top of page
Asset 240.png

آخرین خبرها

بیشتر بخوانید

جنگیدن با جهان، باختن در جنگ: سپاه پاسداران پس از شکست سنگین از اسرائیل، لفاظی می‌کند

  • Writer: Arena Website
    Arena Website
  • Aug 1
  • 6 min read
ree


آلکس وینستون سردبیر خبر روزنامه اورشلیم‌پست، روز گذشتە، ٣١ ژوئیە با انتشار یادداشتی در این روزنامه در رابطە با رویارویی ١٢ روزە میان اسرائیل و ایران، تصویری از فضای سیاسی داخلی در ایران را بە تصویر می کشد کە می‌تواند نتایج مهمی بر سیاست‌های این کشور در دو بعد داخلی و خارجی بگذارد.


در پی مستقیم‌ترین و ویرانگرترین رویارویی میان اسرائیل و ایران در تاریخ حکومت جمهوری اسلامی ایران، آیت‌الله‌ها در تهران سکوت را با فریاد عوض کرده‌اند. موشک‌ها و هواپیماها ممکن است متوقف شده باشند، اما جنگ لفظی رژیم تازه آغاز شده است، در تلاشی بزرگ برای متقاعد کردن مردم خود که شکست در واقع یک پیروزی است.

به مدت ۱۲ روز در ماه ژوئن، پهپادها و هواپیماهای جنگی اسرائیل به عمق خاک ایران حمله کردند. آنها باتری‌ پدافندهای هوایی را منهدم کردند، تأسیسات هسته‌ای را نابود کردند و افسران ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و شماری از دانشمندان هستەای را ترور کردند.


علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، برای چند هفتە از نظرها ناپدید شد. فرماندهان سپاه به زیرزمین رفتند و رسانه‌های تبلیغاتی تهران شعارهای کلیشه‌ای را با شدت بیشتر تکرار کردند، اما علی خامنەای چیز مهمی نگفت.

در پایان ماه ژوئن، خامنه‌ای از مخفیگاه خود بیرون آمد و با ایراد یک سخنرانی سورئال مدعی «پیروزی قاطع» بر اسرائیل و ایالات متحده آمریکا شد. به گفته آیت‌الله، رژیم صهیونیستی «در هم کوبیده شده» و آمریکا نیز «سیلی خورده» بود. شلیک چند موشک تلافی‌جویانه به پایگاه آمریکایی در قطر که تلفات جانی مشخصی نداشت، به عنوان بخشی از پیروزی‌های خویشتن‌دارانە استراتژیک و قدرت الهی ارائه شد.

با این حال، در دنیای واقعی، آسمان ایران تحت سلطه پهپادهای اسرائیلی بود. زیرساخت‌های هسته‌ای آن سال‌ها به عقب رانده شده بود. پدافند هوایی آن در هم شکسته شد. نخبگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، از جمله فرماندهان نیروی قدس و دانشمندان ارشد، از بین رفتند. بە رغم آنچه کە خامنه‌ای به عنوان پیروزی به تصویر کشید، منطقه شاهد افشای خیره‌کننده و تحقیرآمیز آسیب‌پذیری‌های ایران بود.

از سوی دیگر، فقدان او در طول جنگ حتی نگران‌کننده‌تر بود. گزارش‌های معتبر متعدد نشان دادند که رهبر جمهوری اسلامی ایران به تأسیسات زیرزمینی امن منتقل شده است که محل او فقط برای تعداد انگشت‌شماری از دستیاران شناخته شده است.

ارتباطات الکترونیکی با وی قطع شده بود. طبق گزارش‌ها، مقامات ارشد ایرانی نمی‌دانستند که او کجاست یا اینکه آیا کاملاً در جریان امور قرار دارد یا خیر.


