مذاکرات هستهای ایران و آمریکا در بنبست پرهزینه
- Arena Website
- Jun 5
- 4 min read

مذاکرات هستهای ایران و آمریکا، پس از ماهها رایزنی و چانهزنی، در باتلاقی از بنبست و تنش گرفتار شده است؛ جایی که هر دو طرف در برابر اصول بنیادین خود ایستادهاند و گمانهزنیها درباره سناریوهای احتمالی – از توافق موقت تا تقابل نظامی – آینده آن را در هالهای از ابهام فرو برده است.
مذاکرات هستهای میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا، پس از ماهها رایزنیهای فشرده و رفتوآمدهای مکرر نمایندگان دو طرف، همچنان در فضایی پر از ابهام و تنش جریان دارد. این گفتوگوها بهرغم تلاشهای پیدرپی، به نتیجه مشخصی منجر نشدهاند.
رهبر جمهوری اسلامی ایران بارها اعلام نموده است که توقف یا محدودسازی برنامه غنیسازی خط قرمز ایران بودە و هیچگونە عقبنشینی در این زمینه را نمیپذیرد.
در مقابل، ایالات متحده میکوشد با بهکارگیری ابزارهای دیپلماتیک و فشارهای اقتصادی، تهران را به پذیرش توافقی تازه وادار کند. این کشاکش فراتر از یک اختلاف صرفاً فنی یا حقوقی، بهخوبی نشان میدهد پرونده هستهای ایران تا چه اندازه با مشروعیت سیاسی حاکمیت جمهوری اسلامی ایران در داخل ایران و نگاه تردیدآمیز آمریکا به تهدیدهای منطقهای گره خورده است.
مواضع رسمی جمهوری اسلامی ایران ، بهویژه در سخنان روز گذشتە علی خامنهای، آشکارا پیوند موضوع هستهای با بنیانهای ایدئولوژیک نظام را نشان میدهد.
از منظر تهران، پافشاری بر ادامه غنیسازی و مقاومت در برابر فشارهای خارجی، تنها یک موضوع فنی یا اقتصادی نیست. این موضع به بخش جداییناپذیری از روایت مشروعیت و حتی هویت سیاسی نظام تبدیل شده است.
از همینرو هرگونه عقبنشینی در این حوزه، بهمنزله عقبنشینی از اصول بنیادینی تلقی میشود که ساختار سیاسی حکومت ایران را شکل دادهاند. چنین نگاهی، راه هرگونه مصالحه یا توافق جامع را دشوارتر کرده و مذاکرات را در یک بنبست طولانی و پرهزینه قرار داده است.
اهرمهای فشار و نقش بازیگران منطقهای
ایالات متحده در پی کسب موفقیتی دیپلماتیک است و برای این منظور، فشار حداکثری را بهعنوان راهبرد اصلی خود انتخاب کرده است. دونالد ترامپ، رئیسجمهوری عملگرا و معاملهمحور، امیدوار است با کمترین هزینه، ایران را وادار به عقبنشینی از برنامه هستهایش کند.
اما ناکامیهای چندین ماه گذشته آمریکا – از بحران اوکراین تا جنگ غزه – ضرورت دستیابی بە توافق را برای او پررنگتر ساخته است. این چالشها، همراه با تهدیدهای ناشی از بیثباتیهای خاورمیانه و جنگهای نیابتی، به عاملی تعیینکننده در محاسبات کاخ سفید تبدیل شدە و هر تغییری در رویکرد واشنگتن را به ملاحظات امنیتی و منافع سیاسی و اقتصادی آن گره میزنند.
در همین راستا، طرحی برای تشکیل یک کنسرسیوم منطقهای بهعنوان راهحلی برای خروج از بنبست مطرح شده است. این ابتکار، با مشارکت کشورهای خلیج فارس، میکوشد امکان ادامه محدود برنامه هستهای ایران را در چارچوبی کنترلشده فراهم آورد.
با این حال، این پیشنهاد، از منظر تهران، تهدیدی علیه استقلال و اقتدار ملی به نظر برسد. به باور جمهوری اسلامی ایران، برنامه هستهای صرفاً یک ظرفیت فنی نیست، بلکه پشتوانهای حیاتی برای بقای نظام و ابزاری برای بازدارندگی در برابر فشارهای خارجی است.
