روسیه در کجای خاورمیانه جدید قرار دارد؟
- Arena Website
- Oct 25
- 4 min read

تهیە و تنظیم: نصراللە لشنی
روزنامهٔ النهار در پروندهای تحلیلی جایگاه روسیه را در نظم نوین خاورمیانه بررسی میکند. تمرکز این ارزیابی بر نقش مسکو در پر کردن خلأ ناشی از کاهش کارآمدی غرب در مدیریت بحرانهای منطقهای است. مداخله نظامی روسیه در سوریه، همکاری تاکتیکی با بازیگران عربی و تلاش برای میانجیگری امنیتی، ابعاد اصلی این نقشآفرینی به شمار میآید.
روزنامهی لبنانی النهار پروندهای ویژه را با عنوان «روسیه در کجای خاورمیانه جدید قرار دارد؟» منتشر و با گردآوری چند مقاله و مصاحبه، تحلیلی از جایگاه مسکو را در موقعیت کنونی سیاسی_اقتصادی خاورمیانە ارائه میدهد که همواره مرکز رقابت قدرتهای جهانی بوده است. این پرونده موقعیت روسیه را در شرایطی بررسی میکند که با افول نسبی در برابر نفوذ آمریکا مواجه است.
پس از بهار عربی و ناکامی آمریکا و اروپا در مدیریت بحرانهای منطقه، غرب عملاً نقش تنظیمکننده توازن منطقهای را به روسیه واگذار کرد. این واگذاری بیشتر محصول ناتوانی غرب در کنترل روندهای میدانی بود تا اعتمادی استراتژیک.
روسیه از خلأ قدرت ناشی از سردرگمی غرب بهره گرفت و با مداخله نظامی در سوریه، جایگاه خود را به عنوان بازیگر مؤثر در نظم نوین خاورمیانه تثبیت کرد.
هدف اصلی مسکو از عملیات نظامی در سوریه فراتر از حمایت از رژیم اسد بود. با بمبارانهای گسترده و ویرانگر علیه اهداف نظامی و غیرنظامی، روسیه تلاش کرد نقش داوری و تثبیتکننده توازن قدرت میان ترکیه، ایران، سوریه و اسرائیل را به دست گیرد.
توافقهای سوچی و اورشلیم، تحت نظارت آمریکا، چارچوبی برای مدیریت تضادها و جلوگیری از برخورد مستقیم بازیگران منطقهای فراهم کرد.
این نفوذ بر پایه معاملات تاکتیکی و توافقات موقت استوار بود و نه سازوکارهای پایدار امنیتی. مأموریت نانوشته غرب به روسیه فرصت داد تا حضور خود را تثبیت کند، هرچند هزینه آن نابودی زیرساختها و تلفات غیرنظامیان بود.
کشورهای عرب و استراتژی گشودگی متعادل
در نظم چندقطبی، کشورهای عربی حوزە خلیج به بازیگرانی عملگرا تبدیل شدهاند که میتوانند بدون ورود مستقیم به درگیریهای بزرگ میان شرق و غرب توازن برقرار کنند.
امارات متحده عربی، عربستان سعودی و قطر روابط خود با روسیه را بر اساس «گشودگی متعادل»، همکاری در انرژی، فناوری، امنیت غذایی و کشاورزی، بدون تعهد ایدئولوژیک یا فاصلهگیری از غرب تنظیم کردهاند.
از منظر عربی، روسیه وزنهای برای متوازنسازی نفوذ غرب و ارتقای استقلال تصمیمگیری سیاسی و استراتژیک است.
از سوی دیگر، برای مسکو نیز خلیج حائز اهمیت اقتصادی و ژئوپلیتیکی ویژەای است. بازارهای باثبات، ذخایر ارزی و سیاست خارجی متعادل فرصت سرمایهگذاری و نفوذ نرم را فراهم میکنند.
حجم مبادلات تجاری در سال ۲۰۲۴ حدود ۱۲ میلیارد دلار و سرمایهگذاریهای متقابل بیش از ۴۵ میلیارد دلار گزارش شده است. نمونه بارز، روابط امارات و روسیه است که از توافقهای تجاری و سرمایهگذاری تا میانجیگری در بحران روسیه–اوکراین گسترش یافته است.
روسیه، امنیت و نقش میانجیگری
پس از جنگ غزه و تغییرات ژئوپلیتیکی، روسیه تلاش دارد نقش خود را بهعنوان بازیگری «متعادل و باثبات» بازتعریف کند.
