آزاد در شمال غرب سوریه (ادلب، حلب، سپس دمشق)، وارد فاز هجرت و تجمع شد. نهایتاً با اشغال دمشق در دسامبر ۲۰۲۴ و اعلام ریاست جمهوری، وارد مرحلهی «تمکین» گردید.

جولانی در سالهای اخیر تلاش کرده است وجههای ملیگرایانه و ضدتروریستی از خود نشان دهد، اما ساختار دولت اومبتنی بر حاکمیت شریعت، طرد پنهان و گاه آشکار نظم سکولار و تشکیل طلیعهی مؤمن به وضوح ریشه در مدل انقلابی قطب دارد.
خامنهای: از ولایت فقیه تا طلیعهی انقلابی شیعه
سید علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، در چارچوبی ظاهراً متفاوت، یعنی فقه شیعی، نظریهی «ولایت فقیه» را بهمثابه هستهی مشروعیتبخش قدرت سیاسی تئوریزه کرده است. اما با بازخوانی تطبیقی آثار و گفتارهای وی با آموزههای سید قطب، قرابتهای پنهانی نمایان میشود.خامنهای خود از نخستین مترجمان آثار قطب در ایران بود و در دههٔ ۱۳۴۰ بخشهایی از فی ظلال القرآن را به فارسی برگرداند، که نشان از آشنایی زودهنگام و تأثر فکری او از گفتمان قطبی دارد.
نخست، خامنهای نیز به شکلگیری یک هستهی عقیدتی انقلابی (طلاب، حزبالله، سپاه) با هدف تربیت و مبارزهی فرهنگی در برابر «جاهلیت غربزده» باور دارد؛ مرحلهی تکوین.
دوما، جمهوری اسلامی در سالهای نخست پس از ۱۳۵۷، به تشکیل ساختارهای جایگزین مدنی و نظامی اسلامی (بسیج، سپاه، شوراها) پرداخت، که کارکردی معادل «هجرت و تجمع» قطبی داشت.
سوم، خامنهای در سیاست خارجی از مفاهیم چون «مستضعفین جهان»، «صدور انقلاب»، و «محور مقاومت» بهره میگیرد که نشاندهندهی فاز تمکین در مقیاس جهانی است. جهاد در این مدل، نه نظامی صرف، بلکه ترکیبی از نبرد نرم، حمایت نیابتی و مقاومت منطقهای است.
تفاوتها و تقاطعها
اگرچه جولانی در چارچوب سلفیگری و خامنهای در بافتار تشیع دوازدهامامی حرکت میکنند، اشتراکاتی عمیق میان آنان وجود دارد:
دوگانهی حق/باطل: هر دو رهبر، جهان را به دو اردوگاه تقسیم میکنند: جامعهی مؤمن/جامعهی جاهلی.
مفهوم حاکمیت الهی: در اندیشهی هر دو، مشروعیت قدرت سیاسی تنها از خدا ناشی میشود، نه مردم یا قرارداد اجتماعی.
ضرورت پیشاهنگ مؤمن: هم «طلیعهی مؤمن» قطبی و هم «نیروهای مؤمن به ولایت فقیه» حامل رسالت دگرگونی جامعهاند.
نفی لیبرالیسم و دموکراسی غربی: هر دو پروژه، سکولاریسم و لیبرالیسم را بهمثابه ابزار جاهلیت جدید میدانند.
با این حال، تفاوتها نیز چشمگیر است:
ویژگی | خامنهای | جولانی |
مبنای فقهی | اجتهاد شیعی، ولایت فقیه | فقه سلفی، شریعت سنتی |
ابزار مشروعیت | انتخابات محدود + نص دینی | بیعت، زور، سلطهی میدانی |
موضع نسبت به تشیع | تشیع رسمی | ضدشیعه و تکفیری |
ماهیت جهاد | نرم + نیابتی | تهاجمی، مسلحانه، مستقیم |
الگوی سهمرحلهای سید قطب، با آنکه در بستر تاریخی خاصی تدوین شده بود، توانسته است در دو پروژهی کاملاً متفاوت، دولت انقلابی شیعی در ایران و دولت جهادی سلفی در سوریه، نقش الگویی ایفا کند. هر دو پروژه از مدل «تربیت - تشکیل - تقابل» بهره میبرند و با تأکید بر حاکمیت مطلق الهی، مفهومی فرادینی از انقلاب اسلامی را پیش میبرند.
مطالعهی تطبیقی این دو پروژه نه تنها پیچیدگیهای تحول گفتمانهای اسلامی در قرن ۲۱ را نشان میدهد، بلکه روشن میسازد که میراث سید قطب، علیرغم حذف فیزیکیاش، هنوز هم در عرصههای ژئوپولیتیکی زنده است و قدرتمندانه، خواه در لباس عمامهی سیاه قم، خواه در لباس نظامی در ادلب بازتولید میشود.