top of page
Asset 240.png

نتایج جستجو

1699 results found with an empty search

  • اینترنت طبقاتی و پروژه‌های امنیتی

    فعال‌شدن قابلیت نمایش موقعیت در پلتفرم ایکس نشان داد که نابرابری دسترسی در اینترنت ایران تنها محدود به فیلترینگ نیست، بلکه شبکه‌ای از حساب‌ها با گرایش‌های متضاد، اما الگوهای رفتاری مشابه، از مسیرهای ویژه بهره می‌برند. این انکشاف، شائبه وجود عملیات سازمان‌یافته برای جهت‌دهی افکار عمومی را تقویت می‌کند و وابستگی فضای مجازی به ساختارهای امنیتی را عیان‌تر می‌سازد. داستان از یک تغییر کوچک در پلتفرم «ایکس» شروع شد؛ تغییری که شاید در همه جای دنیا یک قابلیت عادی باشد، اما در ایران ناگهان تبدیل شد به چراغی که گوشه‌هایی دیگر از پشت‌پرده فضای مجازی را روشن کرد. روزی که این پلتفرم امکان نمایش موقعیت جغرافیایی کاربران را فعال کرد، موجی از اسکرین‌شات‌ها در شبکه‌های فارسی به راه افتاد. کاربران با هیجان و گاهی ناباوری تصاویری منتشر کردند از حساب‌هایی که از داخل ایران پست می‌گذارند، اما هیچ نشانی از فیلترشکن در رفتارشان دیده نمی‌شود؛ حساب‌هایی که انگار فیلترینگ برایشان وجود ندارد.   در ساعات اول، نگاه‌ها به حساب‌هایی جلب شد که ظاهراً به نهادهای رسمی نزدیک بودند. سینه‌چاکان ولایت که زیر بیرق خامنه‌ای از همه‌ی امکانات، حتی اینترنت آزاد هم برخوردارند. طبیعی بود؛ سال‌هاست شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد برخی گروه‌ها مسیرهای دسترسی ویژه در اختیار دارند. اما کنجکاوی کاربران فراتر رفت و به بررسی نمونه‌های دیگر کشیده شد. به تدریج، فهرستی شکل گرفت که در نگاه اول ناهمگون بود: برخی حساب‌هایی که به دین و مذهب توهین می‌کنند، برخی حساب‌های سلطنت‌طلب، برخی فعالان پان‌ـ (پان‌ترک، پان‌فارس، پان‌کرد)، و حتی حساب‌هایی که منتسب به زندانیان سابق هستند. وجه مشترک همه این‌ها، اتصال بدون فیلتر، انتشار بی‌دردسر و حضور پررنگ در لحظات حساس بوده است؟ روایت عمومی شکل گرفت. کاربران قطعات آنچه دیده بودند را کنار هم گذاشتند. بسیاری متوجه شدند که رفتار این حساب‌ها شبیه یکدیگر است، حتی اگر ظاهرشان هیچ شباهتی نداشته باشد. حسابی با ظاهر پان‌ترک پست تند می‌گذارد، چند ساعت بعد حسابی سلطنت‌طلب همان لحن و همان زمان‌بندی را تکرار می‌کند. میان این‌ها، حساب‌هایی با ادبیات رکیک و مذهبی‌ستیز به شکل مقطعی ظاهر می‌شوند و سپس ناپدید می‌شوند، مثل چراغی که خاموش و روشن می‌شود. چرخه انتشار، دریافت واکنش و حذف محتوا اغلب شبیه هم است، انگار مأموریت تنها ایجاد موج و هدایت افکار عمومی بوده است.   موضوع نسبت دادن برخی حساب‌ها به زندانیان سابق هم در گفت‌وگوها تکرار شد. کاربران روایت‌هایی نقل می‌کردند از افرادی که بعد از خروج از زندان فعالیت آنلاین‌شان ناگهان تغییر کرده یا ارتباط‌شان با شبکه‌های مشکوک بیشتر شده است. روشن است که این ادعاها به بررسی مستقل نیاز دارد، اما تکرار آن در گفت‌وگوهای عمومی نشان می‌دهد برای بخش بزرگی از جامعه، این تبدیل به یک نشانه شده است که نمی‌توان برای درک الگوی فعالیت این حساب‌ها نادیده گرفت. کم‌کم تصویر جمعی از نابرابری ساختاری، حتی در فضای مجازی، روشن‌تر شد. اینترنت طبقاتی در ایران بیشتر به چشم مردم آمده است. برخی گروه‌ها، نه تنها نهادهای رسمی بلکه حتی دسته‌هایی که ظاهراً رقیب یا دشمن هم هستند، در لحظه‌های حساس به مسیرهایی دسترسی دارند که برای مردم عادی بسته است. ماجرا اما به نابرابری تنها ختم نمی‌شود؛ این الگو باعث شد بسیاری این رویداد را نه تنها به تفاوت فنی و نابرابری‌های اجتماعی، بلکه به وجود پروژه‌های سازمان‌یافته و چندلایه نیز نسبت دهند.   همزمان، تأثیر اجتماعی این رفتارها هم خودنمایی کرد. انتشار محتوای تند، مذهبی‌ستیزانه، اتنیکی یا سیاسی در زمان‌هایی که جامعه حساس است، می‌تواند فضای عمومی را ملتهب کند. مردم شاهد بودند که چگونه یک حساب با لحن توهین‌آمیز بحث را شعله‌ور می‌کند و چند حساب دیگر با ظاهرهای متفاوت به آن دامن می‌زنند. نتیجه، دعواهای بی‌پایان بود که انرژی و تمرکز جامعه مدنی را می‌بلعید، بدون اینکه معلوم باشد محرک اصلی از کجا آغاز شده است. با تکرار این الگو، سوالی بزرگ شکل گرفت: هدف از این فعالیت‌ها چیست؟ بسیاری تحلیلگران و کاربران بر این باورند که این رفتارها می‌تواند بخشی از تلاش هماهنگ برای شکل دادن به فضای افکار عمومی باشد. زمانی که کاربران با حجم زیادی از پیام‌های تحریک‌آمیز، هویت‌های جعلی و روایت‌های متضاد روبه‌رو می‌شوند، اعتمادشان نسبت به افراد، گروه‌ها، اخبار و حتی واکنش‌های واقعی جامعه کاهش می‌یابد. این بی‌اعتمادی، خود به تنهایی نوعی کنترل است.   در نهایت، آنچه از دل این تجربه بیرون آمد، نه پاسخ قطعی بلکه درکی تازه از ساختار اینترنت در ایران بود. حالا بیشتر مردم می‌توانند بفهمند چرا بعضی صداها همیشه شنیده می‌شوند و بعضی صداها همیشه در حاشیه می‌مانند. چرا برخی حساب‌ها در اوج بحران آزادانه پست می‌گذارند و چرا برخی دیگر با کوچک‌ترین فعالیت محدود می‌شوند. ماجرای لوکیشن ایکس، بیش از آنکه موضوعی درباره یک قابلیت فنی باشد، فرصتی شد برای مشاهده یک واقعیت قدیمی: واقعیت اینترنت نابرابر و استفاده از برخی سرویس‌ها و مسیرهای دسترسی برای کنترل افکار عمومی. واقعیتی که در آن، گروه‌هایی، از حساب‌های تندرو گرفته تا حساب‌های منتسب به زندانیان سابق، به امکاناتی دسترسی دارند که دیگران ندارند. این همان لحظه‌ای بود که جزئیات فنی کوچک، تبدیل به آیینه‌ای شد که مردم را با ساختار قدرت در فضای مجازی و چگونگی کنترل افکار عمومی توسط سرویس‌های امنیتی آگاه‌تر کرد.