سایه تهدیدات اسرائیل و فشارهای جدید غرب
از سوی دیگر، اسرائیل را نیز باید بە عنوان یکی از بازیگران مهم در پروندە هستەای ایران قلمداد کرد. علیرغم تهدیدهای اسرائیل مبنی بە حمله نظامی به تأسیسات هستهای ایران، اما بە نظر می رسد اسرائیل بهخوبی میداند که حمله به ایران بدون حمایت و هماهنگی آمریکا بسیار دشوار است و میتواند به واکنشهای احتمالاً شدید تهران و گروههای نیابتی آن –حوثیهای یمن – منجر شود و منطقه را با بحرانی تازه روبهرو کند.
در همین حال، گزارشها حاکی از آن هستند که ترامپ در تماسهای خصوصی با نتانیاهو هشدار داده است از هرگونه اقدام نظامی خودسرانه خودداری کند تا روند مذاکرات آسیب نبیند. این اختلاف نظر میان دو متحد سنتی، گویای پیچیدگیهای امنیتی و سیاسی در سطح منطقه است.
در کنار این تهدیدات، نشست آتی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی و پیشنویس قطعنامهای که توسط آمریکا و سه کشور اروپایی آماده شده، به یک نقطه عطف در مسیر مذاکرات تبدیل شده است. این قطعنامه، ایران را به نقض تعهدات خود ذیل پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای متهم میکند.
اگرچه این پرونده هنوز به شورای امنیت ارجاع داده نشده است، اما چنین اقدامی فشار سیاسی و دیپلماتیک تازهای بر تهران وارد کرده است. جمهوری اسلامی ایران این تلاشها را بخشی از سیاستهای غرب برای مشروعیتزدایی از برنامه هستهای خود میداند و در پاسخ، گفتمان «مقاومت در برابر فشار خارجی» را در داخل کشور تقویت میکند.
همزمان، وقفهای دو هفتهای در اعمال تحریمهای جدید آمریکا، گمانهزنیهایی را درباره احتمال بازنگری در سیاستهای واشنگتن یا ایجاد فرصتی تازه برای گفتوگو برانگیخته است. برخی این وقفه را صرفاً یک تاکتیک موقت ارزیابی میکنند و تحلیلگران هشدار میدهند که به معنای نرمش پایدار نخواهد بود. اگر ایران پیشنهادهای تازه را بهطور رسمی رد کند، تحریمها بهسرعت از سر گرفته خواهد شد.
چشمانداز مبهم و سناریوهای پیشرو
در این فضای پرتنش و متغیر، شماری از تحلیلگران به احتمال شکلگیری یک توافق موقت و محدود اشاره میکنند. با دستیابی بە چنین توافقی، ایران ممکن است برخی اقدامات شفافسازانه یا توقفهای کوتاهمدت را بپذیرد و در مقابل، بخشی از فشارها کاهش یابد.
اما برداشت تهران از محدودیتهای قدرت نظامی آمریکا و هزینههای سنگین هر درگیری مستقیم، مانع از شتاب در امضای توافق شده است. این وضعیت به شکل گرفتن نوعی بازدارندگی شکننده منجر و حل نهایی بحران را به تأخیر انداخته است.
برخی منابع غربی – مانند والاستریت ژورنال – پیشبینی کردهاند که ایران بهزودی پیشنهادات جدید را رد خواهد کرد. این پیشبینیها هرچند هنوز قطعی نیستند، اما مواضع قاطع علی خامنهای در ۱۴ خرداد، فضای بدبینی را در واشنگتن افزایش داده است.
همزمان، گزارشهایی منتشر شده که نشان میدهد تهران آماده ارائه پاسخ رسمی خود است؛ پاسخی که میتواند مسیر آینده بحران را شفافتر کند.
در نهایت، بحران هستهای ایران دیگر یک اختلاف صرفاً فنی یا حقوقی نیست. این بحران بهطور عمیق با مشروعیت سیاسی و هویت ایدئولوژیک جمهوری اسلامی ایران و نگاه آمریکا به مدیریت قدرت و امنیت منطقهای در هم تنیده است. در چنین فضایی، ایالات متحده تلاش میکند بدون ورود به درگیریهای پرهزینه، موازنه قدرت در خاورمیانه را حفظ کند.
روزها و هفتههای آینده – از نشست شورای حکام گرفته تا پاسخ رسمی ایران – نقشی کلیدی در تعیین سرنوشت این بحران و اثرات آن بر ثبات منطقهای ایفا خواهند کرد.