top of page
Asset 240.png

آخرین خبرها

بیشتر بخوانید

احتمال مین‌گذاری در تنگه هرمز: سیگنال تهدید یا آماده‌باش برای درگیری؟

  • Writer: Arena Website
    Arena Website
  • Jul 3
  • 3 min read
ree


در روزهای نخست جنگ ایران و اسرائیل، گزارش‌هایی از بارگیری مین‌های دریایی توسط شناورهای نظامی ایران، بار دیگر تنگه هرمز را به کانون نگرانی‌های جهانی تبدیل کرده است. هرچند هنوز گزارشی از استقرار این مین‌ها منتشر نشده، اما ناظران معتقدند تهران ممکن است در حال آزمودن مرزهای صبر واشنگتن و متحدانش باشد.


هم‌زمان با روزهای آغازین جنگ ایران و اسرائیل، نشانه‌هایی از تحرکات تازه نیروهای نظامی جمهوری اسلامی ایران در آب‌های جنوبی مشاهده شد.گزارش‌هایی که از منابع اطلاعاتی ایالات متحده نقل شده و در برخی رسانه‌های بین‌المللی بازتاب یافته‌اند، حاکی از آن‌اند که شناورهای نظامی ایران اقدام به بارگیری مین‌های دریایی کرده‌اند.


در حالی‌که هنوز گزارشی از استقرار این مین‌ها در تنگه هرمز منتشر نشده است، تحلیل‌های اولیه حاکی از آن است که این اقدام می‌تواند بخشی از یک دکترین بازدارندگی تهاجمی تلقی شود؛ نوعی نمایش قدرت که به‌ویژه در شرایط تنش‌زا می‌تواند حاوی پیام‌هایی چندلایه برای واشنگتن و متحدانش باشد.


برخی ناظران معتقدند جمهوری اسلامی ایران در حال آزمودن حد و اندازه‌ی واکنش‌های غرب است، در حالی‌که برخی دیگر این تحرکات را نشانه‌ای از آماده‌سازی جدی برای یک سناریوی بحرانی می‌دانند.


تصمیم‌گیری درون‌ساختاری و نقش نهادهای امنیتی

در روزهای اخیر، شماری از نمایندگان مجلس شورای اسلامی از طرح‌هایی برای مسدود کردن تنگه هرمز سخن گفته‌اند. با این حال، تجربه نشان داده است که تصمیم‌گیری نهایی در این سطح، نه در پارلمان بلکه در شورای عالی امنیت ملی و نهایتاً در دفتر علی خامنه‌ای رقم می‌خورد.

نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، که کنترل میدانی تنگه هرمز را در اختیار دارد، در صورت صدور دستور، بازیگر اصلی در اجرای این سناریو خواهد بود.

با توجه به الگوی تصمیم‌گیری در جمهوری اسلامی ایران، این‌گونه تحرکات می‌توانند هم به‌منزله فشار روانی پیش از تصمیم نهایی باشند، و هم به‌عنوان بخشی از آمادگی واقعی برای سناریویی در حال تکوین. به‌ویژه اگر این اقدامات بخشی از یک راهبرد کنترل‌شده باشد، می‌تواند نشان از هوشیاری نسبت به خطوط قرمز طرف مقابل داشته باشد.


تجربه تاریخی: از جنگ نفتکش‌ها تا امروز

جمهوری اسلامی ایران پیش‌تر نیز از تنگه هرمز به‌عنوان اهرم فشار بهره گرفته بود. در دهه ۱۳۶۰، مین‌ریزی و حمله به کشتی‌های عبوری بخشی از راهبرد جمهوری اسلامی ایران در مقابله با پشتیبانی غرب از عراق بود؛ اما این رویکرد در نهایت با مداخله مستقیم آمریکا و اسکورت نظامی نفتکش‌ها ناکام ماند.

اما برخلاف آن دوره، اکنون توانمندی‌های سپاه در زمینه جنگ نامتقارن توسعه‌یافته‌تر است. واحدهای عملیاتی در بندرعباس و بندر لنگه به سامانه‌های تخصصی و تاکتیک‌های پیشرفته مین‌ریزی مجهز شده‌اند و امکان اجرای عملیات پیچیده‌تری را نسبت به گذشته فراهم می‌کنند.

با این حال، هیچ‌گاه نمی‌توان از تأثیر تجربه تاریخی در عقب‌نشینی یا بازنگری استراتژیک چشم‌پوشی کرد.


تسلیحات مورد استفاده و ویژگی‌های راهبردی

بر اساس منابع خبری، گزارش‌ها حاکی از آن‌اند که ایران به انواع مین‌های دریایی از جمله مین‌های کف‌خواب، مغناطیسی و چسبان دست یافته است. کارکرد این مین‌ها فراتر از تخریب فیزیکی است؛ انتشار شایعه‌ای درباره وجود آن‌ها نیز می‌تواند فضای بیمه‌ای و بازرگانی منطقه را متلاطم کند.

تنگه هرمز به دلیل ویژگی‌های جغرافیایی خاص خود، از جمله عرض محدود، جریان‌های پیچیده آبی، و مسیرهای پر تردد، محیطی مستعد برای عملیات‌های مین‌ریزی محسوب می‌شود.

حتی استفاده از سامانه‌های مین‌ریز ساحلی یا دریایی با برد کوتاه، می‌تواند تأثیراتی فراتر از منطقه عملیاتی به‌جا بگذارد.

.

ابعاد ژئوپلیتیکی و واکنش‌های احتمالی

در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی، واکنش‌ها نسبت به این تحرکات با حساسیت زیادی دنبال می‌شود. تنگه هرمز محل عبور روزانه میلیون‌ها بشکه نفت است و کوچک‌ترین اختلال در آن می‌تواند زنجیره جهانی انرژی را دچار تزلزل کند. ایالات متحده نیز بار دیگر بر تعهد خود نسبت به امنیت کشتیرانی بین‌المللی تأکید کرده و از قابلیت‌های نظامی خود برای مقابله با هرگونه تهدید سخن گفته است.


با وجود این، به نظر می‌رسد ارزیابی تهران از میزان اراده واقعی واشنگتن برای ورود به یک درگیری جدید، همچنان در حال شکل‌گیری است. برخی نشانه‌ها از تردید متقابل نیز حکایت دارد؛ تردیدی که ممکن است خود بخشی از محاسبات راهبردی باشد.


تهدید واقعی یا عملیات روانی؟

در حال حاضر مشخص نیست که راهبرد جمهوری اسلامی ایران صرفاً بهره‌برداری از تهدید مین‌گذاری برای ایجاد بازدارندگی در برابر مداخله آمریکا و متحدانش است یا اینکه این تهدید بخشی از طرح عملیاتی گسترده‌تری برای تقابل نظامی محتمل تلقی می‌شود. به‌ویژه با توجه به ساختار تصمیم‌گیری در جمهوری اسلامی ایران، اجرای گزینه‌هایی مانند بستن تنگه یا مین‌ریزی گسترده تنها در صورت اجماع کامل در بالاترین سطوح قدرت عملی خواهد شد.


با توجه به تراکم منافع جهانی در منطقه، کوچک‌ترین تحرک نظامی در تنگه هرمز می‌تواند دامنه‌ای فراتر از یک اقدام موضعی یافته و به بحران چندجانبه تبدیل شود. از این منظر، مین‌گذاری دریایی نه صرفاً یک تاکتیک نظامی، بلکه ابزاری برای سنجش توازن قدرت و سطح مخاطره‌پذیری همه بازیگران اصلی در منطقه است.


bottom of page