  • ‌‌آتش‌سوزی جنگل‌های الیت مهار شد: داوطلبان از کمبود تجهیزات و چالش‌ها می‌گویند

    مهار آتش‌سوزیهای گسترده جنگل‌های هیرکانی مرزن‌آباد نشان‌دهنده اهمیت مشارکت مردمی و داوطلبان محیط زیست در بحران‌های طبیعی است. با این حال، کمبود تجهیزات تخصصی و ضعف هماهنگی در عملیات اولیه، نشان داد که حفاظت از اکوسیستم‌های حساس بدون سرمایه‌گذاری در مدیریت بحران و آموزش نیروهای حرفه‌ای ناکافی است و آسیب‌های محیط‌زیستی ممکن است در آینده تشدید شود. منابع میدانی روز دوشنبه ۳ آذر اعلام کردند که آتش‌سوزی گسترده در جنگل‌های هیرکانی الیت در مرزن‌آباد چالوس پس از یک هفته عملیات مداوم، به‌طور کامل مهار گشتە و تنها لکه‌های کوچک باقی‌مانده در ارتفاعات در حال اطفای نهایی است. یکی از داوطلبان حاضر در ارتفاعات به آرنانیوز گفت کە با وجود تعداد زیاد نیروهای مردمی، تجربه کافی برای مهار حریق وجود نداشت. او با تأکید بر اینکه حفاظت از طبیعت مرز نمی‌شناسد، افزود که حضور در عملیات را «وظیفه» خود دانسته است. این منبع در پایان از کمبود امکانات در این آتش‌سوزی خبر داد و نسبت به تخریب گستردە در آینده هشدار داد. حسین ساجدی‌نیا، رئیس ستاد مدیریت بحران در ایران نیز اظهار داشت کە هیچ شعله فعالی در منطقه دیده نمی‌شود و تیم‌های زمینی در حال پاکسازی کنده‌سوزی‌ها هستند. این آتش‌سوزی که در دو موج در روزهای ۱۰ و سپس ۲۴ آبان شعله‌ور شد، حدود ۸ هکتار از جنگل‌های ۵۰ میلیون ساله هیرکانی را در معرض تخریب قرار داد. وزش باد، خشکی شدید پوشش گیاهی و صعب‌العبور بودن ارتفاعات تا ۲۵۰۰ متر، روند اطفا را دشوار کرد. بیش از ۵۰۰ نفر از نیروهای امدادی، محیط‌بانان، کوهنوردان و داوطلبان مردمی از استان‌های مازندران و گیلان در این عملیات شرکت کردند. علاوه براین، طی روزهای گذشته، شماری داوطلب و فعال محیط زیست نیز استان‌های کُردستان (سنندج)، کرمانشاه، لرستان، البرز برای کمک به مهار آتش‌سوزی‌ها به آن منطقه شتافتند. به گفته مقام‌ها، در مجموع ۱۱۵ پرواز بالگرد و ۱۳ پرواز هواپیمای سنگین ایلوشین برای مهار آتش انجام شد. سه بالگرد امدادی نیز به‌طور مستمر در منطقه فعالیت داشتند. دو هواپیمای اطفایی اعزامی از ترکیه نیز به همراه هشت متخصص وارد مازندران شدند، اما پیش از انجام پرواز عملیاتی، اعلام شد که آتش‌سوزی مهار شده است. ایران درخواست کمک از روسیه را نیز مطرح کرده بود. مقام‌های محلی می‌گویند دود گسترده، بخشی از حیات‌وحش و پوشش گیاهی بومی را آسیب زده و خطر فرسایش خاک و سیلاب پس از آتش‌سوزی افزایش یافته است. در شبکه اجتماعی X، فعالان محیط‌زیست ضمن تمجید از مشارکت مردمی، از تأخیر در اعزام تجهیزات تخصصی و ضعف مدیریت بحران انتقاد کرده‌اند. در همین بارە، ویدیوهایی نیز از تلاشهای مردم مرزن‌آباد با ابزار ابتدایی برای کنترل آتش منتشر شده است. استاندار مازندران، مهدی یونسی، گفت همبستگی مردم و دولت» عامل اصلی مهار حریق بوده و عملیات نظارت تا ایمن‌سازی کامل ادامه دارد. بە نظر می رسد با اینکه آتش‌سوزی مهار شدە است، اما پیامدهای زیست‌محیطی آن، از تخریب پوشش گیاهی و آسیب به حیات‌وحش گرفته تا افزایش خطر فرسایش خاک و سیلاب همچنان مشهود است. این حادثه نشان می‌دهد که حضور داوطلبان مردمی اگر جە حایز اهمیت است، اما به همان اندازه فقدان برنامەریزی برای مهار آتش سوزیها، منابع فنی و آموزش تخصصی برای حفاظت از محیط زیست امکان تکرار فاجعەهای زیست محیطی را پیش بینی پذیر می نماید.

  • واشنگتن و کی‌یف پس از نشست ژنو تلاش‌ها برای نهایی‌سازی طرح صلح با روسیه را ادامه می‌دهند

    آمریکا و اوکراین به‌صورت فعال و هماهنگ در حال نهایی‌سازی نسخه اصلاح‌شده طرح صلح برای پایان‌دادن به جنگ با روسیه هستند. این نسخه پس از دور اخیر مذاکرات فنی و دیپلماتیک در ژنو تدوین شده است اما جزئیات آن همچنان محرمانه باقی مانده است. در شرایطی که میزان فشارهای سیاسی، نظامی و بین‌المللی بر اوکراین به‌طور محسوسی افزایش یافته و بر ضرورت دستیابی به یک چارچوب عملی و قابل اجرا تأکید می‌شود، دو طرف اعلام کرده‌اند که تا پیش از فرارسیدن ضرب‌الاجل پنجشنبه، روند بازبینی، تطبیق و تکمیل مفاد طرح را ادامه خواهند داد. ایالات متحده آمریکا و اوکراین روز دوشنبه اعلام کردند که به کار بر روی طرح صلح «اصلاح‌شده» برای پایان دادن به جنگ با روسیه ادامه می‌دهند. این طرح پس از اصلاح پیشنهاد قبلی که بیش از حد مطلوب مسکو تلقی می‌شد، در پی مذاکرات روز یکشنبه در ژنو آماده شده است. اگرچه جزئیات دقیق این طرح هنوز منتشر نشده است، اما کاخ سفید اعلام نمودە است که هیات اوکراینی به آنها اطلاع دادە است که این طرح منعکس‌کننده منافع ملی اوکراین بودە و به الزامات استراتژیک اصلی آنها می‌پردازد. بر اساس گزارشهای منتشر شدە، تاکنو مشخص نیست که این طرح چگونه به مسائل مهمی نظیر تضمین امنیت اوکراین در برابر تهدیدات مداوم روسیه رسیدگی خواهد کرد. با این وجود، دو طرف اعلام کرده‌اند که پیش از مهلت پنجشنبه که قبلا ترامپ تعیین کرده بود به کار فشرده بە منظور دستیابی بە نتیجە ادامه خواهند داد. مارکو روبیو، وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا نیز که در مذاکرات حضور داشت، اعلام کرد که این ضرب‌الاجل ممکن است قطعی نباشد. پیشنهاد اولیه و فشارها بر اوکراین پیشنهاد اولیه که هفته گذشته از سوی ایالات متحده آمریکا ارائه شد، شرایطی را به اوکراین تحمیل می کند که از نگاە بسیاری از اوکراینی‌ها به معنای تسلیم کامل قلمداد می شود. این شرایط مبتنی بر واگذاری بخش‌هایی از خاک اوکراین بە روسیە، پذیرش محدودیت‌هایی برای ارتش و دست برداشتن از پیگیری فرایند پیوستن به ناتو دبودە است تاکنون این پیشنهاد به‌ویژه در میان قانون‌گذاران دموکرات ایالات متحده با انتقادهای شدیدی مواجه شد. در همین حال، کشورهای اروپایی نیز پیشنهادات متقابلی ارائه داده‌اند که شامل کاهش برخی از امتیازات ارضی پیشنهادی و تضمین‌های امنیتی به سبک ناتو برای اوکراین در صورت حمله مجدد از سوی روسیه می‌شود. این مذاکرات در حالی جریان دارد که روسیه به آرامی در برخی از مناطق اوکراین پیشروی کرده و حملات پهپادی و موشکی به تأسیسات برق و گاز اوکراین، میلیون‌ها نفر را در شرایط فقدان آب، برق و گرمایش قرار دادە است. از سوی دیگر، دولت اوکراین نیز بە دلیل رسوایی بزرگ فساد برخی از مقامات بلندپایه دولتی کە باعث افزایش نارضایتی عمومی شده است، با بحران داخلی و افزایش نارضایتی عمومی نیز مواجه شدە است. در این میان، تحریم‌های جدیدآمریکا علیه بخش نفت روسیه و حملات پهپادی اوکراین به این صنعت، تأثیرات قابل توجهی را بر جبهەهای جنگ داشته و به نظر می‌رسد که اوکراین در حال تقویت موقعیت خود در میدان جنگ است. زلنسکی و تاکید بر اصول صلح همزمان با تلاشها برای دستیابی بە تفاهمی میان روسیە و اوکراین، ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین نیز در سخنانی تأکید کرد که برای دستیابی به صلح، باید مبادی اصولی، عدم تغییر مزها از طریق زور و حفظ تمامیت ارضی و حاکمیت ملی مد نظر قرار گیرد. در این بارە زلنسکی افزود: ما به دنبال مصالحه‌ای هستیم که ما را تقویت کند، نه تضعیف. اتحادیه اروپا نیز پس از مذاکرات اولیه اعلام کرد که اقدامات فروانی در این راستا باید انجام شود و تأکید کرد که متجاوز باید هزینه تخریب را بپردازد. در واکنش بە اقدامات روسیە، اتحادیە اروپا اعلام نمودە است کە خطوط قرمز آن مبنی بر حفظ تمامیت ارضی اوکراین، عدم محدودیت برای نیروهای مسلح اوکراین و بازگشت کودکان اوکراینی ربوده‌شده به کشور همچنان مورد تاکید قرار دارد.. تاکید اتحادیە اروپا بر سە خط اصلی، در حالی ادامە دارد که فشارها بر روسیه برای پرداخت غرامت به اوکراین از طریق دارایی‌های مسدود شده خود همچنان ادامه دارد.