اما طی روزهای اخیر، صداهای رژیم جمهوری اسلامی ایران بلندتر شده است. علی محمد نائینی، سخنگوی سپاه پاسداران، هشدار دادە است که هرگونه حمله آینده از سوی اسرائیل با پاسخی «کوبنده» مواجه خواهد شد و «جغرافیای میدان نبرد» تغییر خواهد کرد. نائینی افزودە است:

اگر رژیم صهیونیستی حمله جدیدی به ایران قدرتمند و مقاوم انجام دهد، ابتکار عمل برای پایان دادن به درگیری در دست ما خواهد بود. ما اجازه نخواهیم داد آژیرهای خطر در سرزمین‌های اشغالی خاموش شوند و دشمن نباید فرصت ترک پناهگاه‌های خود را داشته باشد. آنها فرار و آوارگی بیشتری نسبت به جنگ ۱۲ روزه تجربه خواهند کرد.

محسن رضایی، فرمانده سابق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران نیز اعلام کردە است که ایران «اسرائیل را برای همیشه از روی زمین محو خواهد کرد.» و حبیب‌الله سیاری، فرمانده موقت ستادکل نیروهای مسلح ایران، در سخنانی غلو آمیز گفت: «مردم باید درک کنند که ما فقط با یک رژیم نجنگیدیم... ما با ناتو، اروپا و ایالات متحده جنگیدیم. این بسیار مهم است، اما ما با سرهای بالا از آن بیرون آمدیم.»


اما همین روایت، سوال واضحی را مطرح می‌کند: اگر ایران در برابر قدرت ترکیبی غرب، با افتخار خود را تبرئه کرد، چرا چنین سریع متحمل آسیب شد؟


پاسخ ساده است. با وجود سال‌ها تقویت تسلیحات و تأمین نیروهای نیابتی در منطقه، تهران هرگز برای این جنگ آماده نبود و این موضوع در جریان جنگ ١٢ روزە خود را بە خوبی نشان داد.


تضعیف قدرت ایران در هیچ کجا به اندازه دستگاه امنیتی این کشور مشهود نیست. سپاه پاسداران، که از سال ۱۹۷۹ مجری منویات رژیم بوده است، برای محافظت از حکومت روحانیون و سرکوب مخالفان ساخته شده است.

در طول چهار دهه، این سازمان به یک امپراتوری نظامی-صنعتی تبدیل و بر تمامی امور، از نفت گرفته تا سیاست خارجی، تسلط یافتە است. این سازمان توسط ایالات متحده آمریکا به عنوان یک سازمان تروریستی شناخته می‌شود و به عنوان نوک پیکان جاه‌طلبی‌های جهانی تهران عمل می‌کند.

در جریان جنگ ١٢روزە، اسرائیل رهبران کلیدی سپاه را به سرعت و پشت سر هم حذف کرد. چنین حملات کوبنده‌ای به رده‌های بالای سپاه، این سازمان را از بالا تا پایین به لرزه درآورده است.


این هفته در کنفرانس مونیخ، رضا پهلوی، پسر تبعیدی آخرین شاه ایران، ادعا کرد که هزاران نفر از پرسنل امنیتی دولت در حال حاضر در کمپین او برای بازگرداندن دموکراسی به ایران ثبت نام کرده‌اند. پهلوی به حاضران گفت: شمار زیادی از اعضای سپاه به دنبال راهی برای ترک خدمت هستند.


این ریزش ممکن است خطرناک‌ترین احتمالی باشد که جمهوری اسلامی تاکنون با آن روبرو شده است. تاریخ نشان می‌دهد که رژیم‌ها نه زمانی که مردم علیه آنها بسیج می‌شوند، بلکه زمانی که نهادهای قهری صفوف خود را می‌شکنند، سقوط می‌کنند.


هم اکنون انسجام سپاە پاسداران انقلاب اسلامی از هم پاشیده، اعتبارش از میان رفته و سربازانش به طور فزاینده‌ای سرخورده شده‌اند، اگر آنها تصمیم به کناره‌گیری بگیرند، روزهای رژیم ممکن است به شماره بیافتد.

با این وجود، لاف و گزاف‌ها در جمهوری اسلامی ایران سابقه دارد. در سال ۱۹۸۸، آیت‌الله روح‌الله خمینی، پذیرش آتش‌بس برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق را به نوشیدن زهر تشبیه کرد. در سال ۲۰۲۰، پس از ترور قاسم سلیمانی، ایران ادعا کرد که حملات نمادین انتقام کافی بوده است. و اکنون، پس از یک شکست ویرانگر، رژیم اصرار دارد که پیروز شده است.

