کنفرانس COP30 در برزیل بدون اشاره صریح به حذف سوختهای فسیلی به پایان رسید
- Arena Website
- Nov 24
- 4 min read

کنفرانس COP30 در بلم، برزیل، با وجود چالشهای ژئوپلیتیکی و کمبود منابع، به توافقاتی دست یافت که تأمین مالی سازگاری اقلیمی و گفتگو در خصوص انرژیهای تجدیدپذیر را در اولویت قرار داد. با این حال، عدم اشاره صریح به حذف سوختهای فسیلی و نواقص در تصمیمگیریها باعث ناامیدی بسیاری از کشورهای در حال توسعه و گروههای زیستمحیطی شد.
کنفرانس COP30 که در نوامبر 2025 در بلم، برزیل برگزار شد، دیروز به پایان رسید. در این کنفرانس موضوعات داغ و چالشبرانگیزی در زمینه تغییرات اقلیمی و بحرانهای جهانی مطرح شد.
این کنفرانس، که در آمازون برگزار شد، با شرایط جوی سخت و بارشهای شدید آمازونی پایان یافت. با این حال، هدف اصلی این نشست که تلاش برای ایجاد اجماع جهانی در خصوص مقابله با تغییرات اقلیمی و ارتقای اقدامات سازگاری بود، بهطور کامل محقق نشد.
در این نشست، بیش از ۲۰۰ کشور در تلاش بودند تا راهکارهایی برای کاهش اثرات بحران اقلیمی پیدا کنند و در عین حال از نظر اقتصادی، سیاستگذاری و منابع مالی به توافق برسند.
این کنفرانس در شرایطی برگزار شد که جهان با چالشهای ژئوپلیتیکی و اقتصادی متعددی روبرو است. تنشها میان کشورهای بزرگ مانند ایالات متحده و چین، بحرانهای داخلی کشورهای مختلف، و فشارهای اقتصادی ناشی از جنگها و سیاستهای محافظهکارانه، باعث شد تا توافقات بهدست آمده در این اجلاس نه تنها با محدودیتهایی مواجه شوند، بلکه برخی از انتظارات از آن نیز بهطور جدی برآورده نشوند.
در میان مسائلی که در این اجلاس مطرح شد، یکی از مهمترین اهداف، تأمین مالی مناسب برای سازگاری با تغییرات اقلیمی در کشورهای در حال توسعه بود.
بر اساس توافقات اولیه، کشورهای توسعهیافته متعهد شدند که بودجه خود را برای این امر تا سال ٢٠٣٥ سه برابر کنند. این تصمیم برای بسیاری از کشورهای آسیبدیده از تغییرات اقلیمی که منابع کمتری برای مقابله با بحرانها دارند، امیدوارکننده بود.
با این حال، یکی از نقدهای اساسی به این توافق، فقدان تعهدات عملی به تأمین این منابع مالی و نبود سازوکارهای مشخص برای پیگیری و نظارت بر آن بود.
در حالی که یکی از اهداف اصلی این کنفرانس، کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی و انتقال به منابع انرژی تجدیدپذیر بود، این مسئله بهویژه از سوی کشورهای صادرکننده سوختهای فسیلی و قدرتهای بزرگ جهانی تحت فشار قرار گرفت.
در نهایت، متن توافقات به صراحت به حذف تدریجی سوختهای فسیلی اشاره نکرد که در اجلاس قبلی COP28 در دبی مطرح شده بود. این مسأله، بهویژه از سوی کشورهایی همچون کلمبیا و گروههای کشورهای جزیرهای کوچک که شدیداً از تغییرات اقلیمی آسیب میبینند، با انتقاد روبرو شد.
بسیاری از این کشورها معتقد بودند که عدم اشاره به سوختهای فسیلی در توافق نهایی، تهدیدی برای آیندهای پایدار و عادلانه است و این بهطور مستقیم با علم تغییرات اقلیمی در تضاد است.
در این بارە، گوستاو پترو در این باره در صفحه X خود به نوشت:
سیاست باید از علم پیروی کند، وگرنه کاملاً غیرعقلانی است. حرکت از نسلکشی به سوی همهکُشی، مسیری نیست که سازمان ملل متحد باید در پیش بگیرد.اگر COP این مفهوم را در نظر نگیرد، در مواجهه با نیاز فوری به نجات سیاره و بشریت شکست خواهد خورد.