  • امروز کمیسیونی از پارلمان ترکیه با عبدالله اوجالان در جزیره امرالی ملاقات می‌کند

    در حالیکە گفتگوهای صلح در ترکیە و روند مصالحە کرد با دولت مرکزی ترکیە همچنان در کانون مباحثات سیاسی این کشور قرار دارد، کمیسیون همبستگی ایجاد شدە در پارلمان ترکیە، اعلام نمود کە بە منظور تسریع گفتگو امروز عازم امرالی شدە و با رهبر دربند کردها، عبداللە اوجالان دیدار خواهد کرد. کمیسیون همبستگی ملی، برادری و دموکراسی که اخیراً در پارلمان ترکیه تشکیل شده است، امروز برای نخستین بار با عبدالله اوجالان، رهبر دربند کردها، در جزیره امرالی دیدار خواهد کرد. اوجالان که از فوریه سال ۱۹۹۹ در این جزیره در حبس به سر می‌برد، در این دیدار به اعضای کمیسیون پاسخ خواهد داد و در مورد مسائلی همچون دلایل ظهور حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک)، اتحاد ترکیه و کردها، تلاش‌های صلح و پیشنهادات راه‌حل‌های موجود به گفتگو خواهد پرداخت. هیات کمیسیون شامل گلستان کیلیچ کوچیگیت، معاون رئیس فراکسیون حزب برابری و دموکراسی خلق‌ها (دم‌پارتی)، فتی ییلدیز، معاون رئیس حزب حرکت ملی و حسین یایمان از حزب عدالت و توسعه است. پیش‌بینی می‌شود که این هیات ظرف چند ساعت با هلیکوپتر به جزیره امرالی سفر کند. این جلسه که یکی از مهم‌ترین نشست‌ها در روند سیاسی ترکیه به شمار می‌آید، در طول دیدار به طور کامل تحت نظارت قرار خواهد گرفت و صورتجلسه آن به مدت ۱۰ سال از دسترس عموم مخفی خواهد ماند. انتظار می‌رود که عبدالله اوجالان در این گفتگو به اهمیت قانون‌گذاری برای حل مسئله کردها و بهبود روابط میان کردها و دولت ترکیه اشاره کند. این تصمیم در هجدهمین جلسه کمیسیون به تصویب رسید. در رای‌گیری روز ۲۱ نوامبر، اعضای احزاب مختلف از جمله حزب برابری و دموکراسی خلق‌ها، حزب عدالت و توسعه، حزب حرکت ملی و دیگر احزاب از جمله حزب کار (EMEP) و حزب کارگران (TİP) به دیدار با اوجالان رأی مثبت دادند. با این حال، بە رغم آنکە چند روز قبل، دولت باغچلی اعلام نمودە بود کە در صورت عدم همراهی سایر نمایندگان، خود بە تنهایی عازم امرالی خواهد شد، حزب جمهوری‌خواه خلق (CHP) اعلام کرد که اعضای خود را به هیئت اعزام نخواهد کرد و از رای‌گیری خارج شد. همچنین گروه‌های ینی یول نیز به همان نحو اقدام کردند و از اعزام نمایندگان خود به امرالی خودداری نمودند. در همین حال، مظلوم عبدی، فرمانده کل نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF)، در واکنش به این اقدام گفت روند صلح که در ترکیه برای حل مسئله کردها آغاز شده است، مستقیماً بر تحولات سیاسی در سوریه نیز تأثیر می‌گذارد. پس از آغاز این روند، تنش‌ها در منطقه تا حدودی کاهش یافته و روابط بین خودمدیریتی شمال و شرق سوریه و ترکیه در دستور کار قرار گرفته است. ایده گفتگوی میان اوجالان و پارلمان ترکیه به پیشنهاد دولت باغچلی، رهبر حزب حرکت ملی، برای ایراد سخنرانی اوجالان در پارلمان، برمی‌گردد که اواخر سال گذشته ابتکار عمل را به دست گرفت و با اعضای حزب دَم پارتی در پارلمان دست داد.

  • نبرد داوطلبانه فعالان محیط‌زیست کُرد با شعله‌های الیت

    در پی آتش‌سوزی گسترده در جنگل‌های منطقه الیت در شمال ایران، گروهی از داوطلبان کردستانی، موسوم به «ژینگەپارێزان» (حافظان محیط زیست)، نیز به همراه داوطلبانی از سایر مناطق ایران، برای کمک به مهار آتش‌سوزی‌ها به آن منطقه شتافته‌اند. این در حالی است که انتقادات گسترده‌ای نسبت به سیاست‌های ایران در مدیریت بحران آتش‌سوزی در مناطق مختلف کشور وجود دارد. در پی گسترش دامنه آتش‌سوزی در جنگل‌های انبوه الیِت مازندران در شمال ایران، که تلاش‌های ضعیف دولتی در مهار آن ناکام مانده است، تعدادی از کنشگران مدنی و محیط زیستی از شهرهای مختلف برای پیوستن به عملیات اطفاء حریق، به شمال ایران رفته‌اند، از جمله تعدادی از فعالان محیط زیست از مریوان، کرمانشاه و کامیاران. این اقدام خودجوش، همزمان با تضادی آشکار در سیاست‌های زیست‌محیطی حکومت ایران برجسته شده است: حضور داوطلبانه فعالان محیط‌زیست از مناطقی که خود قربانی سوءمدیریت و آتش‌سوزی‌های مکرر هستند. حضور این داوطلبان به‌سرعت به نمادی از همبستگی مردمی بدل شده و به گفته ناظران، نشان می‌دهد واکنش جامعه محلی در شرایط بحرانی بسیار سریع‌تر و سازمان‌یافته‌تر از ظرفیت رسمی دولت عمل می‌کند. وسعت حریق در جنگل‌های الیت به حدی است که نیروهای محلی، با وجود تلاش‌های بی‌وقفه، از مهار آن عاجز مانده‌اند. اگرچه دولت مرکزی با تأخیری حدودا سه هفته‌ای، بالگردهایی را بە منطقە اعزام کرده است، اما گزارش‌ها حاکی از آن است که این کمک‌های دولتی در برابر شدت آتش، ناکافی بوده و پیشرفت چشمگیری در کنترل شعله‌ها حاصل نشده است. در این میان، درخواست ایران از جامعه جهانی برای کمک بە مهار آتش و حضور ترکیه با دو فروند هواپیمای تخصصی اطفای حریق، یک بالگرد و چند نیروی عملیاتی، نشانه‌ای از عمق بحران و نارسایی لجستیکی در ایران تلقی می‌شود. امدادرسانی در سایه سرکوب این فعالان محیط‌زیست و اعضای سازمان‌های مردم‌نهاد (NGO) ، در شرایطی به مناطق شمالی شتافته‌اند تا به اطفاء حریق کمک کنند، که به گفته سازمان‌های حقوق بشری کُرد، جنگل‌های زاگرس خود به طور مداوم طعمه حریق شدە و حکومت ایران اقدامی جدی و پایدار برای حفاظت از این جنگل‌ها به عمل نیاورده است. داوطلبان کُردستانی در حالی در خط مقدم مبارزه با آتش‌سوزی‌ الیت حضور یافتەاند، که آنگونه که انجمن سبز چیای مریوان، اعلام کرده است تنها در یک روز (شنبه اول آ‌ذر)، شش نقطه مختلف از جنگل‌های اطراف مریوان طعمه حریق شده است. فعالان محیط زیست کُرد همچنین هشدار داده‌اند که جنگل‌های زاگرس به دلیل بیماری «لورانتوس» (کَهُل‌بُن) به شدت آسیب‌پذیر شده‌اند و از مقامات مسئول خواسته‌اند تا برای نجات این جنگل‌ها اقدام فوری انجام دهند. یکی از این فعالان با بیان اینکه «اگر برای نجات زاگرس اقدامی نشود، نابود خواهد شد»، هشدار داد: «با نابودی زاگرس، کل ایران نیز نابود خواهد شد.» فعالیت محیط‌زیستی با بعد امنیتی با این وجود به جای کمک، فعالان محیط‌زیست در ایران با بازداشت از سوی حکومت مواجه می‌شوند. اتهامی که حاکی از رویکرد امنیتی در قبال فعالیت‌های مدنی زیست‌محیطی است. این در حالی است که طی سال‌های گذشته هزاران هکتار از جنگل‌های زاگرس و البرز، به دلیل آتش‌سوزی‌ها خاکستر شده‌اند یا قربانی طمع افراد و نهادهای بانفوذ شده و به باغ، ویلا و زمین‌های کشاورزی تغییر کاربری یافته‌اند. به عنوان مثال، انجمن سبز چای مریوان در اطلاعیه دیگری  اعلام کرده است که طی روزهای گذشته گروهی چند ده نفره با استفاده از سلاح گرم و سرد و چندین دستگاه تراکتور، اقدام به تخریب گسترده اراضی ملی در حومه شهر مریوان و قطع درختان بلوط کرده‌اند. تحلیل‌گران، همزمان با ناتوانی حکومت در مهار آتش داخلی، به تناقضی تاریخی در سیاست‌های جمهوری اسلامی اشاره می‌کنند: در سال ۱۴۰۳ خورشیدی (۲۰۲۴ میلادی)، در جریان آتش‌سوزی‌های گسترده در ایالات متحده آمریکا، رسانه‌های رسمی ایران به نقل از مسئولان، خبر از اعلام آمادگی آتش‌نشانی ایران برای خاموش کردن آتش در آمریکا دادند. این ادعای توانمندی جهانی در اطفاء حریق، در تقابل با واقعیت جنگل‌های سوخته الیت و زاگرس، از سوی منتقدان به عنوان نمادی از سوءمدیریت و تمرکز بر تبلیغات سیاسی به جای رسیدگی به بحران‌های داخلی قلمداد می‌شود. نقش نهادهای دولتی در آتش‌سوزی‌های زاگرس تعدادی از فعالان محیط زیست کُردستان بارها گزارش داده‌اند که شواهدی دال بر عمدی بودن برخی از آتش‌سوزی‌ها در منطقه زاگرس وجود دارد. آنها معتقدند که این اقدام تخریبی، گاهی از سوی نهادهای دولتی یا عوامل وابسته به آن‌ها با هدف تغییر بافت اکولوژیک منطقه و یا تضعیف کنشگری مدنی صورت می‌گیرد، دخالتی کە برای حکومت بعدی سیاسی-امنیتی دارد. حضور داوطلبانه مردم زاگرس در الیت، نبرد میان همبستگی مدنی و بی‌عملی دولتی را برجسته می‌کند، جایی که فعالان محیط زیست، ابتدا با آتش و سپس با نهادهای امنیتی درگیر هستند. نیروهای محلی می‌گویند با وجود افزایش داوطلبان، برآورد دقیقی از زمان مهار کامل آتش وجود ندارد و عملیات همچنان ادامه دارد.

