با انحلال جیش العدل و اعلام موجودیت جبهه مبارزین مردمی، بلوچستان بە صف آرایی سیاسی دست زد
- Arena Website
- 4 days ago
- 5 min read

توران نیکزاد
اعلام انحلال جیشالعدل و شکلگیری جبهه مبارزین مردمی در بلوچستان را میتوان تلاشی محاسبهشده برای بازتعریف هویت و کارکرد سیاسی گروههای مسلح بلوچ دانست. این تحول بیش از آنکه گسست ایدئولوژیک باشد، نوعی بازآرایی گفتمانی در واکنش به فشارهای امنیتی و محدودیتهای مشروعیت اجتماعی است. موفقیت آن وابسته به عبور عملی از منطق صرفاً نظامی و ایجاد پیوند پایدار با مطالبات مدنی بلوچها خواهد بود.
خبرگزاریها و منابع مستقل منطقهای در تاریخ ۲۲ آذر ۱۴۰۴ برابر با ۱۲ دسامبر ۲۰۲۵، گزارش دادند که گروه مسلح شناختە شدە بلوچ با نام جیش العدل، به همراه چند تشکل دیگر ملت بلوچ، انحلال رسمی خود را اعلام کرده و تحت نام جدید «جبهه مبارزین مردمی در بلوچستان» یا JMM با عنوان انگلیسی People’s Fighters Front اعلام موجودیت کردهاند.
بر اساس آنچه کە در بیانیهها، ویدئوها و پیامهای منتشرشده در شبکههای اجتماعی مشاهدە شدە است، این تحول بخشی از تلاش گروههای مسلح بلوچستان برای بازآرایی ساختاری و ایجاد یک ائتلاف گستردهتر علیه جمهوری اسلامی ایران توصیف شده است.
این گزارش بر اساس دادههای منتشرشده، اظهارات رسمی، تحلیلهای کارشناسی و سابقه تاریخی این گروهها تهیه شده و تصویری واقعبینانه از تحولات اخیر ارائه میدهد.
پیشزمینه و سابقه جیش العدل
جیش العدل از اوایل دهه ۲۰۱۰ میلادی بهعنوان یک گروه مسلح بلوچ در استان سیستان و بلوچستان فعال بوده است.
این گروه ریشه در تشکل جندالله دارد که پس از دستگیری و اعدام عبدالمالک ریگی در سال ۲۰۱۰ دچار فروپاشی شد.
پس از آن، ساختار جدیدی با نام جیش العدل شکل گرفت که بهتدریج به یکی از بازیگران اصلی در درگیریهای مسلحانه در جنوبشرق ایران تبدیل شد.
در سالهای گذشته، جیش العدل بارها مسئولیت حملات مسلحانه علیه نیروهای امنیتی ایران را بر عهده گرفته است. این حملات شامل انفجارها، تیراندازیها و عملیات کمین در مناطق مرزی و شهرهای استان سیستان و بلوچستان بوده که در برخی موارد به کشته شدن نیروهای انتظامی، سپاه و گاه غیرنظامیان نیز انجامیده است.
در مقابل،جمهوری اسلامی ایران این گروه را در فهرست سازمانهای تروریستی قرار داده و آن را تهدیدی جدی علیه امنیت ملی معرفی کردهاست.
تا پیش از تحولات اخیر، جیش العدل در بسیاری از گزارشها بهعنوان یک گروه سنیـجهادی با گرایشهای بلوچملیگرایانه توصیف میشد.
اهداف این گروه عمدتا حول محور اعتراض به وضعیت مذهبی و اتنیکی بلوچها، مطالبات هویتی و در برخی موارد طرح خواستههایی درباره خودمختاری یا افزایش حقوق سیاسی و مذهبی متمرکز بوده است. جیش العدل در کنار دیگر گروههای مسلح بلوچ، نقش فعالی در ناامنی مرزی در جنوبشرق ایران ایفا کرده است.
چه اتفاقی افتاده است؟
در روزهای اخیر، انتشار ویدئوها و بیانیههای رسمی در پلتفرمهای اجتماعی نشان میدهد که جیش العدل به همراه گروههایی از جمله جنبش پادا بلوچ، حرکت نصر بلوچستان، جبهه محمد رسولالله و تعدادی از نیروهای مسلح بلوچ که پیشتر با نامهای مستقل یا بدون عنوان مشخص فعالیت میکردند، در قالب ساختاری جدید با نام «جبهه مبارزین مردمی در بلوچستان» ادغام شدهاند.
بر اساس گزارشهایی که منتشر شده است، این اقدام بهعنوان نوعی بازآرایی تشکیلاتی و ریبرندینگ توصیف شده است.
در یکی از ویدئوهای منتشرشده، سخنگوی این ائتلاف تازه اعلام میکند که هدف از تشکیل جبهه مبارزین مردمی، تقویت اثرگذاری مبارزه و گسترش دامنه اعتراضات علیه جمهوری اسلامی ایران است، بدون آنکه بهصورت رسمی بر استقلالطلبی اتنیکی تاکید شود.
تحلیلگران معتقدند این تغییر ساختار الزاما به معنای شکلگیری یک گروه کاملا جدید نیست، بلکه بیشتر تلاشی برای قرار گرفتن در چارچوبی سیاسیتر و ملیگرایانهتر است.
بهگفته این تحلیلگران، فاصله گرفتن از تمرکز صرف بر شعارهای مذهبی یا اتنیکی که جیش العدل پیشتر با آن شناخته میشد، یکی از اهداف اصلی این بازآرایی عنوان شده است.
