خوابگاههای دانشجویی در ایران فضایی برای کنترل و سرکوب زنان
- Arena Website
- Sep 9
- 3 min read

خوابگاههای دانشجویی زنانه در ایران بیش از آنکه محیطی آموزشی و حمایتی باشند، عرصهای سازمانیافته برای کنترل و محدودسازی زنان است. حجاب اجباری، تعهدنامههای رسمی، بازرسیهای فیزیکی و دیجیتال، و نظارت گسترده بر رفتار و فعالیتهای شخصی، نشاندهنده مکانیزمهای قدرت و سلطهای است که آزادی زنان را محدود میکند. این کنترلهای سیستماتیک، بازتابی از ساختارهای جنسیتی و قدرت در ایران است.
با آغاز سال تحصیلی، دانشجویان زن که در شهرهای غیر از محل سکونت خود به تحصیل میپردازند، با پروسهای پیچیده و پر استرس برای دسترسی به خوابگاه مواجه میشوند.
کمبود فضا و ظرفیت محدود خوابگاهها، نخستین سطح محدودیت بر زنان است، اما آنچه تجربه زندگی در خوابگاههای زنانە را به یک ابزار واقعی کنترل و سرکوب تبدیل میکند، قوانین رسمی و غیر رسمی است که بهطور سیستماتیک آزادی و اختیار زنان را محدود میکند.
این قوانین نه تنها رفتوآمد، پوشش و فعالیتهای دانشجویان را محدود میکنند، بلکه با هدف کنترل بدن و زندگی شخصی زنان طراحی شدهاند و نشانگر ساختاری جنسیتی از قدرت و سلطهاند.
رعایت حجاب اسلامی در اکثر خوابگاهها اجباری است و نوع پوشش دانشجویان به دقت مشخص میشود.
مانتو، شلوار و مقنعه، دو پوششی هستند که دانشجویان هنگام ورود و خروج و حضور در محوطه دانشگاه ملزم به رعایت آن هستند و بسیاری از دانشگاهها از دانشجویان میخواهند تعهدنامهای را مبنی بر رعایت حجاب امضا کنند.
این الزام به معنای تحمیل محدودیت بر بدن زنان است؛ بدن زنان به عرصهای برای کنترل و نظارت مبدل میشود و آزادیهای فردی آنان در سطح بنیادی محدود میگردد.
این محدودیتها نه تنها جنبه ظاهری و پوششی دارند، بلکه پیامدهای روانی شدیدی بر اعتماد به نفس، استقلال و خودمختاری دانشجویان ایجاد میکنند.
کنترل خوابگاهها محدود به حجاب و الزامات پوششی نیست. ساعات ورود و خروج دقیقاً تعیین شده و عدم رعایت آن ممکن است با تذکر، محدودیت یا حتی تعلیق مواجه شود. تا جاییکە برخی از دانشجویانی که خارج از ساعات مجاز به خوابگاه می رسند از ترس بازخواست مسئولین، شب را در بیرون و یا در ترمینال ها به صبح می رسانند.
بازدید و بازرسی از وسایل شخصی، لپتاپ و موبایل، نصب دوربینهای مداربسته در ورودیها و سالنها، و حضور نیروهای حراست و ضابطان فرهنگی، فضای خوابگاهها را به محیطی امنیتی و نظارتی تبدیل کرده است. حتی فعالیتهای فرهنگی، تفریحی و جمعی دانشجویان نیز تحت کنترل شدید قرار دارند و محدودیتهای شدیدی برای مصرف سیگار، الکل، آرایش، رنگ لباس، کوتاهی مو و استفاده از تکنولوژی اعمال میشود.
دانشجویان، به ویژه افرادی که از شهرستانها آمده یا فارس زبان نیستند، بارها از رفتارهای تبعیضآمیز و خشونتآمیز مسئولان خوابگاه در سالهای اخیر گزارش دادهاند.
تهدید به افشای مسائل خصوصی، محدود کردن تجمعات و اعمال تعهدنامههای حجاب، فشار و اضطراب روانی شدیدی را بر دانشجویان ایجاد کرده است.
تجربههای متعدد نشان میدهد که زنان در این محیطها با کنترل سازمانیافته بر بدن، رفتار و زندگی شخصی خود مواجهاند و این کنترل به شکلی مداوم و گسترده اعمال میشود، بهگونهای که حتی کوچکترین تصمیمات شخصی، از پوشش گرفته تا رفتوآمد و فعالیتهای روزمره، تحت نظارت قرار میگیرند.
این فشارها در دورههایی که جنبشهای سیاسی و اجتماعی فعالتر هستند، شدت بیشتری مییابند.
پس از خیزش ژن ژیان، آزادی قوانین خوابگاهها سختگیرانهتر و نظارتها امنیتیتر شد. گزارشها از دانشگاههای تهران، اصفهان، مازندران و دیگر شهرها نشان میدهند که در این دوره نصب دوربینهای مداربسته، حضور نیروهای لباس شخصی، ایجاد گیتهای بازرسی و الزام به امضای تعهدنامههای حجاب، تجربه زندگی دانشجویان را شدیداً محدود کرد.
دانشگاهها با استفاده از سامانههای دیجیتال، تعهدنامهها و اعمال نظارتهای فیزیکی و روانی، فضای دانشگاه و خوابگاه را به محیطی امنیتی و کنترلشده تبدیل کردە و زنان کە در آن آزادیهای خود را از دست میدهند و همواره تحت فشار و اضطراب هستند.
این مجموعه اقدامات، که شامل نظارت مستمر، بازرسیهای فیزیکی و دیجیتالی و اعمال محدودیتهای فرهنگی و رفتاری است، دانشگاهها را از مراکز آموزش و پرورش به فضاهایی برای سرکوب و کنترل بدن زنان تبدیل و دستگاه قدرتِ مبتنی بر تفکیک جنسیتی را که در جهت حفظ مردسالای عمل می کند، به شدت تقویت می کند.
اثرات بلندمدت این سرکوبها بر زندگی شخصی، روان و تحصیلی دانشجویان بسیار محسوس است و خاطرات و تجربههای گذشته هنوز بار روانی و احساسی عمیقی برای بسیاری از زنان دارند.
اغلب این فشارهای مداوم باعث شکلگیری اضطراب، ترس و محدود شدن خلاقیت و فعالیتهای شخصی و جمعی آنان میشود.