  • کنفرانس COP30 در برزیل بدون اشاره صریح به حذف سوخت‌های فسیلی به پایان رسید

    کنفرانس COP30 در بلم، برزیل، با وجود چالش‌های ژئوپلیتیکی و کمبود منابع، به توافقاتی دست یافت که تأمین مالی سازگاری اقلیمی و گفتگو در خصوص انرژی‌های تجدیدپذیر را در اولویت قرار داد. با این حال، عدم اشاره صریح به حذف سوخت‌های فسیلی و نواقص در تصمیم‌گیری‌ها باعث ناامیدی بسیاری از کشورهای در حال توسعه و گروه‌های زیست‌محیطی شد. کنفرانس COP30 که در نوامبر 2025 در بلم، برزیل برگزار شد، دیروز به پایان رسید. در این کنفرانس موضوعات داغ و چالش‌برانگیزی در زمینه تغییرات اقلیمی و بحران‌های جهانی مطرح شد. این کنفرانس، که در آمازون برگزار شد، با شرایط جوی سخت و بارش‌های شدید آمازونی پایان یافت. با این حال، هدف اصلی این نشست که تلاش برای ایجاد اجماع جهانی در خصوص مقابله با تغییرات اقلیمی و ارتقای اقدامات سازگاری بود، به‌طور کامل محقق نشد. در این نشست، بیش از ۲۰۰ کشور در تلاش بودند تا راهکارهایی برای کاهش اثرات بحران اقلیمی پیدا کنند و در عین حال از نظر اقتصادی، سیاست‌گذاری و منابع مالی به توافق برسند. این کنفرانس در شرایطی برگزار شد که جهان با چالش‌های ژئوپلیتیکی و اقتصادی متعددی روبرو است. تنش‌ها میان کشورهای بزرگ مانند ایالات متحده و چین، بحران‌های داخلی کشورهای مختلف، و فشارهای اقتصادی ناشی از جنگ‌ها و سیاست‌های محافظه‌کارانه، باعث شد تا توافقات به‌دست آمده در این اجلاس نه تنها با محدودیت‌هایی مواجه شوند، بلکه برخی از انتظارات از آن نیز به‌طور جدی برآورده نشوند. در میان مسائلی که در این اجلاس مطرح شد، یکی از مهم‌ترین اهداف، تأمین مالی مناسب برای سازگاری با تغییرات اقلیمی در کشورهای در حال توسعه بود. بر اساس توافقات اولیه، کشورهای توسعه‌یافته متعهد شدند که بودجه خود را برای این امر تا سال ٢٠٣٥ سه برابر کنند. این تصمیم برای بسیاری از کشورهای آسیب‌دیده از تغییرات اقلیمی که منابع کمتری برای مقابله با بحران‌ها دارند، امیدوارکننده بود. با این حال، یکی از نقدهای اساسی به این توافق، فقدان تعهدات عملی به تأمین این منابع مالی و نبود سازوکارهای مشخص برای پیگیری و نظارت بر آن بود. در حالی که یکی از اهداف اصلی این کنفرانس، کاهش وابستگی به سوخت‌های فسیلی و انتقال به منابع انرژی تجدیدپذیر بود، این مسئله به‌ویژه از سوی کشورهای صادرکننده سوخت‌های فسیلی و قدرت‌های بزرگ جهانی تحت فشار قرار گرفت. در نهایت، متن توافقات به صراحت به حذف تدریجی سوخت‌های فسیلی اشاره نکرد که در اجلاس قبلی COP28 در دبی مطرح شده بود. این مسأله، به‌ویژه از سوی کشورهایی همچون کلمبیا و گروه‌های کشورهای جزیره‌ای کوچک که شدیداً از تغییرات اقلیمی آسیب می‌بینند، با انتقاد روبرو شد. بسیاری از این کشورها معتقد بودند که عدم اشاره به سوخت‌های فسیلی در توافق نهایی، تهدیدی برای آینده‌ای پایدار و عادلانه است و این به‌طور مستقیم با علم تغییرات اقلیمی در تضاد است. در این بارە، گوستاو پترو در این باره در صفحه X  خود به نوشت : سیاست باید از علم پیروی کند، وگرنه کاملاً غیرعقلانی است. حرکت از نسل‌کشی به سوی همه‌کُشی، مسیری نیست که سازمان ملل متحد باید در پیش بگیرد.اگر COP این مفهوم را در نظر نگیرد، در مواجهه با نیاز فوری به نجات سیاره و بشریت شکست خواهد خورد. در حین این مذاکرات، کشورهای عضو گروه‌های مختلف از جمله چین و برزیل، بر لزوم ایجاد گفتگویی در خصوص تجارت جهانی و تأثیرات مالیات‌های مرزی کربن تأکید داشتند. چین، که به‌عنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان گازهای گلخانه‌ای در جهان شناخته می‌شود، این موضوع را به‌عنوان یکی از اولویت‌های خود مطرح کرد. این مذاکرات نشان داد که منافع اقتصادی جهانی، به‌ویژه در بخش انرژی، همچنان بر سیاست‌های زیست‌محیطی غلبه دارد. یکی دیگر از مسائلی که در کنفرانس به‌طور برجسته دیده می شد، شکاف‌های موجود در سیاست‌گذاری داخلی کشورهای میزبان و دیگر قدرت‌های جهانی بود. به گزارش گاردین،‌ برزیل به عنوان میزبان، به‌رغم داشتن وزیر محیط زیست مارینا سیلوا که نقشه راهی به دور از سوخت‌های فسیلی و جنگل‌زدایی را ترسیم کرده بود، تحت فشار وزارت امور خارجه خود قرار داشت که به‌طور تاریخی از تجاری‌سازی منابع طبیعی و نفت حمایت کرده است. این تضاد داخلی در سیاست‌های برزیل باعث شد که پیام‌های متناقضی به شرکت‌کنندگان ارسال شود و حتی موضوع حفاظت از جنگل‌های آمازون که به‌عنوان یک اولویت زیست‌محیطی جهانی باید مطرح می‌شد، تنها به‌طور مختصر و مبهم ذکر گردد. همچنین، مسائل ژئوپلیتیکی و بحران‌های جهانی نظیر جنگ‌ها در غزه، سودان و اوکراین، سایه سنگینی بر این کنفرانس انداختند. این بحران‌ها توجه بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته را از مساله تغییرات اقلیمی منحرف کرد و به‌طور خاص بر منابع مالی تأثیر گذاشت. کاهش کمک‌های توسعه‌ای و افزایش بودجه‌های نظامی به دلیل تهدیدات جهانی، باعث شد تا منابع مالی برای پروژه‌های مرتبط با اقلیم به شدت کاهش یابد. این واقعیت که بسیاری از کشورهای غربی به جای تمرکز بر حل بحران‌های اقلیمی، منابع خود را به سمت تجهیز مجدد نظامی هدایت کردند، از جنبه‌های غیرقابل چشم‌پوشی در این اجلاس بود. نقد دیگری که به کنفرانس COP30 وارد شد، ضعف سیستم تصمیم‌گیری جهانی بود. سازمان ملل متحد که به‌عنوان مرجع اصلی برای مذاکرات اقلیمی عمل می‌کند، در این کنفرانس نشان داد که اجماع جهانی به سختی حاصل می‌شود. در حالی که تصمیم‌گیری اجماعی در گذشته در شرایط جنگ سرد مناسب به نظر می‌رسید، در حال حاضر، این روش ناکارآمد به نظر می‌رسد، به‌ویژه در شرایطی که کشورهای مختلف با تهدیدات اقلیمی و بحران‌های جهانی روبرو هستند. بسیاری از کشورها، به‌ویژه کشورهای جزیره‌ای کوچک، از این که حق وتو در تصمیمات مرتبط با آینده زیست‌محیطی کره زمین وجود داشته باشد، ابراز ناامیدی کردند. در نهایت، با وجود این کاستی‌ها و نواقص،  COP30  هنوز به‌عنوان یک نقطه عطف در گفت‌وگوهای اقلیمی شناخته می‌شود. این اجلاس نه تنها موجب شد تا بسیاری از کشورها به تعهدات خود در زمینه تغییرات اقلیمی بیشتر توجه کنند، بلکه زمینه‌ساز گفتگوهای جدید در خصوص آینده انرژی‌های تجدیدپذیر و همکاری‌های بین‌المللی برای کاهش تغییرات اقلیمی بود. با این حال، بسیاری از کارشناسان معتقدند که اگر جهان بخواهد از بحران‌های زیست‌محیطی عبور کند، باید تصمیم‌گیری‌ها سریع‌تر، مؤثرتر و با شجاعت بیشتری اتخاذ شوند.