این الگوی جمهوری اسلامی ایران است: انکار، افسانه‌پردازی و حمله. اما هر بار، مخاطبان کمتر می‌شوند و افسانه سریع‌تر محو می‌شود. مردم دیگر به رژیم اعتقادی ندارند.


حتی در میان متحدان سنتی، ایران حمایت‌های اندکی را پیدا کرد. چین چند بیانیه کلی صادر کرد. روسیه همچنان درگیر اوکراین بود. کشورهای خلیج فارس نیز تا حد زیادی سکوت کردند.


در مجامع جهانی، روایت ایران نتوانست توجه را به خود جلب کند. ادعای «مقاومت» تهران اکنون بیشتر شبیه عملی از روی ناچاری از سوی رژیمی است که از حرکت بعدی خود مطمئن نیست.

اما رژیمی که کنترل خود را بر حقیقت از دست می‌دهد خطرناک است. رژیمی که کنترل خود را بر نیروهای مسلح خود از دست می‌دهد، خطرناک‌تر است.

تهران ممکن است به شیوه‌های غیرمنطقی حمله کند. حملات سایبری، توطئه‌های پنهانی در خارج از کشور یا حملات نامتقارن در آفریقا یا آمریکای لاتین، همگی ممکن است در پاسخ به جنگ ژوئن رخ دهند و این تهدید برای یهودیان و اسرائیلی‌ها در خارج از کشور افزایش یافته است.


کمیسیون آزادی مذهبی بین‌المللی ایالات متحده آمریکا با انتشار به‌روزرسانی ماه ژوئیه در گزارش سالانه خود اظهار داشتە است:

پس از تشدید تنش‌های نظامی منطقه‌ای در ژوئن ۲۰۲۵، ایران نیز هدف قرار دادن اماکن و افراد یهودی در خارج از کشور را تشدید کرده است. در ماه ژوئیه، مقامات دانمارکی مردی را که توسط مقامات اطلاعاتی ایران برای جمع‌آوری اطلاعات در مورد حملات احتمالی به اهداف یهودی در آلمان استخدام شده بود، دستگیر کردند. چند روز بعد، مقامات بریتانیایی گزارشی را منتشر کردند که جزئیات تلاش‌های دولت ایران برای فعال کردن هستەهای نیابتی برای کشتن یا ربودن افراد یهودی در این کشور را شرح می‌داد.

این به‌روزرسانی در ادامە می افزاید: مقامات ایرانی همچنین یهودستیزی را به صورت آنلاین و از طریق کانال‌های رسمی رسانه‌های خارجی گسترش می‌دهند.» «به عنوان مثال، شبکه صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران از رسانه‌های اسپانیایی زبان برای ترویج افسانه‌ها و ایده‌های یهودستیزانه، از جمله قدرت یهودیان بر هالیوود و تجدیدنظرطلبی هولوکاست استفاده می‌کند.


مقامات ایرانی از طریق پرس تی‌وی صدا و سیما و همتای اسپانیایی زبان آن، هیسپان تی‌وی، توطئه «طرح آندینیا» را نیز پیش می‌برند.» این افسانه ریشه در کلیشه‌های ساختە شدە در رابطە با یهودیان دارد که قدرت، پول و نفوذ را انباشت می‌کنند و در حال طراحی یک «نقشه مخفی» برای تأسیس دومین دولت صهیونیستی در منطقه پاتاگونیای آرژانتین و شیلی هستند.»

یک ببر زخمی، جانوری خطرناک است. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، با ادعای اینکه در حال تسخیر جهان است، احساس می‌کند که در گوشه‌ای گیر افتاده است.

جمهوری اسلامی ایران با از دست دادن مشروعیت خود در داخل، رها شدن از سوی بسیاری از متحدان خارجی و ریزش نیروهای خودی مواجه شده است، اکنون ممکن است به دنبال انتقام باشد. وقتی تهران نتواند با موشک قدرت‌نمایی کند، به نیروهای نیابتی و آدمکش‌ها روی خواهد آورد.


مهم است به یاد داشته باشیم، جمهوری اسلامی ممکن است خونین باشد، اما هنوز نمردە است.

bottom of page