دیپلماتها و تحلیلگران مسکو تأکید میکنند که سیاست روسیه در خاورمیانه بر احترام به حاکمیت کشورها، مخالفت با مداخله خارجی و توسعه روابط متوازن با همه دولتها استوار است. هدف اصلی کرملین ایجاد چارچوبی برای امنیت جمعی منطقهای و خنثیسازی پیامدهای تحریمهای غرب است.
این دیدگاه تأکید دارد که روسیه به دنبال رقابت مستقیم با آمریکا نیست و تلاش میکند از طریق گفتوگوی ملی و حفظ وحدت کشورها به ثبات منطقه کمک کند.
به باور این تحلیلگران، بحرانهای منطقه نه صرفاً مسائل داخلی، بلکه بخشی از رقابت جهانی میان چندقطبیگرایی و هژمونی غرب هستند.
سوریه و مصر: نمونه همکاریهای راهبردی
در سوریه، روسیه با بهرهگیری از روابط متوازن با ایران، اسرائیل و ترکیه، نقش میانجی غیررسمی دارد. سفر احمد الشرع، رئیسجمهور سوریه، به مسکو و دیدار با ولادیمیر پوتین بازتاب بازتعریف روابط دمشق–مسکو پس از سقوط اسد است. این سفر نشاندهنده حرکت از شعار به واقعگرایی و مذاکرهمحوری در همکاریها است.
در مصر، روابط با روسیه ماهیتی استراتژیک دارد و بر همکاری نظامی، انرژی، فناوری و سرمایهگذاریهای زیرساختی استوار است.
مصر بزرگترین شریک تجاری روسیه در آفریقاست و فعالیت ۴۶۷ شرکت روسی در این کشور نشاندهنده اهمیت اقتصادی قاهره برای مسکو است.
با این حال، نزدیکی مصر به مسکو وابسته به رابطه آن با واشنگتن است و نگرانیهای امنیتی منطقهای بر تصمیمات قاهره تأثیرگذار است.
چالشها و محدودیتهای روسیه
پس از جنگ اوکراین، جایگاه روسیه در خاورمیانه شکننده شده است. لغو نشست برنامهریزیشده روسیه و اتحادیه عرب و بازگشت رهبران عرب به واشنگتن برای توافق غزه، نشان میدهد جهان هنوز چندقطبی واقعی نیست و بسیاری از فرصتهای روسیه محصول عقبنشینی موقت غرب است.
روابط با ایران، ترکیه و کشورهای خلیج فارس محدودیتهای جدی دارد و روسیه نقش بازدارندهای در برابر ایران یا اسرائیل ایفا نکرده است.
تحلیلگران معتقدند نفوذ دیپلماتیک مسکو کاهش یافته و بازیگران منطقه دیگر به آن به عنوان میانجی یا ضامن امنیتی نگاه نمیکنند.
با این حال، روابط اقتصادی اعراب و روسیه در حال گسترش است و به ابزار ژئوپلیتیکی فراتر از منافع مالی تبدیل شده است.
همکاریهای اقتصادی به روسیه امکان کاهش انزوای غربی و گسترش حضور بینالمللی را میدهد، در حالی که کشورهای عربی میتوانند استقلال تصمیمگیری سیاسی خود را افزایش دهند.
در این میان، شبکهای از منافع مشترک شامل انرژی، سرمایهگذاری در زیرساختها، کشاورزی و همکاریهای امنیتی شکل گرفته و بلوکهایی مانند اوپک پلاس نمونهای از همپیوندی اقتصاد و سیاست هستند.
اگرچە چالشهایی نظیر نوسانات انرژی، اختلافات داخلی و فشار غرب وجود دارد، وابستگی متقابل اقتصادی اکنون پوشش سیاسی برای محافظت از منافع طرفین و افزایش جایگاه آنها در صحنه جهانی فراهم میکند.
هرچند افول نسبی در برابر آمریکا، فشار غرب و محدودیت منابع، چشمانداز نفوذ روسیە را محدود کرده است اما بە نظر می رسد روسیه با ترکیب قدرت نظامی، میانجیگری سیاسی و همکاری اقتصادی تلاش میکند جایگاه خود را در خاورمیانه حفظ کند.
کشورهای عرب و خاورمیانه با بهرهگیری از این وضعیت، استقلال استراتژیک و انعطاف در روابط بینالمللی خود را افزایش میدهند و روابط اقتصادی–سیاسی با روسیه را به ابزاری برای توازن قدرت و نفوذ بینالمللی تبدیل میکنند.
خاورمیانه امروز عرصهای است که در آن قدرت، دیپلماسی و منافع اقتصادی به شکل پیچیدهای با هم تنیده شدهاند و جایگاه روسیه در این منطقه بهطور مستقیم با تحولات جهانی و رقابتهای بینالمللی مرتبط است.