  • حمله به ستاد فرماندهی نیروهای سپاه مرزی در پیشاور

    حمله تروریستی پیشاور با انفجار انتحاری و یورش دو مهاجم مسلح به ستاد سپاه مرزی آغاز شد. در این رویداد سه مهاجم کشته شدند و چهار نیروی FC جان باختند. نیروهای امنیتی بلافاصله منطقه را پاکسازی کردند و گروه TTP مسئولیت حمله را پذیرفت. این رخداد بیانگر تشدید ناامنی در شمال‌غرب پاکستان است. مقامات امنیتی پاکستان حمله‌ای تروریستی به ستاد فرماندهی نیروهای شبه‌نظامی سپاه مرزی (FC) در شهر پیشاور، واقع در استان خیبر پختونخوا، تأیید کرده‌اند. بر اساس گزارش‌ها، یک بمب‌گذار انتحاری با استفاده از بمب جلیقه‌ای انفجاری در ورودی اصلی ستاد خود را منفجر کرد. این انفجار راه را برای ورود دو مهاجم مسلح به داخل تأسیسات هموار ساخت، که منجر به درگیری شدید مسلحانه شد. این حمله در صبح روز دوشنبه، ۲۴ نوامبر ۲۰۲۵ (۳ آذر ۱۴۰۴)، در نزدیکی جاده صدّار و مجتمع نظامی رخ داد. انفجار اولیه در دروازه اصلی، که توسط دوربین‌های مداربسته ضبط شده، شنیده شد و بلافاصله پس از آن، صدای تیراندازی شدید به گوش رسید. پلیس پیشاور اعلام کرد که سه مهاجم (شامل دو مهاجم مسلح و یک بمب‌گذار اضافی) در درگیری با نیروهای امنیتی کشته شدند، در حالی که ۴ نفر از پرسنل سپاه مرزی کشته و ۴ تا ۵ نفر دیگر زخمی شدند. در جریان این حملە هیچ شهروند مدنی جان خود را از دست ندادە است. حدود ساعت ۵:۳۰ صبح به وقت محلی، انفجارهای انتحاری و تیراندازی سنگین ستاد نیروهای سپاه مرزی را در جاده صدرِ پیشاور در نزدیکی مرکز تجاری دنز و مسجد طلایی روی داد. به‌گفته منابع امنیتی، نخستین بمب‌گذار انتحاری خود را در ورودی اصلی منفجر کرد. هم‌زمان، دو مهاجم مسلح تلاش کردند وارد محوطه شوند. یکی از مهاجمان پیش از رسیدن به ساختمان‌های داخلی در تیراندازی نیروهای نگهبان کشته شد. انفجار دوم در نزدیکی پارکینگ موتورسیکلت‌ها ــ که داخل محوطه قرار دارد، رخ داد. مقام‌ها می‌گویند ارزیابی درباره شمار تلفات و هویت مهاجمان ادامه دارد. نیروهای سپاه مرزی، ارتش و پلیس بلافاصله واکنش نشان دادند، منطقه را محاصره کردند و عملیات پاکسازی را آغاز کردند. جاده اصلی پیشاور صدّار مسدود شده و ترافیک منحرف شد. ۸ آمبولانس از سرویس نجات ۱۱۲۲ به محل اعزام و مجروحان به بیمارستان‌های نظامی (CMH) و لیدی ریدینگ منتقل شدند. گروه تحریک طالبان پاکستان مسئولیت این حملات را برعهده گرفت. این رویداد در ادامه موج حملات تروریستی اخیر علیه نیروهای امنیتی پاکستان، به ویژه در مناطق مرزی با افغانستان، رخ داده است. مقامات پاکستانی، از جمله پلیس‌ شهر سعید احمد، تأکید کرده‌اند که حمله خنثی شده و هیچ تهدید فعالی باقی نمانده. عملیات جستجو در داخل ستاد ادامه دارد و وضعیت تحت کنترل است. این حمله یادآور حملات مشابه گذشته، مانند بمب‌گذاری در ستاد نیروهای سپاه مرزی در کوئتا، است و نشان‌دهنده تشدید ناامنی در شمال‌غرب پاکستان است.

  • زلزله شفافیت در ایکس: افشای اینترنتِ بدون فیلتر حکومتی، سایبری‌ها را لخت کرد

    به‌روزرسانی تازه ایکس، نه فقط یک قابلیت تکنیکی، بلکه ضربه‌ای مستقیم به قلب ماشین تبلیغات جمهوری اسلامی بود؛ تغییری که با نمایش کشور واقعی اتصال کاربران، ناگهان پرده از اینترنت بدون فیلتر مسئولان و شبکه سایبریهای حکومت برداشت و نشان داد کسانی که سال‌ها از فیلترینگ گلایه می‌کردند، خود از ویژه‌ترین سطوح دسترسی برخورار بودەاند. شبکه اجتماعی ایکس (توییتر سابق) با یک به‌روزرسانی ظاهراً ساده، اما سیاسی‌ترین آپدیت سال، عملاً پرده از سال‌ها پنهان‌کاری در جمهوری اسلامی ایران برداشت. قابلیت جدید «About This Account» که کشور فعالیت، تاریخ ایجاد، تغییر نام‌کاربری و حتی احتمال استفاده از VPN را نشان می‌دهد، خیلی زود به ابزار افشای یک حقیقت تبدیل شد. بخش قابل‌توجهی از مقامات ارشد جمهوری اسلامی ایران با اینترنت بدون فیلتر و سیم‌کارت‌های سفید به ایکس متصل‌اند، در حالی‌که مردم همچنان در بند چندلایه فیلترینگ‌اند. بررسی اولیه نشان می‌دهد حساب کاربری وزیر ارتباطات، معاونان او، و چند مقام بلندپایه دیگر، همگی لوکیشن ایران را بدون خطا نمایش می‌دهند؛ یعنی نه VPN، نه Starlink، نه روش‌های دور زدن تحریم. این یعنی اتصال مستقیم و ممتاز؛ همان اینترنتی که مسئولان وجودش را انکار می‌کنند و در مقابل چشم میلیون‌ها شهروند، وانمود می‌کنند خود نیز مثل مردم گرفتار فیلترینگ‌اند. در حالی‌که این افشا هنوز در شبکه‌های ایرانی داغ بود، تک‌کرانچ گزارش داد که این قابلیت تازه، بخشی از تلاش ایکس برای مهار حساب‌های جعلی و عملیات نفوذ است. طبق این گزارش، پلتفرم اکنون می‌تواند کشور اصلی فعالیت هر حساب و نشانه‌های اتصال مشکوک را نشان دهد. درست هم‌زمان با این تغییر، موسسه Cyabra اعلام کرد که حدود ۱۳۰۰ حساب هماهنگ مرتبط با روایت‌های حکومتی ایران در شش هفته اخیر بیش از سه هزار پیام تولید کرده‌اند که مجموع بازدید احتمالی آن‌ها به ۲۲۴ میلیون رسیده است؛ شبکه‌ای که بعد از تشدید درگیری ایران و اسرائیل، ناگهان جهت‌گیری خود را تغییر داده و وارد فاز عملیات رسانه‌ای سنگین شده است. پیش‌تر هم به‌نقل از گاردین، ایکس نزدیک به ۴۸۰۰ حساب وابسته به دولت ایران را به دلیل انتشار اطلاعات گمراه‌کننده حذف کرده بود. حالا اما با امکان مشاهده لوکیشن واقعی، ردگیری و افشای این شبکه‌ها حتی آسان‌تر شده است. اما اتفاقی که در ایران افتاد، یک لایه دیگر هم دارد؛ لایه‌ای که شاید حتی ایلان ماسک هم از آن خبر نداشت: این آپدیت تازه، سایبری‌ها و ستون‌های عملیات روانی جمهوری اسلامی ایران را نیز لخت کرد. در حالی‌که کاربران عادی از سال ۲۰۰۹ همیشه با VPN وارد توییتر شده‌اند، موجی از حساب‌های مشکوک که تا دیروز هویت و جایگاه‌شان را پشت VPN مخفی می‌کردند، حالا ناگهان با عبارت «Based in Iran» لو رفتند. جالب‌تر اینکه بسیاری از این حساب‌ها برای کمتر تابلو شدن، کشور را روی «West Asia» تنظیم کرده‌اند، اما تغییر جدید ایکس باز هم محل اتصال واقعی را نشان داده است. کارشناسان امنیت سایبری می‌گویند: اگر کاربری از استارلینک یا VPN واقعی وصل شود، نباید کشور ایران نمایش داده شود. اگر از روش‌های دور زدن فیلتر استفاده کند، باید کنار نام کشور علامت هشدار (!) ظاهر شود. اما زمانیکە هیچ علامتی وجود ندارد و کشور شفاف «Iran» ثبت شده است، یعنی اتصال قطعا از اینترنت ممتاز، دولتی و بدون فیلتر انجام شده است. به‌بیان دیگر؛ سایبری‌ها و مسئولانی که سال‌ها نقش قربانی فیلترینگ بازی می‌کردند، حالا رسماً با اتصال پاک و بدون هشدار لو رفتند. از امروز به بعد، هر حسابی که با اینترنت بدون فیلتر حکومتی وارد ایکس شود، پیش از آنکه حتی یک توییت بزند، محل اتصالش او را معرفی خواهد کرد. زلزله‌ای که شاید ماسک قصدش را نداشت، اما به دقت وسط مرکز عملیات تبلیغاتی جمهوری اسلامی ایران فرود آمد.