معنا و پیام تحولات از دید یک فعال بلوچ
هامین بلوچ، فعال سیاسی بلوچ، در گفتوگو با آرنا نیوز میگوید برای بسیاری از مردم بلوچ، تحولات اخیر معنایی فراتر از ادغام چند گروه مسلح دارد:
هر حرکت سیاسی یا مسلحانه در بلوچستان بر بستری شکل میگیرد که حاصل سالها وضعیت اقتصادی و اجتماعی نامساعد، تبعیض ساختاری، سرکوب سیاسی و فقر گسترده است.
او تأکید میکند بخشی از جوانان بلوچ به سوی مبارزه مسلحانه سوق داده شدهاند، نه از سر علاقه به خشونت، بلکه به دلیل نبود مسیرهای دیگر برای دیده شدن و شنیده شدن مطالباتشان.
به گفته او، تا زمانی که دولت صرفا با زبان نظامی، زندان و اعدام پاسخ دهد، طبیعی است که برخی گروهها همان زبان را انتخاب کنند.
هامین بلوچ معتقد است، تغییر نام و ساختار این گروهها پیامی مشخص دارد، تلاش برای فاصله گرفتن از برچسبهایی که جمهوری اسلامی ایران طی سالها به آنها زده است. او میگوید:
گروههای پیشین عمدتا با روایتهای مذهبی شناخته میشدند و همین مسئله باعث فاصله گرفتن بخشی از جامعه بلوچ از آنها شده بود، حتی اگر آن بخش نسبت به ظلم و تبعیض معترض بود.
به گفته او، استفاده از نمادهای فرهنگی، رنگها و عناصر هویتی بلوچ در ساختار جدید، نشاندهنده تلاشی برای معرفی این جبهه بهعنوان یک نیروی سیاسی و ملی است، نه صرفا یک سازمان مذهبی مسلح.
هامین تاکید میکند که مردم بلوچ خواستههایی روشن و حداقلی دارند، از جمله حقوق انسانی، توسعه، کرامت و زندگی بدون تحقیر و خشونت ساختاری. از نگاه او:
اگر جبهه تازه بتواند خود را بهعنوان یک جریان سیاسی پاسخگو و مسئولیتپذیر معرفی کند و با جامعه مدنی بلوچ وارد گفتوگو شود، ممکن است در آینده نقش موثری ایفا کند. در غیر این صورت، به گفته او، چرخه تکراری گذشته بار دیگر بازتولید خواهد شد.
در رابطە با تشریح لوگوی جدید جبهە مبارزین مردمی نیز، این جبهە جدید تاکید کردە است کە کتاب باز در مرکز لوگو نماد جایگاه آگاهی، علم و تجربه زیست مردم در مسیر مبارزه است و تاکید دارد که این جنبش بر پایه منطق و دانایی شکل گرفته، نه احساسات کور.
مشت گرهکردهای که از دل کتاب بیرون آمده، نماد مقاومت در برابر ظلم و ستم معرفی شده و خروج آن از کتاب نشاندهنده پیوند میان آگاهی و کنش است. در توضیح این بخش آمده که اعمال جبهه بر اساس آگاهی انجام میشود، نه نفرت یا قدرتطلبی.
نقش گل برگرفته از سوزندوزی بلوچی، یادآور خواستگاه فرهنگی جبهه معرفی شده است. این نماد تأکید میکند که جبهه مبارزین مردمی از دل فرهنگهای محلی برخاسته است. گل ستارهگون استفادهشده در طرح، به گفته طراحان، یادآور کشتهشدگان و جایگاه آنها در حافظه جمعی است.
وجود دو شاخه گیاهی در لوگو، نماد صلحطلبی، آزادی و آرزوی رهایی از چرخه خشونت عنوان شده است. هلال ماه نیز به باورهای فرهنگی مردم سیستان و بلوچستان اشاره دارد و نماد صلح و دوستی معرفی شده است. قاب سپرگونهای که عناصر لوگو را در بر میگیرد، نماد دفاع از کرامت مردم و صیانت از آنها در برابر سرکوب ساختاری عنوان شده است.
تحولات اخیر در بلوچستان را نمیتوان جدا از سالها برخورد امنیتی جمهوری اسلامی ایران با گروههای مسلح در این منطقە وسیع بررسی کرد. بسیاری از تحلیلگران این ادغام و بازآرایی را واکنشی استراتژیک به فشارهای امنیتی میدانند، نه لزوماً نشانه تغییری بنیادین در اهداف و روشها.
اگرچه جمهوری اسلامی تاکنون هیچگونە واکنش رسمی و گستردهای به اعلام موجودیت جبهه مبارزین مردمی منتشر نکرده است، اما گزارشها نشان میدهد نهادهای امنیتی این تحولات را بهدقت زیر نظر دارند و آن را تهدیدی برای ثبات و امنیت کشور ارزیابی میکنند.
آنچه در نهایت اهمیت دارد این است که این ادغام، تغییر نام و نمادپردازیها، بدون پیوند واقعی با زندگی و مطالبات مردم بلوچ، ممکن است صرفاً یک بازآرایی نمادین باقی بماند.
آینده این جبهه، به توانایی آن در تعامل با جامعه مدنی، پاسخگویی به مطالبات محلی و فاصله گرفتن از چرخه خشونت بستگی خواهد داشت.
قابل ذکر است که این گزارش بر اساس دادههای موجود از منابع رسمی، بیانیههای منتشرشده و اظهارات کارشناسان تهیه شده و با تمرکز بر اطلاعات قابل راستیآزمایی تنظیم شده است.