در حین این مذاکرات، کشورهای عضو گروههای مختلف از جمله چین و برزیل، بر لزوم ایجاد گفتگویی در خصوص تجارت جهانی و تأثیرات مالیاتهای مرزی کربن تأکید داشتند.
چین، که بهعنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان گازهای گلخانهای در جهان شناخته میشود، این موضوع را بهعنوان یکی از اولویتهای خود مطرح کرد. این مذاکرات نشان داد که منافع اقتصادی جهانی، بهویژه در بخش انرژی، همچنان بر سیاستهای زیستمحیطی غلبه دارد.
یکی دیگر از مسائلی که در کنفرانس بهطور برجسته دیده می شد، شکافهای موجود در سیاستگذاری داخلی کشورهای میزبان و دیگر قدرتهای جهانی بود.
به گزارش گاردین، برزیل به عنوان میزبان، بهرغم داشتن وزیر محیط زیست مارینا سیلوا که نقشه راهی به دور از سوختهای فسیلی و جنگلزدایی را ترسیم کرده بود، تحت فشار وزارت امور خارجه خود قرار داشت که بهطور تاریخی از تجاریسازی منابع طبیعی و نفت حمایت کرده است.
این تضاد داخلی در سیاستهای برزیل باعث شد که پیامهای متناقضی به شرکتکنندگان ارسال شود و حتی موضوع حفاظت از جنگلهای آمازون که بهعنوان یک اولویت زیستمحیطی جهانی باید مطرح میشد، تنها بهطور مختصر و مبهم ذکر گردد.
همچنین، مسائل ژئوپلیتیکی و بحرانهای جهانی نظیر جنگها در غزه، سودان و اوکراین، سایه سنگینی بر این کنفرانس انداختند.
این بحرانها توجه بسیاری از کشورهای توسعهیافته را از مساله تغییرات اقلیمی منحرف کرد و بهطور خاص بر منابع مالی تأثیر گذاشت.
کاهش کمکهای توسعهای و افزایش بودجههای نظامی به دلیل تهدیدات جهانی، باعث شد تا منابع مالی برای پروژههای مرتبط با اقلیم به شدت کاهش یابد.
این واقعیت که بسیاری از کشورهای غربی به جای تمرکز بر حل بحرانهای اقلیمی، منابع خود را به سمت تجهیز مجدد نظامی هدایت کردند، از جنبههای غیرقابل چشمپوشی در این اجلاس بود.
نقد دیگری که به کنفرانس COP30 وارد شد، ضعف سیستم تصمیمگیری جهانی بود. سازمان ملل متحد که بهعنوان مرجع اصلی برای مذاکرات اقلیمی عمل میکند، در این کنفرانس نشان داد که اجماع جهانی به سختی حاصل میشود.
در حالی که تصمیمگیری اجماعی در گذشته در شرایط جنگ سرد مناسب به نظر میرسید، در حال حاضر، این روش ناکارآمد به نظر میرسد، بهویژه در شرایطی که کشورهای مختلف با تهدیدات اقلیمی و بحرانهای جهانی روبرو هستند.
بسیاری از کشورها، بهویژه کشورهای جزیرهای کوچک، از این که حق وتو در تصمیمات مرتبط با آینده زیستمحیطی کره زمین وجود داشته باشد، ابراز ناامیدی کردند.
در نهایت، با وجود این کاستیها و نواقص، COP30 هنوز بهعنوان یک نقطه عطف در گفتوگوهای اقلیمی شناخته میشود.
این اجلاس نه تنها موجب شد تا بسیاری از کشورها به تعهدات خود در زمینه تغییرات اقلیمی بیشتر توجه کنند، بلکه زمینهساز گفتگوهای جدید در خصوص آینده انرژیهای تجدیدپذیر و همکاریهای بینالمللی برای کاهش تغییرات اقلیمی بود.
با این حال، بسیاری از کارشناسان معتقدند که اگر جهان بخواهد از بحرانهای زیستمحیطی عبور کند، باید تصمیمگیریها سریعتر، مؤثرتر و با شجاعت بیشتری اتخاذ شوند.