  • گسترش حضور نظامی ترکیه و روسیه در سوریه: تقابل در عرصه ژئوپولیتیک

    ورود کاروان تجهیزات نظامی مدرن ترکیه به سوریه نشان‌دهنده تقویت ارتش دولت انتقالی و گسترش همکاری‌های آنکارا-دمشق است. همزمان، روسیه با بازسازی پایگاه‌های خود در جنوب سوریه و هماهنگی با اسرائیل، نفوذ ترکیه را محدود می‌کند. این تحولات رقابت ژئوپلیتیک پیچیده‌ای را در سوریه بازتاب می‌دهد و توازن قدرت در مناطق حساس جنوب این کشور را دستخوش تغییرات بنیادین می‌کند. امروز، یکشنبە ٢٣ نوامبر، کاروانی از تجهیزات نظامی ترکیه ، شامل خودروهای زرهی مدرن نظیر Otokar Cobra، Cadillac Gage Commando و Ejder Yalçın، وارد خاک سوریه شد. این اقدام بخشی از روند فزاینده همکاری‌های نظامی بین آنکارا و دمشق است که به‌ویژه در راستای تقویت ارتش دولت انتقالی سوریه در برابر تهدیدات خارجی و گروه‌های مسلح صورت می‌گیرد. در کنار این تحولات، روسیه نیز در حال بازسازی و گسترش حضور نظامی خود در جنوب سوریه است، جایی که رقابت‌ها و منافع مختلف قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی به اوج خود رسیده است. کاروان امروز، که به‌طور خاص شامل اژدر، از خودروهای زرهی مدرن ترکیه است، به سوریه وارد شد. این اقدام در ادامه تلاش‌های ترکیه برای تقویت ارتش سوریه در مقابل نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) است. ویدئویی که اخیراً در شبکه X منتشر شد، لحظه ورود این تجهیزات به سوریه را نشان می‌دهد و تأیید می‌کند که این بخشی از بسته کمک‌های نظامی گسترده‌تری است که ترکیه به سوریه ارائه می‌دهد. در آینده نزدیک، ترکیه قرار است پهپادها، توپخانه، موشک‌ها و سیستم‌های دفاع هوایی را نیز به سوریه ارسال کند. این تجهیزات در چارچوب توافقات دفاعی میان آنکارا و دمشق قرار دارند، که شامل آموزش نیروهای سوری و بازسازی زیرساخت‌های ارتش این کشور می‌شود. روسیه: بازگشت به قنیطره و مقابله با نفوذ ترکیه در سمت دیگر، روسیه نیز در حال تقویت حضور خود در جنوب سوریه است، به‌ویژه در استان قنیطره که مرزهای حساسی با اسرائیل دارد. منابع بە پایگاە خبری The Cradle گزارش دادەاند که تصمیم به بازسازی نه پایگاه نظامی روسیه در این منطقه به‌طور مستقیم با دمشق هماهنگ شده است و ترکیه در این فرآیند هیچ نقشی ندارد. هیئت بلندپایه روسی که در تاریخ ١٧ نوامبر ۲۰۲۵ از قنیطره بازدید کرد، به ارزیابی وضعیت پایگاه‌های پیشین خود در این منطقه پرداخت. این اقدامات در راستای استراتژی روسیه برای بازچیدمان نفوذ نظامی خود در جنوب سوریه و جلوگیری از ایجاد خلاء قدرت است. در این راستا، روسیه به‌ویژه در پی مقابله با نفوذ ترکیه در منطقه است. تصمیم به تقویت حضور نظامی در قنیطره و مناطق مجاور، به نظر می‌رسد که در هماهنگی با اسرائیل صورت گرفته باشد. اسرائیل که در تلاش است تا به‌دنبال لابی با آمریکا، سوریه را ضعیف و غیرمتمرکز نگه دارد، به روسیه اجازه داده است تا حضور نظامی خود را در مناطق جنوبی حفظ کند. این شرایط نمایانگر رقابت شدید بین ترکیه و روسیه برای کنترل مناطق حساس در سوریه است. گسترش حضور نظامی ترکیه و روسیه در سوریه، نمایانگر یک رقابت شدید و پیچیده در عرصه ژئوپولیتیک است. روسیه به‌دنبال تثبیت نفوذ خود در سوریه و گسترش روابط استراتژیک با اسرائیل است. در همین راستا، مقامات روسی و اسرائیلی در تلاشند تا از طریق هماهنگی، نفوذ ترکیه را در مناطق جنوبی سوریه کاهش دهند. این تحولات نشان‌دهنده تغییرات بنیادین در توازن قدرت در سوریه پس از سقوط رژیم بشار اسد و تشکیل دولت انتقالی جدید است.

  • مقامات آمریکایی، اوکراینی و اروپایی در مورد طرح پایان جنگ در اوکراین در ژنو گرد هم‌ می‌آیند

    مقامات ارشد آمریکا، اوکراین و مشاوران امنیت ملی فرانسه، بریتانیا و آلمان یکشنبه در ژنو گرد هم می‌آیند تا پیش‌نویس طرح ۲۸ ماده‌ای آمریکا برای پایان جنگ اوکراین را بررسی کنند. طرح شامل واگذاری برخی مناطق، محدودیت ارتش اوکراین و صرف نظر از ناتو است و نگرانی‌هایی از پیامدهای آن برای اوکراین و حمایت واشنگتن مطرح شده است. به گزارش رویترز مقامات ارشد ایالات متحده آمریکا، اوکراین و مشاوران امنیت ملی فرانسه، بریتانیا و آلمان امروز یکشنبە ٢٣ نوامبر در ژنو گرد هم می‌آیند تا پیش‌نویس طرحآمریکا برای پایان دادن به جنگ در اوکراین را بررسی کنند. این مذاکرات در حالی برگزار می‌شود که جنگ در اوکراین وارد چهارمین سال خود شده است. در همین بارە، دولت ایالات متحده به ریاست دونالد ترامپ، روز جمعه اعلام کرد که ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین، باید تا پنجشنبه آتی، موافقت خود را با طرح ۲۸ ماده‌ای ایالات متحده که خواستار واگذاری برخی از مناطق اوکراین، محدودیت‌هایی برای ارتش این کشور و صرف نظر از پیوستن به ناتو است، اعلام کند. ترامپ در این باره گفت: هدف ما فراهم کردن شرایطی برای دستیابی به توافقی است که برای اوکراین سودمند باشد. یک مقام ارشد آمریکایی در این زمینه به رویترز توضیح داده است که برای نهایی شدن این توافق، باید دیداری بین ترامپ و زلنسکی برگزار شود. این مقام همچنین افزوده است که دانیل دریسکول، وزیر دفاع ایالات متحده، پیش از مذاکرات وارد ژنو شده و هیئتی از اوکراین نیز قرار است در این مذاکرات شرکت کند. مشاوران امنیت ملی کشورهای فرانسه، بریتانیا و آلمان، که به عنوان اعضای اتحادیه E3 شناخته می‌شوند، در کنار نمایندگان اتحادیه اروپا در این مذاکرات حضور خواهند داشت. همچنین ایتالیا نیز اعلام کرده است که یک مقام رسمی برای پیوستن به مذاکرات اعزام خواهد کرد. رهبران اروپایی و کشورهای غربی روز شنبه اعلام کردند که طرح صلح آمریکا که به برخی از خواسته‌های اصلی روسیه توجه دارد، می‌تواند مبنای مذاکرات برای پایان دادن به جنگ باشد، اما این طرح نیاز به «کار اضافی» دارد تا شرایط بهتری برای اوکراین قبل از مهلت پنجشنبه فراهم شود. در آستانه این مذاکرات، ولادیمیر زلنسکی هشدار داد که اجرای این طرح ممکن است اوکراین را در معرض خطر از دست دادن عزت و آزادی خود قرار دهد و حمایت واشنگتن را کاهش دهد. از سوی دیگر، ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، این طرح را به عنوان مبنای حل و فصل مناقشه معرفی کرده است، اما مسکو ممکن است با برخی از بندهای این طرح که خواهان عقب‌نشینی نیروهای روسی از مناطق تصرفی خود است، مخالفت کند

