خامنهای و زنِ نامطلوب: نادره رضایی قربانی جابجایی مرزهای ایدئولوژیک است
- Arena Website
- Sep 10
- 3 min read

اعلام لغو کنسرت همایون شجریان در میدان آزادی تنها جرقهای بود برای برکناری نادره رضایی نخستین زن معاون هنری وزارت ارشاد؛ اما آنچه سرنوشت او را رقم زد نه یک تصمیم مدیریتی، بلکه عبور از خط قرمزی بود که علی خامنهای سالهاست بر آن ایستاده است: زن، حجاب و مشارکت زنان در عرصه عمومی.
برکناری نادره رضایی از معاونت هنری وزارت ارشاد را نمیتوان فقط به لغو کنسرت میدان آزادی یا «لایک یک ویدیوی بیحجاب» تقلیل داد.
این ماجرا در عمق خود به استقرار یک مرز ایدئولوژیک و نخستین خاکریزی بازمیگردد کە نیکی کدی، خاورشناس و ایرانشناس آمریکایی، ایجاد آن را بە نخستین سال استقرار جمهوری اسلامی ایران باز گرداندە و علی خامنهای بارها بر آن به عنوان خط قرمز جمهوری اسلامی ایران تاکید کرده است.
این خاکریز اگر چە بە زعم اظهارات مقامات امنیتی ایران و از جملە سعید قاسمی، متعاقب جنبش ژن، ژیان آزادی، از سوی زنان و نیروهای مردمی فتح شد، اما حجاب و حضور زنان در عرصه عمومی نه فقط همچنان یک حکم شرعی، بلکه شاخص سیاسی و امنیتی نظام باقی ماندە است.
در این بارە، علی خامنەای خامنهای صریحا گفته است کە کشف حجاب، هم حرام شرعی است و هم حرام سیاسی. چنین جملهای کافی است تا هر تصمیم فرهنگی یا اجتماعی که حاکی از بازتعریف نقش زن و نقش وی در عرصه عمومی باشد، از سطح یک سیاستگذاری ساده به یک تهدید نرم ارتقا یابد.
در این چارچوب، نادره رضایی، بهعنوان اولین زن معاون هنری و مدیریت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که نشانههایی از فاصله با الگوی رسمی حجاب و سبک زندگی داشت، بهسرعت به نماد «زن نامطلوب» بدل شد.
از نگاە رهبر ایران و نزدیکترین جریانهای ایدئولوژیک به او، نادرە رضایی میتوانست خطر «بدعتگذاری» در عرصه فرهنگ باشد.
جبهه پایداری دقیقاً روی همین نقطه سوار شد. این جریان کە بە عنوان بخشی از دولت در سایە ایران بر تصمیمگیریهای دولتی تاثیرگذار است، پرونده میدان آزادی را از یک تصمیم اجرایی به «اخلال در هویت فرهنگی و امنیت ملی» تبدیل کردە و با زبان امنیت نرم، هزینه ماندن رضایی را برای دولت پزشکیان ارتقا داد.
نامه ۱۷۰ نماینده مجلس، بیانیههای رسانهای و هجمههای سازمانیافته اصولگرایان همگی بازتاب همان زبانی بودند کە «هنر» را بهعنوان عرصهای برای نفوذ دشمن و «زنِ معاون» بهعنوان نماد شکستن مرزها تلقی میکرد.
اما چرا برکناری رضایی بە صورت سریع اجرایی شد؟ بر اساس مبانی امنیتی جمهوری اسلامی ایران، زمانیکە پای جابجایی مرزهای هویتی در میان باشد، سیستم مقاومت بهسرعت فعال میشود. هر بار که زنی در جایگاه تصمیمساز و خارج از الگوی مطلوب قرار گرفته باشد، فشارها از مسیر رسانه، مجلس و شبکههای قدرت بهگونهای تشدید می شود، که دولت چارهای جز عقبنشینی نداشته است. رضایی هم از این قاعده مستثنا نبود.
کنسرت همایون شجریان در میدان آزادی میتوانست یک نقطه عطف و بە مثابە تجربهای تازه از شادی جمعی فارغ از حکومتی یا غیرحکومتی بودن آن باشد. اما برای پایداریها و برای ذهنیتی که خامنهای ترسیم کرده است، این دقیقاً یک خط قرمز قلمداد می شود:
تبدیل «میدان آزادی» به صحنه شادی عمومی با مدیریت زنی که متهم به فاصلهگذاری با الگوی رسمی حجاب است، چیزی بیش از یک تصمیم فرهنگی تلقی شد. آن را تهدیدی برای نظم ایدئولوژیک دیدند.
به همین دلیل، برکناری رضایی نه صرفاً یک تصمیم اداری، بلکه بازتولید همان مرز ایدئولوژیکی بود که خامنهای سالهاست روی آن ایستاده است. پایداریها استادانه روی این مرز موجسواری کردند و توانستند هزینهٔ ماندن او را غیرقابل تحمل کنند.
از این زاویه، رضایی بیش از آنکه بهخاطر «سوابق غیرمرتبط» یا «اشتباهات مدیریتی» برکنار شده باشد، قربانی هویتی شد که در ذهن رهبر جمهوری اسلامی ایران از «زن، حجاب و عرصه عمومی» ترسیم شده است.
او میتوانست، اگر باقی میماند به الگویی تازه برای حضور زنان در بالاترین سطح مدیریت فرهنگی در سیستم تبدیل شود. از همین رو میتوان دریافت کە رضایی درست به همان دلیلی حذف شد کە از نظر هسته سخت قدرت، یک زن مجرد و بیحجاب نمیتواند معیار باشد، بلکه یک تهدید بە شمار می رود.











