top of page
Asset 240.png

آخرین خبرها

بیشتر بخوانید

میکروخشونت علیه زنان؛ خشونتی نامرئی در بطن زندگی روزمره

  • Writer: Arena Website
    Arena Website
  • Jul 31
  • 3 min read
ree

میکروخشونت یا Microaggression به مجموعه‌ای از رفتارها، سخنان و کنش‌های ظریف، غالباً ناخودآگاه و روزمره اطلاق می‌شود که افراد متعلق به گروه‌های به حاشیه رانده‌شده را به‌صورت ضمنی تحقیر، بی‌اعتبار یا حذف می‌کنند. هنگامی‌که این کنش‌ها متوجه زنان می‌شوند، از آن‌ها با عنوان «میکروخشونت‌های جنسیتی» یاد می‌شود؛ اشکالی از خشونت که اگرچه پراکنده، جزئی و حتی شوخی‌گونه به نظر می‌رسند، اما اثراتی عمیق، ماندگار و فرسایشی بر روان، موقعیت اجتماعی و احساس ارزشمندی زنان بر جای می‌گذارند.



نخستین بار، این اصطلاح در دهه ۱۹۷۰ توسط چستر پیرس، روانشناس آمریکایی، برای توصیف رفتارهای نژادپرستانه پنهان به‌کار رفت و بعدها توسط پژوهشگرانی چون درالد وینگ سو توسعه یافت تا انواع دیگر تبعیض‌های مذهبی، جنسی، اتنیکی و جنسیتی را نیز دربر گیرد.

در نظریه‌های فمینیستی، میکروخشونت‌ها به‌عنوان تجلی خشونت نمادین و ساختاری مردسالارانه تحلیل می‌شوند که به‌صورت پنهان و مداوم، زنان را در موقعیت‌های فرودست تثبیت می‌کند.

برخلاف خشونت‌های آشکار فیزیکی یا کلامی، این نوع خشونت به دلیل ماهیت پنهان و انکارپذیرش، کمتر دیده می‌شود اما به مراتب می تواند آسیب‌زننده‌تر باشد.


میکروخشونت‌های جنسیتی معمولاً با ویژگی‌هایی مانند نامرئی بودن، تکرار روزمره، انتقال پیام‌های ضمنی تحقیرآمیز، همراه بودن با انکار از سوی عامل خشونت، و فرسایش تدریجی روان زنان همراه‌اند.

این خشونت‌ها در قالب‌هایی چون جملات کلیشه‌ای («تو خیلی باهوشی برای یک دختر!»)، قطع صحبت زنان در جلسات کاری، نادیده‌گرفتن در انتصابات، نگاه جنسی در اماکن عمومی، یا تصویرسازی‌های تحقیرآمیز رسانه‌ای بروز پیدا می‌کنند.

گزارش سال ۲۰۲۴ مؤسسه مک‌کینزی با عنوان «میکروآزارها همچنان مانعی برای برابری هستند» نشان می‌دهد که بیش از ۵۵٪ از زنان در آمریکا در محیط کار حداقل یک نوع میکروخشونت مرتبط با صلاحیت شغلی را تجربه کرده‌اند.


حدود ۴۰٪ از زنان گزارش داده‌اند که صحبت‌هایشان در جلسات کاری نادیده گرفته یا سخنانشان قطع شده و ۳۹٪ نیز گفته‌اند صلاحیتشان زیر سؤال رفته است.


زنان حاشیه‌نشین بیش از سایر زنان در معرض این نوع خشونت قرار دارند: زنان دارای معلولیت ۳ برابر بیشتر، و زنان LGBTQ+ ۶.۵ برابر بیشتر از سایرین با قضاوت‌های تبعیض‌آمیز درباره ظاهر یا احساساتشان مواجه‌اند. این تجارب اغلب به فرسودگی روانی، کاهش اعتماد به نفس و افزایش تمایل به ترک محیط کار منجر می‌شوند.


این نوع خشونت‌ها، درون ساختارهای مردسالارانه، حتی از سوی خود زنان نسبت به دیگر زنان نیز ممکن است اعمال شوند.


هادیه عبدالرحمن، زن مسلمان آمریکایی و فعال حوزه عدالت جنسیتی، تجربه خود از مواجهه با این انتظارات ناعادلانه در محافل فمینیستی را چنین توصیف می‌کند:

وقتی به‌عنوان یک زن مسلمان وارد محافل فمینیستی می‌شوم، اغلب انتظار نادرستی بر من تحمیل می‌شود که باید نماینده همه زنان مسلمان باشم... این فشار بسیار طاقت‌فرساست و نه‌تنها مرا منزوی می‌کند، بلکه گفتگوی واقعی را نیز دشوار می‌سازد. بهترین راه، شنیدن داستان‌های فردی هر زن است، نه تحمیل نمایندگی جمعی.

در بافت ایران، میکروخشونت‌های جنسیتی در عرصه‌های مختلف قابل شناسایی‌اند. در محیط کار، زنانی که بارها صحبتشان قطع می‌شود، درباره وضعیت تأهل یا فرزندآوری‌شان بازخواست می‌شوند، یا در موقعیت‌های مدیریتی وظایف خدماتی به آن‌ها سپرده می‌شود.


در فضای عمومی، نگاه‌های جنسی، نظرات تحقیرآمیز درباره پوشش یا شوخی‌های زن‌ستیز امری رایج است. در دانشگاه‌ها، موفقیت‌های زنان اغلب با نگاه استثناگرایانه مواجه شده، یا با آزار جنسی نادیده گرفته می‌شود، و شوخی‌های جنسیتی بی‌پاسخ می‌مانند.


در خانه نیز انتظارات نابرابر در مدیریت داخل خانه و نگه‌داری فرزندان، بی‌ارزش‌شمردن علاقه‌مندی‌های زنانه، و مقایسه‌های تحقیرآمیز رایج‌اند. رسانه‌ها نیز با کلیشه‌سازی، حذف صدا و حاشیه‌نشین‌سازی زنان، این خشونت را بازتولید می‌کنند.


پیامدهای این خشونت‌های به ظاهر نامرئی، اما تکرارشونده و سیستماتیک، بسیار عمیق‌اند: از کاهش اعتماد به نفس، احساس ناتوانی، اختلال در پیشرفت شغلی، تا درونی‌سازی تبعیض و تردید در توانمندی‌های خود. شناخت، تحلیل و مقابله با میکروخشونت‌های جنسیتی گامی بنیادین در جهت تحقق عدالت جنسیتی و ساخت فضایی عادلانه‌تر برای زنان در عرصه‌های عمومی و خصوصی است.

bottom of page