  • فروپاشی در ایران در سکوت بە پیش میرود

    در جمهوری اسلامی ایران فروپاشی در سکوت پیش می‌رود. ساختارها ظاهراً پابرجا هستند، اما توان تولید، سرمایه اجتماعی و چشم‌انداز آینده هر روز تحلیل می‌رود. صندوق‌های بازنشستگی فرسوده شده‌اند، نیروی کار مولد تهی است و بودجه دولت صرف بقای کوتاه‌مدت می‌شود. این روند آرام و تدریجی مهاجرت گسترده، کوچک‌شدن طبقه متوسط و کاهش اعتماد را بازتاب می‌دهد. فروپاشی نه ناگهانی است و نه سیاسی، بلکه فرآیندی پیوسته است که هم‌اکنون اقتصاد و جامعه را از درون فرسوده می‌کند. در ظاهر نشانه‌ای از بحران دیده نمی‌شود و خیابان‌ها آرام‌اند و دولت بودجه می‌نویسد و صندوق‌ها مستمری پرداخت می‌کنند، اما زیر این آرامش، عددها حقیقت دیگری را نشان می‌دهند. فروپاشی همیشه دیرتر از آنچه تصور می‌کنیم آغاز می‌شود و زودتر از آنچه می‌خواهیم اتفاق می‌افتد. در ایران روند فروپاشی در سکوت بە پیش می‌رود. روندی که سه نشانه اصلی آن امروز به‌وضوح در ایران قابل مشاهده بودە و همگی به یک بحران واحد و ریشه‌ای اشاره دارند. نخست، صندوق‌های بازنشستگی به مرحله فرسودگی رسیده‌اند. کاهش شدید نسبت بیمه‌پردازان به مستمری‌بگیران و اتکای کامل صندوق‌ها به بودجه دولت، نشان می‌دهد که توان تولیدی و نیروی کار کشور سال‌هاست در حال تحلیل رفتن است. دوم، جامعه از نیروی کار مولد تهی شده است. مهاجرت گسترده، کاهش مشارکت اقتصادی و فرسایش طبقه متوسط، ظرفیت انسانی را که باید بار توسعه را حمل کند تضعیف کرده است. این تحول نه مبتنی بر فرضیه، بلکه حاکی از وضعیت کنونی است. سوم، بودجه دولت نقش توسعه‌ای خود را از دست داده و صرف بقای دولت می‌شود. بخش عمده منابع برای هزینه‌های جاری، تعهدات انباشته و مدیریت بحران تخصیص می‌یابد و فضای مالی برای سرمایه‌گذاری تقریباً از میان رفته است. به‌این‌ترتیب، فروپاشی در ایران نه ناگهانی و سیاسی، بلکه آرام، تدریجی و پیوسته در حال رخ دادن است که ساختارهای اقتصادی و نهادی را از درون فرسوده می‌کند. نشانه‌های این فروپاشی در مهاجرت گسترده، کاهش اعتماد، فرسایش ظرفیت تولید و تضعیف چشم‌انداز آینده دیده می‌شود. زیر سطح آرام شهرها، بنیان‌های توسعه به تدریج تخریب می‌شود و توان برنامه‌ریزی برای آینده از بین می‌رود. صندوق‌هایی که آینده را پیش‌خور می‌کنند در بسیاری از کشورها، صندوق‌های بازنشستگی نقش ستون‌های امنیت اقتصادی را ایفا می‌کنند اما در ایران این ستون‌ها به نقطه اصلی بحران تبدیل می‌شوند. نسبت بیمه‌پرداز به مستمری‌بگیر در کشور به زیر دو سقوط می‌کند و در برخی صندوق‌ها حتی از یک هم کمتر می‌شود و این بدین معناست کە بازنشستگان بیش از شاغلان حضور دارند و بار مالی صندوق‌ها از توان ورودی آنها فراتر می‌رود. در چنین وضعیتی صندوقهای بازنشستگی دیگر توان حمایت از نظام بازنشستگی پایدار ندارد و تنها نقش سازوکاری را برای انتقال فقر از آینده به امروز ایفا می‌کنند. دولت برای پرداخت مستمری‌ها به بودجه عمومی متوسل می‌شود و این اقدام نسل‌های آینده را پیشاپیش بدهکار می‌کند و امکان سرمایه‌گذاری و توسعه را محدود می‌کند. این روند هر سال سنگین‌تر می‌شود و ظرفیت صندوق‌ها را بیشتر فرسوده می‌کند و به شکل‌گیری یک بحران ساختاری منجر می‌شود. جامعه‌ای که از کار تهی می‌شود بازار کار ایران یکی دیگر از نقاطی است که روند فرسایشی را افشا می‌کند. تنها حدود چهل درصد جمعیت در سن کار در بازار کار فعال می‌شوند و مشارکت زنان حتی از پانزده درصد هم پایین‌تر می‌ماند و در نتیجه بیش از نیمی از جمعیت بالقوه مولد در اقتصاد رسمی حضور پیدا نمی‌کنند. چنین شرایطی اقتصاد ایران را از ظرفیت تولیدی محروم کردە و جامعه را به سمت اتکا بر توزیع منابع سوق می‌دهد. یارانه‌ها، حقوق‌های ثابت و کمک‌های معیشتی جای اشتغال و نوآوری را پر کردە و دولت برای حفظ حداقلی از آرامش اجتماعی به توزیع پول ادامه می‌دهد. در مقابل تولید واقعی شکل نمی‌گیرد. این اقتصاد به جای زایش، خود را مصرف می‌کند و تورم ایجاد می‌کند و ارزش پول را کاهش می‌دهد. هر سال تعداد نیروی کار فعال کمتر می‌شود و وابستگی مردم به دولت افزایش می‌یابد و این روند شکلی از فرسایش درونی ایجاد می‌کند. بودجه‌ای که فقط امروز را سرپا نگه می‌دارد بودجه سال ۱۴۰۴ تصویری روشن از این ساختار فرسوده ارائه می‌دهد. بیش از سه چهارم منابع عمومی صرف هزینه‌های جاری گشتە و بخش اندکی از آن به سرمایه‌گذاری و توسعه اختصاص پیدا می‌کند. این امر نشان می‌دهد که بودجه دیگر برنامه توسعه ایجاد نمی‌کند و تنها ابزار حفظ بقا محسوب می‌شود. کسری بودجه مزمن‌تر گشتە و دولت برای عمل به تعهدات خود ناچار به چاپ پول غیرمستقیم یا مستقیم می‌شود. تداوم چنین چرخەای بار تورمی را بیشتر می‌کند و هزینه‌های جاری سال بعد را سنگین‌تر می‌کند. این وضعیت دولت را در موقعیتی قرار می‌دهد که برای زنده ماندن از آینده اقتصاد هزینه کند و توان تولید و رشد را کاهش دهد و مسیر فروپاشی آرام را تقویت کند. افق پیش رو سه شاخص یادشده تصویری واحد را ارائه می‌دهد: اقتصاد ایران در مسیری قرار گرفته است که به‌تدریج آن را به مرحله فروپاشی نزدیک می‌کند. ساختارهای رسمی همچنان برقرار هستند، اما توان تولید، سرمایه اجتماعی و افق آینده به‌طور مستمر فرسوده می‌شود که در مهاجرت گسترده، کوچک‌شدن طبقه متوسط، کاهش اعتماد عمومی و تحلیل رفتن امید اجتماعی بازتاب می‌یابد. این بحران در بستر ساختاری شکل گرفته است که در آن تولید در جایگاهی حاشیه‌ای قرار گرفتە، ظرفیت‌ها بازتولید نشده و فعالیت اقتصادی به توزیع منابع محدود تنزل یافته است. در دهه گذشته، تاکید بر سیاست‌های ایدئولوژیک این مسیر را هر سال تعمیق و آثار آن نه‌تنها در شاخص‌های کلان، بلکه در زندگی روزمره مردم قابل مشاهده شده است. با وجود تداوم این روند، امکان نجات اقتصاد همچنان وجود دارد، اما تنها به شرط آغاز اصلاحاتی جدی و واقع‌بینانه؛ از جمله در بازسازی صندوق‌های بازنشستگی، افزایش مشارکت زنان و جوانان در بازار کار، تدوین بودجه مبتنی بر عملکرد و بازتعریف نقش دولت از مداخله‌گر عمده به تسهیل‌گر توسعه. در صورتیکە این تغییرات آغاز نشود، شاخص‌ها همان مسیر را ادامه خواهند داد و نشان خواهند داد که فروپاشی نه رویدادی ناگهانی در آینده، بلکه فرآیندی آرام و پیوسته است که هم‌اکنون در سکوت پیش می‌رود.

  • پروژه آرنای نوشتن چیست؟

    پروژه آرنای نوشتن تلاشی است برای گشودن میدانی عمومی در قالب نوشتار که شهروندان در آن بتوانند گفت‌وگو کنند، ایده‌ها را بیازمایند و درباره زیست جمعی بیندیشند. این پروژه بر ایدە محوری دموکراسی، به‌ویژه شکل مشورتی آن  استوار است. در هسته این پروژه این باور قرار دارد که دموکراسی زمانی شکوفا می‌شود که شهروندان بتوانند حرف بزنند، گوش دهند، شواهد را بسنجند و با هم تصمیم بگیرند، همان چیزی که نظریه‌پردازان دموکراسی مشورتی (Deliberative Democracy) می‌نامند.   هر یادداشت در این پروژه به مجموعه‌ای از ایده‌ها در مورد زیست جمعی می‌پردازد. جستارهای کوتاه عمومی حدود ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ کلمه خواهند بود، به‌اندازه‌ای طولانی که بتوانند فراتر از یک بحث ساده بروند، اما کوتاه به‌گونه‌ای که در حوصلە خوانندگان امروزی باشد. این یادداشت‌ها با حداقل بهرەگیری از اصطلاحات تخصصی و توضیح فنی مفاهیم، به زبان روزمره نوشته می‌شوند. هدف این است که بدون پیش‌فرض داشتن دانش گسترده در فلسفه و اندیشه سیاسی برای خوانندگان قابل‌فهم باشند.   این جستارها نظم خاصی نخواهند داشت و خوانندگان می‌توانند به هر ترتیبی آن‌ها را بخوانند. برخی از یادداشتها ممکن است با دیگر یادداشتها همپوشانی داشته باشند، اما تلاش می‌شود کە هر یک به‌تنهایی مستقل باشند. هرچند این مقالات بر دموکراسی مشورتی تمرکز دارند، اما به‌صورت سیستماتیک به هم مرتبط نیستند. با این حال، امیدواریم که با هم، مجموعەای (Constellation) را تشکیل دهند که بە روشن شدن شرایط اجتماعی و سیاسی ما کمک کنند.  به‌اختصار می‌توان گفت این پروژه نه در پیِ تبارشناسی کامل ایده‌هاست و نه قصد دارد تاریخ اندیشه‌ دموکراسی را روایت کند. همچنین، نه طرحی تجویزی ارائه می‌دهد و نه نقشه‌ای برای عمل در جهان واقعی ترسیم می‌کند.   چرا آرنا؟ آرنا هم نمایش است و هم عمومیت؛ هم سلسله‌مراتب را بازتولید می‌کند و هم امکان بازاندیشی روابط را فراهم می‌آورد. به همین دلیل، مفهومی سیال است: می‌تواند برای سلطه به کار رود یا برای رهایی. هم می‌تواند تماشاگرانی منفعل بیافریند، و هم مشارکت‌کنندگانی فعال. تاریخ ایران پر است از آرناهایی که برای نمایش ایدئولوژیک و حفظ دگم‌های مذهبی یا سیاسی طراحی شده‌اند. اما در عین حال، همین تاریخ شاهد آرناهای گفت‌وگو و مشورت نیز بوده است؛ نمونه والای اخیر آن جنبش «زن، زندگی، آزادی» بود. اما این واژه از کجا آمده است؟ کلمه آرنا از واژه لاتین harēna  به معنای «شن» یا «مکان شنی» گرفته شده است. در روم باستان، آمفی‌تئاترها و دیگر فضاهای عمومی را با شن می‌پوشاندند تا شرکت‌کنندگان یا مبارزان بتوانند بهتر حرکت کنند و زمین زیر پایشان محکم باشد. در جاهایی که این فضاها محل نبرد بود، همین شن خون گلادیاتورها و حیوانات را بو خود جذب میکرد و اجازه می‌داد میان دو رویداد، زمین به‌سرعت پاک و برای مبارزه بعدی آماده شود. کم‌کم این واژه از خود شن فراتر رفت و به خودِ مکانی اطلاق شد که رقابت‌ها در آن برگزار می‌شد؛ همان چیزی که ما امروز، آرنا می‌نامیم. اما در رم باستان، آرنا چیزی بیش از یک ساختمان بود. صحنه‌ای عمومی بود که جامعه برای تماشای رقابت، شجاعت و نمایش گرد هم می‌آمد. این مکان نقش سیاسی و اجتماعی قدرتمندی را ایفا می‌کرد: تقویت سلسله‌مراتب، اخلاقی‌سازی جمعیت و بازتولید نظم موجود. در این معنا، آرنای رومی بیشتر سویه‌ای محافظه‌کار داشت؛ برای حفظ وضع موجود، سرگرم‌ نمودن و محدود کردن مردم طراحی شده بود. پروژه آرنای نوشتن، برخلاف آن آمفی‌تئاتر رومی، قصد بازتولید سلسله‌مراتب موجود را ندارد. بر خلاف آن، به دنبال ایجاد فضایی برای تأمل، گفت‌وگو و تحول است. آرنا در واقع فضای عمومی نوشتاری است که شهروندان برای مشورت و تخیل درباره چگونگی سازماندهی زندگی خود گرد هم می‌آیند. چنین فضایی باید شرایط زندگی ما را روشن کند، پرسشگری را برانگیزد و ما را به شکل‌دهی عقلانی آینده جمعی‌مان تشویق کند. همانطور کە ممکن است متوجە شدە باشید، وب‌سایتی که پروژه آرنا را منتشر می‌کند «آرنا نیوز» نام دارد. این وب‌سایت، همانطور کە در بخش معرفی آن آمدە است، «آرنا» را به‌عنوان فضایی گفت‌وگویی می‌بیند و هدفش تسهیل حقیقت و شفافیت از طریق گزارش دقیق است. این سایت همچنین ریشه‌های تاریخی این مفهوم را به رسمیت می‌شناسد.   آوای آیچی و زایش فضاهایی نو در روزها و ساعت‌های پس از جان‌باختن ژینا (مهسا) امینی، گروهی کوچک، عمدتاً زنان، در بیمارستان و سپس در محل دفنش در آرامستان آیچی شهر سقز، زادگاه ژینا، گرد هم آمدند. فضای آرامستان سرشار از اضطراب، همدلی و قدرت جمعی بود. در این جمع، زنان شعار ژن، ژیان، ئازادی را سر دادند که بلافاصلە در سراسر ایران طنین‌انداز شد. این شعار، همانند نوشتە حک‌شده بر سنگ مزار ژینا امینی، «ژینا گیان، تۆ نامری، ناوت دەبێتە ڕەمز» (ژینا جان، تو جاودانه‌ای و نامت به نمادی بدل خواهد شد)، به زبان‌های دیگر ترجمه شد؛ از جمله بە فارسی: «زن، زندگی، آزادی». تحت لوای این شعار، مردم در خیابان‌ها و میدان‌های عمومی شانه‌به‌شانه ایستادند و موجی بی‌سابقه از اعتراضات آغاز شد. این فضاها به عرصه‌هایی برای مقاومت، همبستگی، گفت‌وگو، استدلال و اعتراض تبدیل شد. ایده‌ها و آرمان‌های پشت این اعتراضات تخیل مردم و فضاهای عمومی و خصوصی ما را تسخیر کرد و روابط در این فضاها تحت وزن هنجاری این آرمان‌ها مورد بررسی و بازاندیشی قرار گرفت. زندگی جمعی ما ناگهان حول آرمان‌های متفاوت بازسازی شد و حتی به فضای ناشناخته رسانه‌های اجتماعی گسترش یافت؛ احترامی که در این فضاها وجود داشت، همان احترامی بود که یک مبارز در خیابان به هم‌رزمش می‌گذارد. این لحظات، آرناهایی واقعی، هم در فضای ملموس شهر و هم در جهان مجازی، خلق کردند؛ فضاهایی که غریبه‌ها را به هم‌رزمان آشنا تبدیل کردند. آنها نشان دادند که وقتی فضای عمومی از پایین و بر پایهٔ تنوع، تکثر و همبستگی شکل می‌گیرد، چه قدرتی می‌تواند داشته باشد. برای نخستین بار در تاریخ مدرن ایران، تکثر نه به‌عنوان ضعفی که باید سرکوب شود، بلکه به‌عنوان واقعیتی زنده از زندگی دموکراتیک جشن گرفته شد. این یک لحظهٔ تاریخی استثنایی بود؛ از دل این فضاهای نوپا و بر بستر مبارزات تاریخی زنان و گروه‌های به حاشیه رانده‌شده، جنبش «زن، زندگی، آزادی» پا گرفت. پروژه «آرنای نوشتن» از این فضاها الهام می‌گیرد و تلاشی است برای گشودن یک آرنای عمومی در نوشتار.                چرا آرنای نوشتن اکنون اهمیت دارد جنبش «زن، زندگی، آزادی» نشان داد که مردم هنوز، حتی به بهای جان خود، خطر می‌کنند تا فضاهایی بیافرینند که در آن بتوانند با هم گفت‌وگو کنند، تصمیم بگیرند و دست بە عمل بزنند. این کنش‌های شجاعانە در واقع آرناهای کوچکی برای تمرین دمکراسی هستند. جامعه ایران در حال جوشش است؛ تغییرات اجتناب‌ناپذیر است. این تغییرات هرچند منطق درونی خود را دارند، اما همزمان بخشی از یک پویایی جهانی گسترده‌تر هم هستند. ما در تقاطع دو مسیر ایستاده‌ایم: دموکراسی یا تداوم استبداد. در ایران، پویایی تنش به سمت حذف مردم از معادله تغییر گرایش پیدا می‌کند. تحولات اخیر پس از جنگ ۱۲ روزه میان ایران و اسرائیل به‌روشنی چنین روندی را نشان می‌دهد. در سطح جهانی، اطلاعات نادرست، دوقطبی‌سازی و سرخوردگی، اعتماد به نظام‌های دموکراتیک را کاهش داده است. در یک کلام، دموکراسی‌ها در بحران‌اند. در چنین شرایطی، مسیر رسیدن بە دموکراسی در ایران دشوارتر از همیشه است؛ چرا که زمینه‌های داخلی، منطقه‌ای و جهانی چندان مساعد نیستند. معادله تغییر در ایران، بدون مشارکتِ فعال و دموکراتیکِ مردم، چیزی جز بازتولیدِ استبداد نیست. دموکراسی نیازمند ایجاد، کاوش و تخیل آرناهای سیاست دموکراتیک است. دستیابی بە دموکراسی، به مردمی نیاز دارد که فضاهای عمومی بیافرینند، با هم مشورت کنند، ریسک اختلاف‌نظر را بپذیرند و ایده‌هایشان را در ملأ عام آزمایش کنند. دموکراسی بدون یک حوزهٔ عمومی فعال، هرگز نمی‌تواند استقرار یابد و پایدار بماند.   پیوستن به آرنای نوشتن: دعوتی برای مشارکت پروژه آرنای نوشتن میدانی عمومی در قالب نوشتار است؛ فضایی است نه فقط برای خواندن که برای مشارکت کردن. این پروژە شما را دعوت می‌کند تا از طریق نوشتار، تأملات و ایده‌های خود وارد گفت‌وگو شوید و به بحث بپیوندید. این فرصتی است برای اندیشیدن، بحث کردن و مشورت کردن با هم، برای آزمودن ایده‌ها در ملأ عام، کاوش دیدگاه‌های متفاوت و کمک به شکل‌دادن به یک گفت‌وگوی زنده. هر مشارکت شما، حتی اگر کوتاه و جست‌وجوگرانه باشد، می‌تواند این پروژه را غنی‌تر کند و «آرنا» را به فضایی واقعاً مشترک بدل سازد. پس ایده‌ها، جستارها و تأملات خود را با ما در میان بگذارید.

bottom of page